ویدئو : آهنگ کاسه لیس (شریفی نیا) اولین کار گروه گاف Goff




» ادامه مطلب

کارتون - زندانی به وسعت ایران !




» ادامه مطلب

سید احمد خاتمی : برای حفظ حجاب باید خون ریخته شود !



» ادامه مطلب

کاریکاتور - تفاوت هاله در بین خودی ها و ناخودی ها !




» ادامه مطلب

کارتون - حکومت خانوادگی برادران لاریجانی





» ادامه مطلب

کارتون - زیر دریایی فوق پیشرفته جمهوری اسلامی !




» ادامه مطلب

وقتی اوباما برای احمدی نژاد شعر میگوید !




» ادامه مطلب

ویدئو : کار جدید گروه کیوسک " آقا نگه دار، من همینجا پیاده میشم !





» ادامه مطلب

زندگینامه خسرو گلسرخی


خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده مردمی در روز دوم بهمن 1322 در شهر رشت متولد شد نام پدرش قدیر بود كه گلسرخی در سن 5/1 سالگی این تكیه گاه را از دست داد مادرش بانو شمس الشریعه وحید نام داشت كه بعد از مرگ همسرش، خسرو و برادر دو ساله اش فرهاد را نزد پدرش حاج شیخ محمد وحید كه در قم می زیست برد. وحید مرد مبارزی بود كه در كنار میرزا كوچك خان جنگلی در نهضت جنگل جنگیده بود و بالطبع هنوز هم همان روحیه مبارزه در وجودش بود خسرو توسط چنین مبارزی تعلیم دید و تحت تاثیر نظرات او قرار گرفت حتی شعرهایی به نام جنگلی ها و دامون در این رابطه گفت (دامون به معنی پناهگاه و انبوهی سیاهی جنگل است). در سال 1341 پدر بزرگش فوت كرد آن زمان خسرو دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه را در مدارس حكیم سنایی و حكیم نظامی به پایان رسانده بود و بعد از فوت پدربزرگش می بایست چرخ معاش خانواده را بگرداند او و برادرش فرهاد به تهران عزیمت كردند و در خانه ای كوچك در محله امین حضور سكنی گزیدند او روزها كار می كرد و شب ها درس می خواند. خسرو در این سالها از ادبیات نیز غافل نبود در طی این سالها اشعار و مقالات و نقدهای بسیار بر آثار ادبی از سوی او با نام های غیر واقعی و مستعاری چون دامون – خ ، گ – بابك رستگار – افشین راد – خسرو كاتوزیان به چاپ رسید در این زمان گلسرخی، با آموختن زبان فرانسه به طور كامل و زبان انگلیسی در دوره دانشگاهی، دست به ترجمه های ادبی نیز می زد.

كار جدی او در شعر از سال 45 شروع شد. در سال 48 با عاطفه گرگین شاعر و نویسنده همفكرش ازدواج كرد زندگی در كنار عاطفه و تاثیر پذیری از افكار او آثار گلسرخی را غنی تر كرد بطوری كه دوران شكوفایی فكری و خلاقیت او در مطبوعات در سالهای 48 تا 52 می باشد البته هیچ اثری از خسرو در زمان حیاتش، به جز آنچه در مطبوعات و جنگ ها انتشار یافت به صورت كتاب چاپ نشد. تنها چیزی كه میتوان به عنوان كتاب چاپ شده در میان نوشته های او سراغ گرفت، مقاله ای ست با عنوان ” سیاستِ هنر، سیاستِ شعر” این مقاله برای اولین بار به صورت جزوه از سوی انتشارات (كتاب نمونه) به مدیریت بیژن اسدی پور انجام گرفت. اما بعدا” كاوه گوهرین مجموعه آثار خسرو را در دو مجموعه به نام های ”دستی میان دشنه و دل” و ” من در كجای جهان ایستاده ام” چاپ كرد كه این دفتر نیز در آن است. خسرو برای چاپ كتابهایش با (كتاب نمونه) قرارداد بسته بود كه به انجام نرسید و بعدها یكی از این دو مجموعه، با نام انتخابی خود گلسرخی “ ای سرزمین من“ چاپ شد. انتخاب نام “پرنده خیس” برای مجموعه دوم به توصیه عمران صلاحی انجام شده است. عمران صلاحی وبیژن اسدی پور كه از دوستان گلسرخی بودند تأكید كرده اند كه خسرو قصد داشت این نام را بر مجموعه ای از شعرهایش بگذارد.

