کارتون - هاشمی رفسنجانی : من همانی هستم که بودم !



» ادامه مطلب

عکس : محل ذخیره پول یارانه ها !




» ادامه مطلب

مشاهده دوربین های امنیتی به کمک اینترنت و گوگل


مشاهده دوربین های امنیتی به شکل مخفیانه

قصد داریم تا هم اکنون یک ترفند بسیار هیجان انگیز را به شما معرفی کنیم! با بهره گیری از این ترفند شما میتوانید به شکل مخفیانه ، دوربین های مداربسته نصب شده بر مکانهای امنیتی و سری را مشاهده کنید. مکانهایی اعم از نیروگاههای اروپایی ، آمریکایی و آسیایی ، کارخانه های خارجی ، شرکتهای پتروشیمی خارجی و .... .جالب اینکه این عمل مخفیانه از طریق جستجوگر معروف گوگل فراهم شده است. همچنین امکان مشاهده لحظه به لحظه بشکل عکس و همین طور با تغییر زاویه و بزرگنمایی نیز وجود دارد.

برای این کار:
به موتور جستجوی گوگل بروید. (www.google.com)
اکنون دستور زیر زیر را Copy & Paste کرده و جستجو نمایید:
inurl:"ViewerFrame?Mode="

حال گوگل نتایجی را برای شما مشخص میکند. کافی است به هر یک از لینکهای موجود کلیک کنید تا به یکی از دوربینهای مداربسته امنیتی مراجعه کنید. با استفاده از ابزار کنار صفحات میتوانید نمایش دوربین را تغییر دهید. لازم به ذکر است میتوانید تا صفحات زیادی پیشروی کنید و لینکهای متعددی را چک و دوربینهای هر یک را مشاهده کنید.


به نقل از ترفندستان



» ادامه مطلب

خواندن شعر یه توپ دارم قلقلیه به سبک تلاوت قرآن !

» ادامه مطلب

عکس آیت الله خمینی در کره ماه !





» ادامه مطلب

شباهت یک میمون با مقام معظم رهبر !


» ادامه مطلب

کارتون - چرا ایران تونس نشد ؟




» ادامه مطلب

کارتون - سعید مرتضوی و مادر حقوق بشر




» ادامه مطلب

کارتون - بعد از انقلاب در تونس ، خامنه ای در چه فکریست ؟!



» ادامه مطلب

لینک دانلود اولترا سورف 10.06 یا 1006 UltraSurf

» ادامه مطلب

کاریکاتور - هاشمی شاهرودی ناظم قوای سه گانه میشود !




» ادامه مطلب

چطور بفهمیم که کامپیوترمان هک شده است ؟



از این که هک شده اید حس عجیب و مضحکی دارید، اما دقیقاً نمی دانید در مرحله ی بعدی چکار کنید. اگر مانند اکثر مردم باشید، نمی دانید الزاماً باید کجا را بگردید تا شواهدی برای به خطر افتادن سیستم تان بیابید. حال نگاهی می اندازیم به چند مورد از شواهد رایجتر که ممکن است پس از ایجاد عیب در سیستم پیدا کنید.

user account های مشکوک می بایست غیر فعال شده و جستجو کنیم چه کسی و چرا آن را ایجاد کرده است. اگر سیستم auditing (بازرسی) بدرستی فعال شده باشد، audit log ها (ثبتهای بازرسی) نشان خواهند داد چه کسی آنها را ایجاد نموده است. اگر بتوانید تاریخ و زمان ایجاد account را پیدا کنید و آن account در اثر یک هک بوجود آمده باشد، شما یک قالب زمانی خواهید داشت که می توان در آن به جستجوی دیگر رویدادهای audit log که ممکن است مرتبط باشد پرداخت.

به منظور اینکه متوجه شوید آیا برنامه ی مخربی ارتباطات ورودی را تحت کنترل دارد - که می تواند به عنوان یک پورت پنهانی برای هکر استفاده شود - از ابزارهایی مانند TCPView مربوط به Sysinternals یا Fpipe مربوط به Foundstone استفاده کنید. این ابزارهای ویندوز نشان می دهند چه برنامه هایی در حال استفاده از هر یک از پورت های باز سیستم شما هستند. در مورد سیستمهای یونیکس از netstat یا lsof که درون سیستم عامل قرار دارند استفاده کنید. از آنجا که ممکن است یک هکر باهوش netstat و lsof شما را با نسخه های تروجانی (که پورت های باز شده توسط هکرها را نشان نمی دهد) جایگزین کند، بهترین کار این است که این سیستم قربانی را با استفاده از پورت اسکنر گمنام و رایگان nmap (از سایت insecure.org) از کامپیوتر دیگر اسکن کنید. این امر به شما دو دیدگاه مختلف از پورت های باز سیستم می دهد.

هکری که یک سرور ویندوز را مورد حمله قرار می دهد، ممکن است برنامه های اجرا شده را از طریق registry در نواحی ذیل اضافه یا جایگزین کند:

• HKLM > Software > Microsoft > Windows > CurrentVersion> Run

نرم افزارهای مخرب نیز ممکن است از طریق دستورهای اجرای سیستم عامل اجرا شود. به منظور اینکه ببینید چه برنامه هایی در دستور اجرای یک سیستم ویندوز قرار گرفته است، به command prompt بروید و تایپ کنید AT . در یک سیستم یونیکس از فرمان های cron یا crontab استفاده کنید تا لیست فعالیت هایی را که در دستور اجرا (schedule) قرار دارند ببینید.

هکرانی که به سیستم یونیکس حمله می کنند، ممکن است از یک root kit استفاده کنند که به آنان کمک می کند با استفاده از یک خلأ آسیب پذیری در سیستم عامل یا برنامه های نصب شده، به root access دست پیدا کنند. با توجه به آن که برای هکران root kit های زیادی وجود دارد، تعیین این که کدام فایل ها دستکاری شده اند بسیار مشکل است. برنامه هایی وجود دارند که به این امر کمک می کنند، مانند chrookit.

برای یک هکر هزاران راه ممکن وجود دارد تا ردپای خود را بپوشاند، اما جستجو در موارد فوق شروع بسیار خوبی برای گشت و گذار شما جهت تشخیص خطرات سیستم و حملات هکرها است.

» ادامه مطلب

تاکتیک های جنگ روانی چیستند ؟


1- سانسور (censorship): حذف عمدی مواردی از جریان عبور آگاهی برای شکل دادن عقاید و اعمال دیگران .

2- تحریف (‌distortion): تغییر در متن پیام به شیوه‌های گوناگون و دستکاری خبر با تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب در پیام .