او چهار سال در كنار همسرش زندگی كرد و ثمره این ازدواج فرزندی به نام دامون بود مدتی بعد از دستگیری گلسرخی عاطفه گرگین نیز دستگیر شد و در دادگاه نظامی به چهار سال زندان محكوم شد با به زندان افتادن او سرپرستی دامون به برادرش سپرده شد. (هم اكنون دامون همراه مادرش در پاریس زندگی می كند).

بیشترین علت دستگیری گلسرخی عضویت در محفلی بود كه موقع دستگیری مدت یكسال بود كه از این محفل بریده بود در اوائل ورود به آن محفل او متوجه شد كه جز حرف و خیال‏بافی و احیانا” چپ‏روی‏های نمایشی و خطرناك هیچ نیست . در آغاز ورود به آن جمعیت كذایی برای اینكه همسر و تنها پسرش را از این گرداب دور كند، ظاهرا از خانواده خود برید. و با عاطفه گرگین تبانی كرد و كوشید تا در انظار این طور جلوه دهد كه به علت اختلاف و عدم تفاهم جدا از خانواده خود زندگی می‏كند و این رشته خانوادگی در حال گسستن است. عاطفه در این ظاهرسازی مصلحتی او را یاری می‏داد،خسرو گلسرخی در 29 بهمن 1352 به جرم شركت در طرح گروگانگیری رضا پهلوی علیرغم اینكه به خاطر بودن در زندان ساواك هرگز نمی توانست چنین كاری را انجام دهد و صرفا” به خاطر دفاع از عقایدش در دادگاه نظامی به اعدام محكوم و در میدان چیت گر تیر باران شد ..

دادگاه نظامی گلسرخی و دوست همرزمش كرامت الله دانشیان و دفاعیه ای كه خسرو گلسرخی كرد هنوز در پیكره تاریخ ایران می درخشد و یكی از صحنه های باشكوه ایستادگی بر سر آرمان تا پای جان است او دفاع خود را چنین آغاز كرد:

به نام نامی مردم:
من در دادگاهی كه نه قانونی بودن و نه صلاحیت آنرا قبول داردم از خود دفاع نمی كنم بعنوان یك ماركسییت خطابم با خلق و تاریخ است هر چه شما بر من بیشتر بتازید من بیشتر بر خود می بالم چرا كه هر چه از شما دورتر باشم به مردم نزدیكترم و هر چه كینه شما به من و عقایدم شدیدتر باشد لطف و حمایت توده مردم از من قوی تر است حتی اگر مرا به گور بسپارید كه خواهید سپرد مردم از جسدم پرچم و سرود می سازند.
او در ادامه گفت زندگی امام حسین نمودار زندگی كنونی ماست كه جان بر كف برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاكمه می شویم او در اقلیت بود و یزید بارگاه و قشون و حكومت و قدرت داشت او ایستاد و شهید شد هر چند كه یزید گوشه ای از تایخ را اشغال كرد ولی آن چه كه در تداوم تاریخ تكرار شد راه حسین و پایداری او بود نه حكومت یزید آن چه را كه خلقها تكرار كردند و می كنند راه حسین است.

وقتی دادگاه نظامی حكم اعدام گلسرخی و دانشیان را قرائت كرد آن دو فقط لبخند زدند و بعد دست یكدیگر را به گرمی فشردند و در آغوش هم فرو رفتند
محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس ساواك را برانگیخت آنها به تكاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ كنند به آنها كه با شكیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد كه از شاه تقاضای عفو كنند اما آنها فقط پوزخند زدند ساواك وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد كه دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود كه همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد می كشید او می دانست كه دامون نقطه ضعف اوست و دامون می تواند او را به زندگی امیدوار كند زندگی كه او می خواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل كند آری برای او مرگ یك وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه می كنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او می گوید هیچ كس از زندگی در كنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را كه انتخاب كرده ایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما می رویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم كمر مبارزان را خرد نكرده ام ؟؟؟

در سحرگاه 29 بهمن وقتی او را به چوبه اعدام بستند هنوز لبخند می زند و می خواهد كه چشمانش را نبندند چون می خواست با دیدن خورشید به سرای باقی بشتابد ..

او در وصیت نامه اش می نویسد :
من یك فدائی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست من خونم را به توده های گرسنه و پابرهنه ایران تقدیم میكنم. و شما آقایان فاشیست ها كه فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدركی به قتلگاه میفرستید، ایمان داشته باشید كه خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت. شما ایمان داشته باشید از هر قطره خون ما صدها فدایی برمیخیزد و روزی قلب شما را خواهد شكافت. شما ایمان داشته باشید كه حكومت غیرقانونی ایران كه در 28 مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریكا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهرآمیز توده های ستم كشیده ایران واژگون خواهد شد
ضمنا“ یك عدد حلقه پلاتین(طلای سفید) و مبلغ یك هزار و دویست رالد وجه نقد را به خانواده و یا به زنم بدهند.

منبع: كتاب حماسه خسرو گلسرخی – نوشته آرمان

» ادامه مطلب

کتاب شيعي گري - احمد كسروي ( دانلود کتاب PDF )

» ادامه مطلب

فیلم - قرآن خواندن بامزه یک دختر بچه بهمراه برادر خردسالش !






» ادامه مطلب

عکس حضرت سید خراسانی !





» ادامه مطلب

احکــام اسلامی گــوزیدن و چسیـــدن !




سوال : آيا گوزيدن با صداي بلند اشکال دارد؟
جواب: اگر گوزنده قصد اعلام مطلبي به شنونده را داشته باشد شرعا اشکال ندارد ولي مستحب است که با صداي آهسته و در خفا بگوزد تا محلي براي ريا نباشد

سوال: آيا شنيدن صداي گوز ديگران اشکال دارد؟
جواب: شنيدن صداي گوز مرد براي مرد و شنيدن صداي گوز زن براي زن اگر به قصد غنا نباشد جايز است اما احوط آن است که بطور غير مستقيم شنيده شود شنيدن صداي گوز زن توسط شوهرو يا تمام انواع محارمش اشکال ندارد اما بهتر است که هنگام گوزش دست خود را طوري ميان باسن بگذارد که صداي آن کلفت و شبيه صداي گوز مردانه بنظر برسد تا جلب توجه نکند

سوال: آيا گوزيدن در ميان رهنمودهاي مقام عظمي رهبري اشکال ندارد؟
جواب: در صورتي که براي تصديق فرمايشات معظم اله باشد ثواب اخروي نيز دارد

سوال: ارتباط گوز با شقيقه چيست؟
جواب: ارتباط از نوع ثبوتي است پس کساني که کمتر ميگوزند کمتر به عارضه سردرد دچار ميشوند و اين مسئله به شدت صداي آن نيز بستگي دارد که نبايد بيشتر از 120 دسي بل باشد

سوال: حکم افرادي که در توالتهاي عمومي با صداي بلند ميگوزند چيست؟
جواب: اگر بقصد ارعاب ديگران باشد بايد ديه بدهد که در اين مورد بايد به احکام ديه مراجعه شود اما اگر بي اختيار باشد بايد شدت آنرا سنجيد که اگر بيش از 120 دسيبل بود مستوجب قصاص نفس است وگرنه بايد دوشب در کنار رئيس جمهور محبوب بخوابد

سوال: اخيرا عده اي همراه با گوزيدن ، مي چسند . چه حکمي متوجه اين افراد است؟
جواب: جايز نيست موجب آلودگي هوا ميشود

سوال: اگر گوزنده هنگام گوزيدن متوجه شود که اسهال بوده است چه بايد بکند؟
جواب: شورت خود را تعويض کند

سوال: گوزيدن عروس در مراسم خواستگاري چه حکمي دارد؟
جواب: اگر به قصد خودنمائي باشد حرام است اما اگر ميخواهد با اين عمل خواسته اي را به گوش مادر خويش برساند اشکال ندارد اما احوط آن است که آهسته بگوزد