3- ایجاد دشمن فرضی (‌to make an imaginary enemy): دشمن جلوه دادن شخص، اشخاص و یا هر هدف دیگری برای مخاطب با القای پیام‌های گوناگون و پیاپی (‌زنجیره‌ای‌) با طراحی از پیش تعیین شده .

4- القای بخشی از حقایق (‌to release face partially): حذف بخش یا بخش‌هایی از یک پیام برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطب از راه کم رنگ کردن بخشی از پیام و پر رنگ جلوه دادن بخشی دیگر .

5- محک زدن (‌probing): انتشار پیامی خاص برای ارزیابی اوضاع جامعه و یا ملاحضه بازخورد نظر حاکمان یا گروهی خاص در جامعه .

6- گسترش ادعا به جای اظهار واقعیت (‌pretension instead of truth): شیوه‌ای که در آن پیامی مهم در سطح جامعه گسترش می‌یابد تا در پی آن، گروه یا شخصی خاص مجبور به ارایه پاسخ شود.

7- شایعه (‌Rumor): در جایی که خبر نباشد و یا منبع خبر موثق نباشد، رسانه با تولید شایعه به هدف القای پیام دست می‌یابد؛ این هدف می‌تواند شامل ایجاد یک تنش و یا تسکین تنشی در جامعه باشد .

8- استفاده از عواطف مخاطبین (‌to play on the emotions of the audience): در این روش، رسانه با به‌کارگیری الفاظی در متن پیام، تلاش می‌کند بار عاطفی پیام را افزایش داده و با برانگیختن احساسات او پیام خود را القا کند.

9- استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی (‌touse two factual news Items in order to leg itemize A false news ‌): در این شیوه، رسانه می‌‌کوشد، دو خبر مرتبط به هم را که کاملاً سندیت دارد، به گونه‌ای در کنار هم قرار دهد تا پذیرش خبر سوم مرتبط با آن که می‌تواند دروغ باشد، به راحتی برای مخاطب میسر شود.

10- پیچیده کردن خبر برای کشف نشدن حقیقت: در این شیوه، رسانه با فرستادن انبوهی از پیام‌های گوناگون، ذهن مخاطب را از پیگیری پیام اصلی دور می‌کند.

11- دروغ بزرگ (‌Big-lie tactic): «گوبلز» می‌گوید: دروغ هر قدر بزرگ باشد، باور آن برای توده‌های مردم راحت تر است. دروغ را به حدی بزرگ بگویید که کسی جرأت فکر و تکذیب آن را نکند.

12- ارایه قطره‌چکانی اطلاعات (‌Dribble tactic): در این شیوه، برای اعتماد سازی و نیز عادت دادن مخاطب به پیگیری اخبار، اطلاعات تدریجی در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد.




» ادامه مطلب

این افراد وابسته به سازمان تروریستی بسیج را که در سرکوب مردم ارومیه شرکت داشتند را شناسائی کنید .


سازمان تروریستی بسیج ، گروهک تروریستی بسیج ، مزدوران جمهوری اسلامی ، خائن ، جنایتکار ، ساندیس خور ، بسیجی قاتل

سازمان تروریستی بسیج ، گروهک تروریستی بسیج ، مزدوران جمهوری اسلامی ، خائن ، جنایتکار ، ساندیس خور ، بسیجی قاتل

» ادامه مطلب

کارتون - اگر امام زنده بود !



» ادامه مطلب

بیوگرافی علی لاریجانی


زندگينامه: علي لاريجاني

علي اردشیر آملی ملقب به لاريجاني در سـال 1336 هجري شمسي در آمل، از شهرهاي استان مازندران متولد شد. پدر او آيت‌الله حاج ميرزا هاشم آملي بود.
آيت‌الله حاج ميرزا هاشم آملي از علماء برجسته حوزه‌هاي علميه نجف و قم و مرجع تقليد بود. مرحوم هاشمی آملی همان کسی بود که بعد از برکناری آقای منتظری شبی میهمان مرحوم حاج آقا شهاب مرعشی نجفی بود. و زمانی که آقا شهاب به او گفته بود دیروقت است شب را همینجا بیتوته کنید، گفته بود: «تا همینجا هم خطر کردم، می‌خواهی فردا ما دو تا پیرمرد را به جرم لواط دستگیر کنند ودست ریشهری بدهند؟»، ریشهری در آن زمان علاوه بر وزارت اطلاعات، رئیس دادگاه ویژه روحانیت بود و بسیاری از روحانیون مخالف را همچون مرحوم سید عبدالرضا حجازی و سید عرب و علامه شریف ‌الدین مشکور به جرم لواط اعدام کرده بود. (ریشهری داماد مرحوم شیخ علی مشکینی رئیس اسبق مجلس خبرگان، که دستش به خون صدها تن از نظامیان آزاده و ایرانیان مبارز و روحانیون سرشناس آلوده است، اخیراً در دومین جلد خاطراتش ادعا کرده است چون مرحوم آیت‌ الله بهشتی نماز امام زمان را نخوانده بود به قتل رسید اما مهدوی کنی و امامی کاشانی توصیه او را پذیرفتند و نماز امام زمان را خواندند و در نتیجه سوءقصد به آنها کارگر نشد و از مرگ نجات پیدا کردند.) .علي لاريجاني همچنين داماد آيت‌الله مرتضي مطهري نیز هست.

علی لاريجاني در سال 1358 در رشته رياضيات و علوم كامپيوتر در مقطع ليسانس از دانشگاه صنعتي شريف فارغ‌التحصيل شد.
سپس به پيشنهاد و توصيه مرتضي مطهري تغيير رشته داد و فوق ليسانس و دكتراي خود را در رشته فلسفه غرب از دانشگاه تهران اخذ كرد.
او پس از انقلاب به پيشنهاد و توصيه مرتضي مطهري به سازمان صدا و سيما رفت و به‌عنوان مديركل برون مرزي و دفتر مركزي خبر سازمان صدا وسيما مشغول به كار شد.
در سال‌های 1360 و 61 به عنوان رئيس سازمان صدا و سيما انتخاب شد. در فاصله سال‌هاي 61 تا 70 لاريجاني سمت‌هايي چون معاونت وزارت كارو امور اجتماعي، معاون وزارت پست و تلگراف و تلفن، معاونت وزارت سپاه و جانشين ستاد كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را به عهده گرفت. علی لاریجانی از همان آغاز انقلاب در سازمان اطلاعات سپاه، نقش ویژه ‌ای در سرکوب و قتل اهل اندیشه و مخالفان نظام به ویژه ملیون عهده دار بود

در سال 1370 پس از استعفای خاتمی به وزارت ارشاد رفت و به اسم برقراری مبانی اسلام و ولایت در گستره هنر و اندیشه و فرهنگ به قتل عام فرهنگ و هنر پرداخت و تا سال 1372 در اين وزارتخانه ماند.
سپس در سال 1373 با حكم آیت الله خامنه ای به عنوان رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران منصوب شد و تا سال 1383 به مدت 10 سال مديريت اين سازمان را به عهده داشت. علی لاریجانی در مقام مدیرعامل صدا و سیما، شایسته‌ ترین برنامه سازان و نویسندگان و گویندگان صدا و سیما از جمله شماری از قدیمی‌ ها را مشمول تصفیه کرد و به جای آنها بچه‌ بسیجی‌ ها و شماری از شاگرد سوهان فروشهای قمی را به تلویزیون آورد. در عهد او علی کردان بر خزانه صدا و سیما چنگ انداخت و حاج عزت پاسدار و سردار غفور بسیجی و سرافراز حزب ‌اللهی زمام امور مهمترین ارگان تبلیغاتی ملی را به دست گرفتند. در طول مدت ریاستش تنها از طریق آگهی‌ ها، چهارده میلیارد تومان به جیب زد و رقم سوءاستفاده‌ها در عهد او مطابق گزارش کمیسیون تحقیق و تفحص مجلس ششم از 880 میلیارد تومان فراتر رفت.

در دوره مدیریت علی لاریجانی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران كه در سال 1373 تنها دو شبكه تلویزیونی 7 ساعته و 2 شبكه رادیویی داشت , دارای 7 شبكه تلویزیونی و 8 شبكه رادیویی ملی و سراسری , 30 شبكه رادیویی استانی و 24 شبكه تلویزیونی استانی شد .
علی لاریجانی همچنین چندین شبكه بین المللی از جمله شبكه های جام جم 1 و 2 و 3 را برای ایرانیان خارج از كشور و شبكه های متعدد برون مرزی از جمله شبکه سحرو نیز شبكه بین المللی العالم را برای جهان اسلام بنیان گذاشت .
لاريجاني كه به‌عنوان نماينده ولی فقیه در شوراي عالي امنيت ملي مشغول فعاليت بوده‌است، از سال 1384 و با آغاز به كار دولت نهم، دبير شوراي عالي امنيت ملي شد اما در 28 مهر ماه سال 1386 از اين سمت استعفا داد.

علی لاریجانی سپس از حوزه انتخابیه قم کاندیدای نمایندگی مجلس هشتم شد و توانست بعنوان نماینده مردم قم وارد مجلس شود . او در نخستین جلسه کاری هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی با رای اکثر نمایندگان رئیس مجلس هشتم شد. در جلسه‌ای که نمایندگان صبح روز چهارشنبه 8 خرداد 1387تشکیل دادند علی لاریجانی نماینده مردم قم در مجلس هشتم، با کسب 232 رای موافق از مجموع 263 رای ماخوذه به عنوان رئیس مجلس هشتم انتخاب شد .

» ادامه مطلب

غلامحسین عرشی : با کابل شکنجه ام کردند و به بیضه ام ضربه میزدند


غلامحسین عرشی، ۳۱ساله و از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری از یک سال پیش در زندان اوین به سر می‌برد . او بعلت شرایط بد زندان ، و برخورد های ناشایست در ایام بازداشتش ، تا کنون 2 بار دست به اعتصاب غذا زده است . عرشی در نامه ای به دادستان عمومی و انقلاب تهران ، جعفری دولت آبادی ، بشرح ظلمی که در این ایام بوی رفته پرداخته و ناگفته هائی را در این خصوص ، برملا کرده است .

متن نامه غلامحسین عرشی به دادستان تهران ، بشرح زیر است . :

دادستان محترم تهران
اینجانب غلامحسین عرشی به دنبال حوادث عاشورای ۸۸ توسط پلیس امنیت تهران بازداشت شده و در دادگاه بدوی به ۴ سال و نهایتا در دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس محکوم شده‌ام و در حال حاضر مدت ۹ ماه است که در حال تحمل کیفر در بند ۳۵۰ زندان اوین هستم. آنچه مرا برآن داشت تا بدینوسیله در نامه‌ای سرگشاده مواردی را در خصوص روند رسیدگی به پرونده‌ام به اطلاع شما برسانم؛ آن است که حوادث رخ داده برای من در طول مدت تحقیقات مقدماتی در پلیس امنیت تهران و همچنین بازپرسی و جلسات دادگاه به گونه‌ای بوده است که به باور من خارج از انصاف و عدالت و بر خلاف قوانین دادرسی کشور بوده و بعضا مصداق بارز شکنجه و آزار و اذیت متهم به جهت اجبار او به اقرار خلاف واقع است.
در روز عاشورای ۸۸، بنده همانند صد‌ها هزار تن دیگر از شهروندان تهران به جهت برگزاری مراسم این روز مقدس در خیابانهای شهر حضور داشتم که در ساعات میانی روز شاهد حملات خشونت آمیز پلیس ضد شورش علیه مردم بودم، خشونت به کار رفته علیه مردم، علی الخصوص زنان و دختران به گونه ای بود که خون هر غیرتمندی را به جوش می‌ آورد به صورتی که منجر به درگیری شدید مردم با پلیس ضد شورش شد.