سوال: بنده در زمان تماشاي سخنان رهبر عظيم الشان دائما مي گوزم آيا شرعا مرتکب خلافي شده ام؟
جواب:همانگونه که قبلا گفته شد اگر بقصد تاييد فرمايشات معظم اله باشد ثواب بسيار دارد بنده تاکنون بيش از شصت ميليون بار به اين سوال پاسخ داده ام . نخوردن نخود باعث ترک اين عارضه ميشود

سوال: پدر بنده کارمند بانک بوده اندکه متاسفانه براثر شنيدن گوز دار فاني را وداع گفته اند (هنگامي که يک خانم جوان جهت انجام امور بانکي به ايشان مراجعه ميکند دفترچه حساب آن خانم به زمين مي افتد و وقتي براي برداشتن دفترچه دولا ميشود ميگوزد و چون پدر اينجانب در آن لحظه در حال نوشيدن چاي بوده اند بر اثرشنيدن صداي گوز مي خندند و قند در گلويشان گير کرده بر اثر خفگي مي ميرند) ميخواستم ببينم آيا ديه اي متوجه بازماندگان آن مرحوم هست يا خير؟
جواب: خواهر محترم، اين سوال به روئيت حضرت آيه الله ملا هادي توسي سبزواري رسيد فرمودند خنديدن به صداي گوز ديگران از بدترين اعمال است و ضمنا پدر حضرتعالي بر اثر اصابت گوز دارفاني را وداع نکرده اند بلکه علت وفات خفگي است که جزو پيامدهاي خنده ي ناشي از شنيدن صداي گوز است . پس هيچ ديه اي متوجه شما نمي شود و بلکه اگر گوزنده محترمه شاکي مي شدند اولياي دم ميبايست رضايت ايشان را جلب مي کردند

سوال: عده اي گوز خود را حبس و جهت بي اثر کردن شدت صوت آن ، آنرا به چس تبديل ميکنند. اين عده چه حکمي دارند؟
جواب: جايز نيست موجب آلودگي محيط مي شود

سوال: آيا گوزيدن در استخر جايز است؟
جواب: اگر قلپ هاي آن روي آب بيايد حرام است .مستحب آن است که در کنار ديواره هاي استخر بگوزد


» ادامه مطلب

عکس - بهشت مورد علاقه مسلمانان !




» ادامه مطلب

کاریکاتور - قاضی القضات جمهوری اسلامی !





» ادامه مطلب

درجات نظامی در سپاه پاسداران



تـرتـيـب درجـات پـرسـنـل نـظـامـى نـيـروهـاى سـپـاه و درجـات معادل آن در نيروى دريايى سپاه به شرح زير مى باشد


1 ـ سرباز

2 ـ سرباز دوم

3 ـ سرباز يكم

4 ـ رزميار

5 ـ رزم آور سوم

6 ـ رزم آور دوم

7 ـ رزم آور يكم

8 ـ رزم دار دوم

9 ـ رزم دار يكم

10 ـ ستوان سوم

11 ـ ستوان دوم

12 ـ ستوان يكم

13 ـ سروان

14 ـ سرگرد

15 ـ سرهنگ دوم

16 ـ سرهنگ

17 ـ سرتيپ دوم

18 ـ سرتيپ

19 ـ سرلشگر

20 ـ سپهبد

21 ـ ارتشبد



1.ناوى

2.ناوى دوم

3.ناوى يكم

4.سرناوى

5.ناويار سوم

6.ناويار دوم

7.ناويار يكم

8.ناودار دوم

9.ناودار يكم

10.ناوبان سوم

11.ناوبان دوم

12.ناوبان يكم

13.ناوسروان

14.ناوسالار سوم

16.ناوسالار دوم

17.ناوسالار يكم

18.دريادار دوم

19.دريادار

20.دريابان

21.درياسالار

22.دريابد
» ادامه مطلب

ترفند : تست تشخیص اصل یا تقلبی بودن گوشی موبایل





بدین منظور:
ابتدا بر روی گوشی خود کافی است کد #06#* را وارد نمایید. کد IMEI گوشی خود را مشاهده خواهید کرد. حال به سایت اینترنتیhttps://www.numberingplans.com/?page=analysis&sub=imeinrبروید. سپس کد IMEI خود را که یک کد 15 رقمی است در صفحه مربوط به طور دقیق و بدون خطا وارد نمایید و روی دکمه analyse کلیک کنید. اکنون سایت مشخصاتی به شما می‌دهد که باید به طور کامل با مشخصات گوشی شما صدق کند. از نظر مدل، کارخانه، کشور سازنده و...