دادستان محترم تهران؛
اینجانب در تاریخ ۱۷ بهمن ماه از طریق عکسی که از درگیریهای این روز در سایت ناجا و گرداب و روزنامه ی امین جامعه منتشر شده بود شناسایی شده و توسط پلیس امنیت تهران به وسیله ی تیمی ۸ نفره از ماموران پلیس امنیت بازداشت شده و به مقر این نیرو منتقل شدم. بازجویی از بنده پس از یک شب توسط دو نفر لباس شخصی آغاز شد. ان‌ها از من می‌ خواستند که اعتراف کنم صاحب عکس منتشر شده در سایت گرداب سپاه هستم و در مرحله ی دوم مسئولیت به آتش کشیده شدن چندین خودروی گارد ضد شورش را بر عهده بگیرم. من در پاسخ اگرچه عکس منتشر شده را متعلق به خود می‌دانستم، اما با قاطعیت به ماموران و بازجو یان اعلام کردم که نه تنها نقشی در به آتش کشیدن اموال عمومی نداشتم، بلکه مطابق عکس و فیلمهایی که خود ماموران در اختیار داشتند، ماموران گارد ضد شورش را که توسط مردم خشمگین محاصره شده بودند از خشم مردم نجات دادم.
بازجوهای پلیس امنیت اما در جواب حرفهای من با مشت و لگد به جانم افتادند و با گفتن رکیک‌ترین فحشهای ناموسی، به من و خانواده‌ام مرا تهدید کردند که در صورت عدم اعتراف به آتش زدن خودروهای پلیس، عاقبت سختی در انتظارم است. در دومین جلسه بازجویی، من که از نحوه ی برخورد خشونت آمیز و تحقیرآمیز بازجو‌ها در جلسه قبل به ستوه آمده بودم، حتی تعلق آن عکس به خود را نیز تکذیب کردم و به آن‌ها یادآور شدم که به خاطر خدا از کتک زدن و فحاشی به من دست بردارند و اقرار به گناه ناکرده را از من نخواهند. به آن‌ها گفتم که من پاسخگوی کار خود هستم و علی رغم انتشار عکس از خانه متواری نشده ام. بازجو‌ها در جواب من با توهین و فحاشی می‌ گفتند: «اگر در رحم مادرت می‌ رفتی تو را بیرون می‌ کشیدیم. در اینجا ما هستیم که برای تو تصمیم می‌گیریم، نه خدا». آن‌ها در این مرحله دستان مرا با دستبند آهنی به صندلی بستند و با کابل و سیم مفتول به جانم افتادند. به گونه­‌ای که تا ماه‌ها آثار کابل و ضربات سیم مفتول بر بازو‌ها و پا‌هایم به جای مانده و مورد تایید هم بندانم نیز هست. بازجو‌ها برای اجبار به اعتراف به کار نکرده، یعنی آتش زدن خودروهای پلیس، به ضرب و شتم با کابل و سیم قناعت نکرده و با بازکردن پاهای من در حالی که دستانم بسته بود، بیضههای مرا به شدت فشار می‌داده و به آن‌ها ضربه می‌زدند به گونهای که فریاد من از درد و ضعف به هوا می‌رفت و جواب التماس و استغاثه های من تنها فحشهای ناموسی بود.

دادستان محترم تهران؛
اینجانب بعد از جلسات بازجویی، آن هم به این شکل، برای بازپرسی به دادگاه انقلاب مستقر در اوین منتقل شدم. بازپرس من، قاضی اسدی، بازپرس شعبه ۵ دادسرای تهران، تمامی اعتراضات من به ضرب و شتم و شکنجه را ناشنیده گرفت و تنها گفت: «جرم تو محاربه است و حکم محاربه معلوم است. اما اگر مسئولیت آتش کشیدن خودروهای پلیس را بپذیری به تو تخفیف می‌ دهیم و تنها تو را جریمه خواهیم کرد.» اما من زیر باز این اجبار بازپرس اسدی نرفته و تنها مسئولیت عکس خود را پذیرفتم. سرانجام بعد از ۱۰ روز فشار و آزار و اذیت در پلیس امنیت تهران به بند ۲۴۰ زندان اوین و سپس به بند ۳۵۰ منتقل شده و توانستم با خانواده‌ام تماس گرفته و آن‌ها را از نگرانی درآورده و از وضعیت خودم در زندان مطلع سازم.

جناب آقای جعفر دولت آبادی؛
اینجانب در مرحله دادگاه بدوی از حق انتخاب وکیل محروم بوده ام. قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه به استناد‌ همان عکس مرا به اتهام اجتماع و تبانی به ۴سال حبس محکوم کرد و شکایت مرا که هنوز رد کابل و سیم مفتول بر بدنم موجود بود و بیضه‌هایم از شدت ضربه سیاه بود را ناشنیده گرفت. در مدت ۹ ماه حضور در زندان اوین، اینجانب تاکنون از ملاقات حضوری که حق طبیعی زندانی و خانواده اوا ست محروم بوده‌ام و به دلیل انتقال به زندان انفرادی در مرداد ماه گذشته و شرکت در اعتصاب غذای اعتراضی به همراه جمعی دیگر از زندانیان، دچار نارسایی کلیوی شده‌ام، اما متاسفانه زندان اوین از ارائه کوچک‌ترین امکان درمانی به جز قرصهای آرام بخش! خودداری می‌ کند. در ۹ ماه اخیر درخواستهای متعدد من برای ملاقات با شما بی جواب مانده و برخورد من با مسئولان زندان و ماموران دادستانی تنها به این مسئله منتج شده که آن‌ها مرا تهدید به افزایش میزان حبس به دلیل شرکت در اعتصاب غذا کرده و مرا از هرگونه امکان ملاقات یا مرخصی و یا آزادی مشروط محروم کرده ا ند.
امروز که این مطلب را خطاب به شما می‌نویسم هدفی جز اطلاع رسانی به مردم شریف ایران زمین در زمینه ی برخورد ماموران به اصطلاح امنیتی با معترضان به انتخابات و برخورد غیر عادلانه ی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی با دستگیر شدگان عاشورا و حوادث بعد از انتخابات ندارم. و این امر بر من و دیگر دربندشدگان در نظام جمهوری اسلامی ثابت شده است که هیچ گونه رسیدگی به وضع حال حاضر ما و بلایایی که بر سر ما آمده است از سوی دستگاه قضایی نخواهد شد، همچنان که این امر از سوی شما و دیگر همکارانتان در ماههای گذشته ثابت شده است.

در پایان بار دیگر تاکید می‌کنم که جرم من در روز عاشورا تنها جلوگیری از آسیب رسیدن به ماموران جمهوری اسلامی است که در دست خشم ملت ایران، تاوان رفتار وحشیانه خود را می‌ دادند و به وسیله ی من و امثال من زنده ماندند و مورد عفو مردم مهربان این سرزمین قرار گرفتند. ۴ سال محکومیت من، احتمالا به علت نجات دادن ماموران نظام جمهوری اسلامی است.
غلامحسین عرشی

منبع : کلمه


» ادامه مطلب

گزارشی از زندان های نبوت ،عشرت آباد ،سئول ، 66 سپاه ، قمر ،...


اطلاعات موازی به آن دسته از گروه‌ها و سازمان‌های اطلاق می‌شود که به موازات وزارت اطلاعات در زمینه‌های امنیتی پروژه‌هایی را علیه فعالان سیاسی و امنیتی طراحی و اجرا می‌نمایند.

اساس وجود و نیز عملکرد این سازمان‌ها برخلاف قانون فعلی ایران ارزیابی می‌شود. اطلاعات موازی برای دستیابی به اهداف خود اقدام به ایجاد بازداشت‌گاه‌های غیرقانونی نموده که تحت نظارت سازمان زندان‌ها قرار نداشته و بدین لحاظ نیز اعمال انجام شده در آنان عمدتاً همراه با نقض متعدد موارد قانونی حقوق متهمان و بعضاً اعمال شکنجه‌های روحی و فیزیکی است. گزارش ذیل به تعدادی از مهم‌ترین بازداشت‌گاه‌های اطلاعات موازی و شرح رفتارهای صورت گرفته در آن‌ها می‌پردازد. در بخش‌هایی از متن از توضیحات امیر فرشاد ابراهیمی، دبیر سیاسی اسبق انصار حزب‌الله و فعال فعلی حقوق بشر استفاده شده است.

بازداشتگاه کهریزک

سوله کهریزک یا کمپ کهریزک بازداشتگاهی در شهر سنگ از توابع شهرری استان تهران است که پس از تٱسیس طی چندین سال در عملیات‌های مختلف از جمله تخریب محله «خاک سفید» و سپس به طور گسترده در طرح موسوم به ارتقای امنیت اجتماعی و سرکوب معترضان به انتخابات مورد استفاده قرار گرفت. بنابر گزارش‌ها در این بازداشت گاه عده ای از افراد بازداشتی مورد تجاوز قرار گرفتند وعده‌ای به دلیل ضرب و شتم شدید و عدم مراقبت پزشکی در آن جان باختند. در ۶ مرداد ۱۳۸۸ پس از آنکه مرگ محسن روح الامینی فرزند یکی از مقامات حکومتی به انتقادات گسترده انجامید، آیت‌الله خامنه‌ای به دلیل آنچه که « نداشتن استانداردهای لازم برای نگهداری زندانیان » نامید دستور تعطیلی آن را صادر نمود. هر چند دستگیرشدگان اعلام کردند که این بازداشتگاه تا روزها پس از این دستور همچنان مورد استفاده بوده ‌است.

کمیته گزارشگران حقوق بشر در مرداد ماه سال 86 مجموعه‌های گزارش‌های تکان دهنده از برخوردهای صورت گرفته با متهمین طرح امنیت اجتماعی منتشر نمود که در آن به سوله‌ی کهریزک به عنوان محل نگهداری متهمان و برخورد شده در آن اشاره نمود. نیز مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی گزارش‌های به این رفتارها اشاره نمود. بنابر گزارش‌ها سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده‌است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آنها داده می‌شد. تا یک ماه اول آب را از گالن‌های گازوئیل می‌خوردند که موجب تهوع و استفراغ می‌شد. در دو ماه اول، هر زندانی می‌توانست فقط در ساعتهای ۱۰ صبح و ۱۰ شب ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و پارس کردن مثل سگ، از اب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمی‌کردند و بازداشتی‌ها مجبور بودند همانجا که زندگی می‌کنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.

غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب می‌شد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیفتر بودند و تاکنون این مکانها را ندیده بودند را وادار می‌کردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوءتغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بیهوش می‌شدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندانهای دیگر منتقل شده‌اند هنوز به شرایط عادی برنگشته‌اند و به انواع بیماریهای گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.

ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل ، سیم‌های برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام می‌شد. دست و پای آنها را به صورت کمانی و قپانی می‌بستند و کتک می‌زدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت می‌کردند. گاهی هم دستها و پاهای زندانیان را به همدیگر می‌بستند. گاهی کف پای زندانیان را می‌زدند و سپس مجبورشان می‌کردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت ، عورت آنها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز می‌کردند و در صورتی که زندانی میپذیرفت تا فحشهای بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف می‌شد.

پس از آن در خرداد ماه امسال گزارش‌هایی از انتقال بازداشت‌شدگان اعتراضات پس از انتخابات علی‌الخصوص روز 18 تیر به این مکان، شکنجه فیزیکی و تجاوز به تعدادی از آن‌ها منتشر شد. یکی از آزاد شدگان در توصیف از وضعیت کهریزک در این دوره می‌گوید: یکی از بازداشتی‌ها در اثر برخورد باتوم به سرش، کم کم بینایی خود را از دست داد؛ ولی با وجود اطلاع شکنجه‌گران کهریزک از وضعیت وی، او را از این محل غیر بهداشتی خارج نکردند. دو روز قبل از آزادی، بازداشت‌شده‌ها به اوین منتقل می‌شوند و فردی که بینایی خود را از دست داده بود، در اتوبوسی که به سمت اوین در حرکت بود، بر روی پای یکی دیگر از بازداشت شدگان جان می‌سپارد. از دیگر شکنجه‌ها در کهریزک آن است که بدن‌ها را خیس می‌کنند و بعد با شلنگ و سیم، بازداشت‌شده‌ها را کتک می‌زنند تا درد تا عمق جان آنها نفوذ کند.

بازداشتگاه 59 سپاه

این بازداشتگاه در زير زمين های پادگان عشرت آباد واقع شده است. اين بازداشتگاه آنقدر فاقد امکانات و قرنطينه شده است که فقط افراد شاغل و دارای اختيارات و مدارج عاليرتبه در امور آن دخالت کرده و اجازه بازديد از آنجا را دارند. در موردی خاص حتی رئيس دادگستری کل استان تهران "عليزاده" در سال 84 آنرا در ليست بازداشتگاه های امنيتی فوق سری قرار داد که حتی به خود او اجازه بازديد از اين بازداشتگاه را نداده بودند.

اين بازداشتگاه تحت اختيار حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران اداره می شود و تمام جرائم خاص رخ داده از جمله اتهامات امنيتی و جاسوسی واقع شده در سپاه پاسداران در آن رسيدگی و تکميل پرونده می شود.

امکانات ملاقات به صورت تعريف شده و آئين نامه ای برای متهمين بازداشتی وجود ندارد. تمام سلولهای متهمين انفرادی است و چند اتاق عمومی زير 10 نفر نیز در این بازداشتگاه وجود دارد. در آنجا از بهداشت و غذا و نور کافی و مطلوب خبری نيست .از تماس تلفنی نيز خبری نيست، مگر در حضور بازجو و کارشناس پرونده و با اجازه آنها. اين بازداشتگاه به مانند ساير بازداشتگاههای امنيتی با سيستم تعريف شده خود با متهمين برخورد می کند که برخورد شديد و خشن و عدم مراعات حقوق انسانی و نگه داشتن در بی خبری مطلق يکی از کوچکترين انواع برخوردهاست. در اين مجموعه که البته با امکانات ويژه ای که در بخش بازجويی و شکنجه و انفراديهای خاص دارد گنجايش حدود 300 نفر را داراست.