به عنوان مثال اگر گوشی شما مدل نوکیا 3230 باشد، می‌بایست پس از وارد نمودن سریال (IMEI) گوشی، مشخصات همان گوشی نوکیا 3230 خود را دریافت کنید، این موضوع بدین معنی است که گوشی شما اصل بوده و هیچ گونه مشکلی ندارد. اما اگر مشخصات داده شده مربوط به گوشی شما نباشد گوشی شما قاچاق می باشد. به عنوان مثال اگر کد یك گوشی K750i را چك كنید و این سایت مشخصات یك گوشی W750 را به شما نشان دهد، گوشی شما غیراصل است!

سایت فوق به غیر از چك كردن IMEI موارد دیگری را نیز آنالیز می‌کند:

» Phone number analysis
» IMSI number analysis
» IMEI number analysis
» SIM number analysis
» ISPC number analysis

لینك چك كردن IMEI برای تشخیص اصل بودن گوشی :

https://www.numberingplans.com/?page=analysis&sub=imeinr

لینك چك كردن و آنالیزم كردن كدهای دیگر :

https://www.numberingplans.com/?page=analysis


منبع: softestan.com


» ادامه مطلب

آرزوی احمدی نژاد برای جنبش دانشجویی - نیک آهنگ کوثر



» ادامه مطلب

کارتون - شیشه عمر احمدی نژاد !




» ادامه مطلب

گاو بازی روزنامه نگاران با احمدی نژاد - کارتون




» ادامه مطلب

فیلم : کتک زدن آزادیخواهان دستگیر شده توسط مزدوران سوریه




» ادامه مطلب

خامنه ای بعد از تولد : یا علی ! چه خبره اینجا !




» ادامه مطلب

چگونه زن و شوهرها ، لینک های هم را در سایت بالاترین داغ میکنند ؟!




» ادامه مطلب

فیلم : یا علی گفتن علی خامنه ای هنگام تولد !






» ادامه مطلب

زندگینامه اسفندیار رحیم مشائی



اسفنديار رحيم مشايی‎ ‎در آبان ماه سال ۱۳۳۹ در رامسر متولد شد. در نوجوانی به خوبی قرآن را تلاوت می کرد و در ‏هيات های مذهبی مداحی اهل بيت را می گفت. او در زمان پيروزی انقلاب اسلامی، ۱۸ سال داشت. اسفنديار که در فضای داغ آن ‏روزها از ۱۵ سالگی برای مردم شهر و روستا سخنرانی کرده بود، در بحبوحه انقلاب تبديل به سخنرانی قهار و محور ‏اقدامات انقلابی شهر شد. راه‌اندازی راهپيمايی ها، نوشتن بيانيه‌ها و پخش اعلاميه‌های خمينی برگزاری هیأت ‏مذهبی و مراسم خواندن دعای کميل و ندبه از جمله فعاليت های او پيش و در اوايل انقلاب است. سابقه دستگيری ندارد ‏و آنطور که خود می گويد چندين بار از خطر ساواک رهايی يافته است. مهندسی الکترونيک را از دانشگاه صنعتی ‏اصفهان گرفته است. او نيز چون ديگر همراهان احمدی نژاد، در سال های ۶۵-۶۶ دوباره به تحصيل روی آورده ‏است. ‏وی پيش از تاسيس وزارت اطلاعات به سيستم اطلاعات-امنيتی که در کشور توسط نهادهايی چون سپاه راه اندازی شده ‏بود، پيوست.