می توان گفت بازداشتگاه 59 سپاه يکی از سری ترين و مهمترين بازداشتگاههای جرائم امنيتی و جاسوسی سرتاسر کشور است که حتی در مواردی بازداشتی های آن تا مدتها بدون کوچکترين اطلاعی در آن نگهداری و شکنجه و بازجويی و يا حتی معدوم می شوند که همه اين اعمال تحت نظارت مستقيم نهاد اطلاعات سپاه پاسداران ساماندهی و انجام می شود. در اين بازداشتگاه نيز اعلام آمار رسمی افراد و اسامی آنان مرسوم نيست و همه چيز و همه کس از متهم تا مامور بازداشتگاه با شماره گذاری فراخوانده می شوند و همه جا و همه لحظه متهم با چشم بند تردد می کند و مطلقا تا زمان آزادی و يا انتقال کسی را نمی بيند و کسی هم جز بازجو و بازرسين بازداشتگاه به سراغش نمی آيند.

این بازداشتگاه دارای دو بند انفرادی با سلولهایی به ابعاد ۲×۱/۵ متر و یک بند عمومی است. زندانیان جز داخل سلول انفرادی چشم بند دارند و برای انتقال آنان به خارج زندان از آمبولانس استفاده می‌شود. پس از آغاز فعالیت دستگاه اطلاعات موازی وظیفه برخورد شدید با دانشجویان و نیروهای ملی مذهبی را بر عهده گرفت، اطلاعات بیشتری پیرامون فعالیت این زندان غیرقانونی منتشر شد. نهایتااعلام شده ‌است که این بازداشتگاه، که از مهم‌ترین بازداشتگاه‌های خارج از نظارت سازمان زندان‌ها بوده‌است، به زندان اوین (بازداشتگاه امنیتی سپاه پاسداران) منتقل شده‌است. اعتراضات دانشجویانی که پس از واقعه ۱۸ تیر دستگیر شدند و شکایت به کمیسیون اصل نود مجلس ششم و تلاش نمایندگان جنبش دانشجویی در مجلس ششم از جمله علی اکبر موسوی خوئینی و الهه کولایی در تعطیلی این بازداشتگاه موثر بود. پس از زندان توحید، این بازداشتگاه بزرگترین زندان غیر قانونی ایران بود.

بازداشتگاه نبوت

بازداشتگاه نبوت واقع در خيابان سهروردی می باشد و اداره آن مشترکا در اختيار وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است که بر خلاف اکثر بازداشتگاههای امنيتی که در زير زمينها واقع شده اند اين بازداشتگاه با دارا بودن راه ارتباطی مستقل و بدون مزاحمت در بالای يک مجتمع تجاری و به حالت استتار شده ای قرار دارد که حالت يک خانه امن و بازداشتگاه فوق سری را دارد که دارای گنجايش بسيار کمی می باشد و بازداشتی های خاص به آنجا منتقل می شوند که بنا به شرايط جائز نيست به مکانهای معلوم و شناخته شده منتقل شوند.

می توان گفت علی رغم نظارت وزارت اطلاعات بر اين بازداشتگاه ولی عموميت نيروهای عملياتی و اجرايی و بازجويی را نيروهای حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران انجام می دهند. البته از اين مکان به عنوان بازداشتگاه و مکان امن موقت برای برخی بازجويی ها و بازداشت ها و يا نقطه کور در بين بازداشتگاه از نظر رخنه و نشت اطلاعاتی محسوب می‌شود. کل چنين مجموعه کوچکی از چند انفرادی و يک اتاق بازجويی تجاوز نمی کند و افرادی در حد انگشت شمار در آن نگهداری می شوند که پس از تحقيقات و بازجوئی های محرمانه به مراکز امن اصلی در بازداشتگاه های بزرگتر منتقل می شوند. در اين مکان از ثبت رايانه ای و نقل و انتقال اطلاعات در مورد شخص بازداشتی و ملاقات و يا ارجاع به مرجع قضايی خبری نيست و اکثر متهمين آنرا متهمين جرائم امنيتی و سياسی سپاه پاسداران تشکيل می دهند.

عشرت آباد

اين بازداشتگاه نيز در داخل قرارگاه مبارزه با مواد مخدر عشرت آباد واقع شده که گنجايش آن چيزی حدود 250 الی 350 نفر است. دارای 3 سالن می باشد که در هر سالن 15 ع انفرادی به ابعاد 5/1-2 متر وجود دارد که در هر انفرادی به زور 5 نفر نگهداری می شوند.متهمين بازداشتی ريز و درشت مرتبط با مواد مخدر سرتاسر تهران را به اين بازداشتگاه منتقل می کنند. در قسمت درب ورودی تمام وسايل افراد را تحويل و در کيسه های انفرادی برزنتی قرار می‌دهند. متهمين برای اينکه بتوانند پول خرج کنند اجازه بردن تمام پول خود را به بازداشتگاه دارند.

ميانگين مدت اقامت افراد تا زمان انتقال به دادگاه و يا زندان 3 الی 7 روز است البته در موارد خاصی متهمين جرم سنگين و قدرتمند را برای شناسايی رابطينشان و تحت شکنجه و بازجويی قرار دادن ماهها نيز می توانند نگه دارند. بازداشتگاه و تشکيلات عشرت آباد زير نظر اداره مبارزه با مواد مخدر نيروی انتظامی است که يکی از مشهورترين مکانها برای بازجوييهای فنی از متهمين مواد مخدر است. شدت عمل و ضرب وشتم در مورد اينگونه متهمين که با مواد مخدر سر و کار دارند در اکثر نهادهای انتظامی بسيار ضعيف و به ندرت است و اکثرا با آنها برخورد فيزيکی خاص و بسيار شديدی مثل اداره آگاهی و اطلاعات انجام نمی شود ولی بازداشتگاه مرکزی مواد مخدر عشرت آباد تنها جاييست که تا مرحله شکستن دست و پا و فک و دنده های متهمين پيش می روند و مجاز به بهره مندی از اجازه همه نوع شکنجه تا سر حد مرگ، در مورد متهمين مواد مخدری است. از بهداشت وملحفه و غذا برای بازداشتيها خبری نيست مگر پس مانده ها و ضايعات غذای سربازان و کارکنان اداره مبارزه با مواد مخدر که به صورت فله ای پخش و توزيع می شود.