رحيم مشائی در اطلاعات سپاه رامسر به فعاليت پرداخت. وی سپس به دليل بحرانی که اوايل انقلاب علی ‏الخصوص در سال های ۵۸ تا ۶۱ گريبان مناطق کردنشين را گرفته بود، به دعوت سردار نقدی به کردستان رفت تا در ‏سمت معاون اطلاعات واحد کومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه سيدالشهداء شروع به فعاليت کند. مقارن با ‏فرمانداری احمدی نژاد در خوی، وی عضو شورای تامين استان آذربايجان غربی بود. حسين الله کرم درباره آشنايی ‏احمدی نژاد و مشائی می نويسد : "احمدی‌نژاد فرماندار خوی بود و مشايی عضو شورای ويژة ‏تأمين استان. اين آشنايی ‏سبب گشت تا بعدها احمدی‌نژاد(شهردارتهران) به سبب شناختی که از سبک کار فرهنگی موفق ‏او در کردستان داشت او را به ‏سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران فراخواند." وی با نام مستعار "مرتضی محب الاوليا" در مناطق کردنشين به ‏اقدامات امنيتی-اطلاعاتی دست زد. او همچنين عضو شورای تامين استان آذربايجان غربی نيز بود، البته با نام اصلی ‏اش يعنی اسفنديار رحيم مشائی. پس از تشکيل وزارت اطلاعات در سال ۶۳، رحيم مشائی "مسئول تدوين استراتژی ‏نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ايرانی" بود. ‏در زمان تصدی "محمد محمدی ری شهری" بر وزارت اطلاعات، وی مسئوليت "مناطق بحرانی کشور" را عهده دار ‏بود. او همچنين از موسسين "موسسه مطالعات علمی" [سال ۷۶] وابسته به وزارت اطلاعات است که عمده فعاليت اش ‏تحقيق و پژوهش و ارائه راهکار در خصوص مسائل قوميت های ايرانی، شناخت بيشتر آنان و همبستگی ملی است.

‏وی سپس به وزارت کشور رفت و در دوران تصدی علی محمد بشارتی مديرکل اجتماعی وزارت کشور ‌شد و از آنجا ‏به راديو پيام و سپس به شهرداری منتقل شد. رحيم مشائی مدير مسئول ماهنامه "سوره" نيز هست. اين نشريه با گستره ‏توزيع بين المللی در ايران و جهان منتشر می شود. زبان آن کردی سوران است و به گويش کرمانجی نيز ده صفحه ‏مطلب منتشر می کند که اخيرا به صورت ويژه نامه کرمانجی ضميمه مجله می شود. همچنين سرمقاله نشريه علاوه بر ‏کردی به زبان فارسی هم درج می شود. مشخصا در ميان بدنه وزارت اطلاعات از او به عنوان کارشناس مسائل ‏کردستان ياد می شود. ‏اسنفديار رحيم مشائی با آغاز به کار دولت نهم و به دليل آشنايی پيشين رئيس جمهور منتخب با وی، در بدنه دولت جذب ‏شد و رياست سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری را عهده دار شد. وی همچون غلامحسين الهام ‏ابوالمشاغل است؛ رييس مرکز مطالعات جهانی شدن، جانشين رئيس جمهور در شورای عالی ايرانيان خارج از کشور، ‏عضو شورای نظارت بر صداوسيما، عضو شورای فرهنگی دولت، نماينده رئيس ‌جمهور در شورای نظارت بر ‏سازمان صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، عضو کميسيونهای اقتصاد وفرهنگی دولت و در آخر رياست کميته ‏عالی در مورد طرح خط لوله گاز ايران-پاکستان-هند، از جمله اين مشاغل است. رحيم مشائی همچنين عضو هیأت ‏مديره موسسه "رايانه شهر" است. مدير عامل اين موسسه که در زمينه های مختلف علوم کامپيوتری فعاليت می کند ‏فردی به نام "خسرو کاظمی آذربايجانی" است و مشائی در کنار افرادی چون حميد بقايی، کاظم کياپاشا، مجيدرضا ‏ربيعی و...، هیأت مديره آن را تشکيل می دهند‏‎.‎‏ رحيم مشائی از حجاب گرفته تا مسائل اتمی صاحب نظر است. حتی ‏گفته می شود بسياری از اقدامات احمدی نژاد با هدايت و نظر مشائی است و دولتی ها اگر قصد اقدامی دارند پس از ‏رئيس جمهور و و معاونش بهتر است او را نيز در جريان بگذارند!‏



» ادامه مطلب

عکس - آیت الله باراک اوباما !





» ادامه مطلب

یک پیشنهاد به جمهوری اسلامی : اسم واحد پول جدیدتان را بگذارید پـــهــن !


این روزها در محافل اقتصادی جمهوری اسلامی این بحثها مطرح میشود که واحد پول جدیدشان را چه بگذارند و تاکنون اسمهایی هم مثل دینار و درهم و امامی و ولایی و ریال و تومان ... پیشنهاد شده است که بنظر من هیچ کدام از این اسامی برای واحد پول نظام مقدس جمهوری اسلامی در خور شاءن نمیباشد و من به این کارشناسان محترم اقتصادی پیشنهاد میکنم واحد پول جدیدشان را بگذارند پهن ( به کسره پ و ه و سکون نون ) . که این پهن به 100 واحد کوچکتر به نام پشگل ( به کسره پ و گ و سکون ش و ل ) تقسیم میشود . ( که هر صد پشگل میشود یک پهن )

این نامها ( پهن و پشگل ) مزایای بسیاری برای اقتصاد جمهوری اسلامی در بر دارد از جمله :

1- مردم دیگر دائما درخواست افزایش حقوق نمیکنند چرا که هیچ کس دوست ندارد پهن و پشگل بیشتری نصیبش شود !

2- مردم دیگر تورم قیمتها را احساس نخواهند کرد چون مثلا 10 پهن میدهند و یک کیلو گوشت قرمز میخرند یا 30 پشگل میدهند و یک نان بربری میخرند و این گونه معامله برای مردم خیلی لذت بخش و غرور آفرین خواهد بود . ( چون کالای با ارزش را به بهای ناچیز خریده اند ! )

3- تورم کنترل میشود چون فروشندگان کالا و خدمات میدانند با افزایش قیمتها ، پهن و پشگل بیشتری نصیبشان خواهد شد که یقینا این عمل مورد خوشایند ایشان نخواهد بود برای همین سعی در تثبیت و کاهش قیمتها مینمایند .

4- هر یک دلار آمریکا برابر با یک پهن ( یا 100 پشگل جمهوری اسلامی ) میشود که این میتواند باعث تحقیراستکبار جهانی و افزایش غرو امت حزب الله بشود .

5- با این تغییر نام ( به پهن و پشگل ) واردات کالا دیگر بصرفه نخواهد بود و بر عکس صادرات کالا و خدمات افزایش خواهد یافت . چون کالا و خدمات به بهای کمتری تولید میشود در نتیجه تقاضای بین المللی برای خرید آن افزایش می یابد که این رویداد منجر به مثبت شدن تراز بازرگانی جمهوری اسلامی میگردد .

6- و سایر مزایای دیگر

پس می بینید که این نامگذاری کاملا علمی و کارشناسی شده میباشد بنابراین به متصدیان اقتصادی جمهوری اسلامی پیشنهاد میشود که در اسرع وقت این نامها را بر روی واحد پول جدیدشان بگذارند تا امت حزب الله هر چه زودتر از مزایای گفته شده بهرمند شوند !




» ادامه مطلب

عکس - یکی از زنان چماقدار جمهوری اسلامی




» ادامه مطلب

فرکانس جدید فارسی وان - farsi one


satellite: Eutelsat W3A

Frequency: 10,928 MHz

Polarity: Vertical

Symbol Rate: 27500

FEC: 3/4


» ادامه مطلب

متن مصاحبه نوشابه امیری با حاج سعید تاجیک


روز آنلاین - دادستان کل کشور درست نبود.برادر بسیجی سعید تاجیک که به گفته اژه ای به علت فحاشی به فائزه هاشمی دستگیر شده، از پشت میز کارش[ریاست بسیج مستعضفین پالایشگاه تهران] به روز می گوید: تکذیب می کنم. یک عده دارن شیطنت می کنن.