مقوله استحمام و حمام به طور مطلق در اين بازداشتگاه وجود ندارد. حتی اگر فرد بازداشتی ماهها در آنجا باشد و گال بگيرد و يا شپش از سر و کول آن بالا برود. در انفراديها چيزی به نام نور و پنجره و تهويه وجود ندارد.در روز فقط 3 بار اجازه استفاده از دستشويی وجود دارد و درها هميشه بسته است و بازداشتی ها به صورت کتابی کنار هم می خوابند. سالهاست که شستن و تعويض موکت و پتوهای سلولها به فراموشی سپرده شده و اکثرا به استفراغ معتادان و ادرار و مدفوع آنانی که خود را نمی توانند نگه دارند آلوده است. سربازان هر نخ سيگار را به بازداشتی ها ما بين 5 الی 10 هزار تومان می فروشند. از بهداری و دارو و امکانات پزشکی خبری نيست مگر اينکه فرد در حال مرگ باشد که اين واقعه در بازداشتگاه مواد مخدر بسيار رخ می دهد که فرد بر اثر تشنج های پی در پی و عدم رسيدگی و اعزام به بيمارستان دچار ايست قلبی و مرگ می شود که در نهايت با صورت جلسه های ساختگی و نبود شاهد در امر عدم رسيدگی به موقع به وضعيت متهم و بازداشتی متوفی، پرونده بی سرو صدا به نفع متوليان بازداشتگاه و اداره مبارزه با مواد مخدر بسته می‌شود.

البته در مواردی نيز پرونده بازداشتی فوت شده ای را که بر اثر ضرب و شتم و خفگی در زير دست و پای مامورين بازجويی جان داده با پرونده سازی عدم رسيدن مواد مخدر و يا سنگ کوب و ايست قلبی با صورت جلسه های ساختگی بدون هيچگونه اعتراضی می بندند و دست های پنهان هميشه حامی جنايات آشکار و پنهان آنهاست که اين حمايت های ضد انسانی و ناقض حقوق بشر چنان اختياراتی به متوليان بازداشتگاهها می دهد که هر آنچه می خواهند در دخمه ها انجام دهند و صدای کسی به جايی نمی رسد که يکی از اين مجموعه ها بازداشتگاه تحت اختيار نيروی انتظامی، اداره و بازداشتگاه مبارزه با مواد مخدر عشرت آباد است.

شايد به راحتی بتوان گفت که هيچ مرجع انتظامی و نظامی و امنيتی به اندازه اداره مبارزه با مواد مخدر با قشر دختران و زنان بازداشتی سروکار نداشته باشد که بنا به گفته ها و شنيده ها مدعيات مامورين و شاهدين مرتبط با اين بازداشتگاه همه گونه اذيت و آزار و تعرض و نقض حقوق شهروندی و برخورد ناشايست و تحقير آميز توام با سوء استفاده از اين زنان و دختران بازداشتی در حريم بازداشتگاه انجام می شود که البته در موارد نادر زنان و دخترانی که به آنان تجاوز نمی شود بايد گفت نوع برخورد و تفتيشها و بازجوئيهای پشت دربهای بسته از طريق مامورين مرد و ضرب و شتم آنها از جهت اخذ اقرار و اعتراف در مورد اتهاماتشان و يا اتهامات مردان منتسب به آنان مثل پدر و برادر و يا همسر دست کمی از تجاوز و تعرض و اذيت و آزار در پرتو قانون ندارد و مامورين بازداشتگاه عشرت آباد چون يقين دارند که قشر متهمين بازداشتی در اين مجموعه آنقدر آسيب پذير هستند که کسی به فرياد آنها نمی رسند پس در مورد چه متهم زن و چه متهم مرد هر انچه که ناقض حقوق بشر و ضد انسانی است را در مورد آنها بدون ترس و واهمه اعمال می کنند. خصوصا پرونده سازی و تجاوز به نواميس بازداشتی مردم در سلولها که اکثرا دسته جمعی اتفاق می افتد و خيلی ها در جريان هستند و پای ثابت اين تجاوزات اند و اجازه افشاء و برخورد با آنرا نمی دهند و از عاملين اين جنايتها و تجاوزات به صورت مستقيم و يا غير مستقيم حمايت می کنند.

بازداشتگاه سئول معروف به ابوغريب

اين بازداشتگاه در تهران مابين افرادی که درآن نگهداری شده اند و به زندانها منتقل و يا آزاد شده اند به بازداشتگاه ابوغريب معروف شده و تحت اختيار حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی اداره می شود و در خيابان سئول و داخل شهرک مسکونی فاطميه واقع شده که لابه لای واحدهای مسکونی گم و استتار گرديده و چند بلوک و زير زمين از اين مجتمع مسکونی به عنوان بازداشتگاه در اختيار آنهاست.

در اين بازداشتگاه اکثرا جرائم خاص واقع شده در بين نيروهای انتظامی را رسيدگی می کنند و متهمين را در جهت تکميل پرونده و بازجويی و اعمال شکنجه های خاص در آن نگهداری می کنند که البته به غير از مجموع متهمين نيروی انتظامی در طی عمليات ارتقاء امنيت اجتماعی تعدادی از متهمين اين عمليات را برای دست و پا شکستن و شکنجه دادن و اقرار گرفتن به اين بازداشتگاه انتقال دادند که اکثر آنها را در کمتر از 1 هفته از آنجا به کمپ- سوله- کهريزک انتقال دادند. تمام سلولهای اين بازداشتگاه بدون استثناء انفرادی می باشد و فنی ترين و وحشتناکترين بازجوئيها چه از متهمين نظامی نيروی انتظامی و يا افراد خاص بازداشتی در آن توسط حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی تا حد دست و پا شکستن و مرگ انجام می شود.

همانگونه که اکثر نهادهای نظامی بازداشتگاههای خاص و مخفی خود را برای اعمال شکنجه دارند و در آنها هيچگونه محدوديتی در نوع برخورد با متهمين بازداشتی نيست اين بازداشتگاه نيز مرکز جولان نيروهای حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی است که در آن نه متهم بازداشتی ماهيتا ثبت و درج و بعهده گيری می شود و نه کسی در مورد جان و مال و خانواده و نقض حقوق آنان نگران است و تنها نگرانی در بازداشتگاه ابوغريب اين است که کارشناسان و بازجوها نتوانند هر آنچه که می خواهند به عنوان سند و مدرک و اقرار صريح از متهم تحت بازداشت بگيرند و اينکه نتوانسته باشند متهم بازداشتی را به حد اعلا شکنجه نمايند و رعب و وحشت در دل او ايجاد کنند.

66 سپاه پاسداران

اين بازداشتگاه خاص متعلق به سپاه پاسداران که به 66 سپاه معروف است در اتوبان افسريه محدوده بلوار هجرت پشت پادگان علامه طباطبائی قرار دارد و دارای سلولهای انفرادی متعدد و حتی بند عمومی است و در آن متهمين مختص سپاه پاسداران که مرتکب جرم شده اند و يا متهم هستند را نگهداری می کنند. در همین بازداشتگاه بود مدت زمانی مصطفی کاظمی و مهرداد عالیخانی نگهداری می شدند و آیت الله میلانی رهبر مذهبی گروه مهدویت نیز در آن فوت نمود.

اين بازداشتگاه دارای اکيپ های عملياتی زبده و کارآمدی در جهت پيگيری اتهامات و جرائم امنيتی در بين نيروهای سپاه است که بازجوها و کارشناسان آن با اختيارات نامحدود در مورد متهمين بازداشتی عمل می کنند و از نظر فيزيکی و نوع رفتار و نوع متهمين و ضعيت ويژه ای بر اين بازداشتگاه حاکم است و فشارها و تهديدات کمتری نسبت به بازداشتی ها اعمال می شود و نوعی بازداشتگاه در جهت ايجاد سازش و بهره برداری و بازيافت در مورد متهمين را دارد که نه کشتن متهمين آن جايز است و نه دور انداختنشان. پس در اين بازداشتگاه کارهای تخصصی در امور بازجويی و نوع برخورد با متهمين انجام می شود و بنا به دانسته ها امکانات محدودی و در حد کفايتی کمی کمتر از زندان در آن در نظر گرفته شده و تا حدودی با نظر موافق کارشناسان و بازجوها متهمين می توانند با نظارت کامل از تلفن و ملاقات بهرهمند باشند و گويا تعدادی از متهمين قتلهای زنجيره ای که احتمال سوءقصد به جانشان را در ساير زندانها و بازداشتگاهها می دادند بی سرو صدا در اين بازداشتگاه نگهداری می شوند. گنجايش اين مجموعه کمتر از 150 نفر است که البته به مانند تمام بازداشتگاههای خاص که در حال توسعه هستند اين بازداشتگاه نيز در حال توسعه و افزودن به ظرفيت و امکانات خود است. از مقوله شکنجه و بر خوردهای غير فنی با توجه به نوع متهمين در اين بازداشتگاه کمتر استفاده می شود.

از این بازداشتگاه تحت عنوان بازداشتگاه افسریه (قصر فیروزه) نیز یاد می‌شود و یکی از اماکنی بود که از سوی سپاه برای نگهداری معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم به کار گرفته شد. بنابر گزارش‌ها برخی از سران اصلاحات از جمله سعید حجاریان و تاج زاده مدتی در این بازداشتگاه نگه داری شده‌اند.

بازداشتگاه قمر وزارت

اين بازداشتگاه که در خيابان دبستان محدوده بين رسالت و سيد خندان واقع شده است و نزديک وزارت دفاع و در کوچه پشتی بيمارستان قمر بنی هاشم است، تحت مديريت وزارت اطلاعات قرار دارد و اداره می شود. از اين بازداشتگاه توسط درب کوچکی که در انتهای کوچه واقع شده است استفاده می شود که هيچ نام و نشانی بر روی آن حک نشده است.اين بازداشتگاه 2 طبقه می باشد و دارای حياط و 4 اتاق مصاحبه و بازجويی و 8 سلول انفرادی که 6 سلول در طبقه بالا و 2 سلول در طبقه هم کف می باشد که تمام سلولها در طبقه بالا و پائين به گونه ای طراحی شده که همه دور يک محيط دايره ای قرار گرفته اند.

اين مکان برای بازجوئيها وتحقيقات مقدماتی کارشناسان و بازجوهای وزارت اطلاعات به دور از تنش و در تير رس قرار گرفتن است که اکثرا پرونده های خاص فعالان و مبارزان سياسی را به همراه متهمانش رسيدگی می کنند و اکثرا افراد منتقل شده به اين بازداشتگاه مدت زمان زيادی را در آن سپری نمی کنند و از امکانات محدودی نسبت به بازداشتگاههای رسمی برخوردارند و همان قوانين هفته ای 1 الی 2 بار استحمام و 3 تا 5 نوبت استفاده از دستشوئی پيروی می کنند و متهمين در آن ثبت و يا اعلام بعهده گيری نمی شوند و با فضای خارج ارتباط متهمين قطع است و تمام مراحل تحقيقات و بازجويی با چشم بند سپری می شود و اعطاء هر امتيازی به غير از ملاقات که شديدا بهره مندی از آن ناممکن است در اختيار کارشناس پرونده می باشد که تمام خواسته های متهم در قبال نوع عملکرد و بازجويی ها تعيين و اجابت می شود که در اين بين به هيچ عنوان آدرس محل نگهداری متهمين بازداشتگاه قمر در اختيار خانواده ها قرار نمی گيرد و حتی اگر اطلاعاتی در مورد نگهداری و يا بازداشت فرد توسط مامورين وزارت اطلاعات به بستگان بازداشتی ارائه شود اما محل بازداشتگاههايی مثل قمر در اختيار هيچ کس قرار نمی گيرد.

بازداشتگاه منفی چهار وزارت کشور

بر اساس گزارش‌های موجود در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸، یکی از خبرنگاران خارجی، در حال مصاحبه با مردم در خیابان‌های نزدیک ساختمان وزارت کشور دستگیر و پس از انتقال به زیر زمین وزارت کشور، تعدادی از مردم بازداشت‌ شده را در آنجا دیده ‌است.

همچنین در جریان حمله به کوی دانشگاه تهران (۲۵ خرداد ۱۳۸۸)، شماری از دانشجویان آزاد شده کوی دانشگاه تهران اعلام کردند بامداد دوشنبه ۲۵ خرداد، بیش از ۵۰ دانشجو توسط افراد لباس شخصی که به انواع سلاح‌های سرد و گرم مجهز بودند، بازداشت و به زیرزمین ساختمان وزارت کشور منتقل شده بودند. این دانشجویان که برخی از آن‌ها در جریان حمله به کوی دانشگاه زخمی شده بودند، ساعت‌ها در زیر زمین وزارت کشور مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

سوله پاسارگاد

سوله پاسارگاد، واقع در نزدیکی پاسگاه نعمت آباد (حوالی تهران، ابتدای جاده ساوه) یکی دیگر از بازداشتگاه‌های غیرقانونی اطلاعات موازی ایران است. نام این بازداشتگاه پس از اعتراضات انتخابات ریاست جمهوری دهم مطرح شد. تعدادی از بازداشت‌شدگان اظهار داشتند که در این سوله‌ها، آنها را عریان نگهداری شده و در معترض تهدید به آزار جنسی قرار داشته‌اند. این مکان پیش از این کارخانه اسلحه سازی متعلق به وزارت دفاع بوده‌است


» ادامه مطلب