او ادامه می دهد: من خدمت آقای دادستان هم عرض کردم الان ۲۰ ماهه اغتشاشه. شما دارین می بینین که این دختر هرزه کثیف شترسوارساندویچ خورـ یعنی با همین لحن گفتم ها..ـ هر موقع شما گرفتینش میگه من دارم ساندویچ می خورم. این چه ساندویچیه که ۲۰ ماهه داره گاز می زنه تموم نشده! اینها از تمام خط ها عبور کردن. به خدا و پیغمبر و امام و حضرت امام و حضرت آقا توهین کردن. شما هیچکدومتون رگ تون بیرون نزد. اکثر مسئولین نظام، بخصوص خیلی از حوزوی های ما خفه خون گرفته بودن.. مقام هاشمی بالاتره یا نعوذبالله مقام آقا امام زمان؟ مقام هاشمی بالاتره یا مقام حضرت آقا؟ این همه این کثافت ها از تمام خط قرمزها عبور کردن، به تمام مقدسات ما توهین کردن هیچکس رگ اش بیرون نزد، اون وقت من به کره هاشمی گفتم یابو به تریج قبای همه برخورده؟

بحث ما با آقای سعید تاجیک به همین مورد مختصر نشد، مصاحبه را بخوانید؛ مصاحبه ای تلفنی که من در آن "خواهر" و "حاج خانوم"بودم، سعید تاجیک"حاج آقا" و شنود هم می شد. [و یک نکته: در این مصاحبه کلمات ناپسندی گفته شده که حذف آنها ممکن نبود. پیشاپیش از خوانندگان و کسانی که مورد توهین قرار گرفته اند پوزش می طلبم]


از روز زنگ می زنم. می خواستم در مورد خبر دستگیری شما صحبت کنم. صحت داره این خبر؟

نه! تکذیبش می کنم. دیروزهم بچه هابه من گفتن. برای من فرستادن خبرو. نه! تکذیب میشه. البته می دونم شیطنت کیه...

شیطنت کی؟

تلفنی نمی تونم بگم، دارن شیطنت می کنن سر یک موضوعی. دارن یک محکی می زنن. می دونم ام کار کیه. حالا انشالله بمونه جواب شونو خودمون بدیم.

پس نگرفتن شمارو؟

حاج خانوم!من الان سرکار هستم.

بله ماهم تعجب کردیم. ولی خب دادستان کل کشور گفتن. همه سایت هام نوشتن...

نه؛نه. البته قبل از عید دستگیر شده بودم. یک هشت نه روزی هم اوین بودیم. یک سه روزی هم اعتصاب غذا کردیم.

ای بابا! اعتصاب غذام کردین؟!

بله. بعد خلاصه دیدیم صدامون بیرون نمی رسه، آخه آقایونم به اصطلاح می خواستن جامعه ملتهب نشه. چون از دانشگاه های اقصی نقاط کشور با من تماس می گرفتن که اگر شمارو بگیرن ما می ریزیم جلو قوه قضاییه. آقایونم شنود می کردن دیگه... الان هم تلفن داره شنود میشه ولی بذار نفر سوم هم بشنوه که یک خرده حالش جا بیاد... خلاصه دیدن بچه ها دارن با ما تماس می گیرن، از بقیه جاهام، حالا یا مستقیم یا غیر مستقیم به ما مراجعه می کردن که اگر شما رو بگیرن ما میریم جلو قوه قضاییه. خلاصه دیگه هفت هشت روزی ما رو بردن اوین. چند روزی اوین بودیم و مابقی شم از ما پذیرایی کردن...

از شمام پذیرایی کردن حاج آقا!

نه! کتک متک نه! بردنمون ....[مفهوم نیست]. بعدشم دو سه روز آخر بنده اعتصاب غذا کردم. اعتصاب غذام هم سه دلیل داشت: یکی اینکه خودم رو تنبیه بکنم در وهله اول که حضرت آقا رو تو این قصه اذیت کردم. دوم اینکه اعتراض داشتم به عملکرد قوه قضاییه؛ اعتراض شدید. سوم هم اینکه به خود آقای دادستان هم عرض کردم که هاشمی و خاندانش و زنش و بچه هاش و بخصوص فائزه، اونام باید دستگیر بشن. توجه کردی؟

بعله. راستی حاج آقا اون حرف هایی که در فیلم می شنویم واقعا گفته شده؟

ببینین من البته ماهواره ها رو نگاه نکردم که ببینم کدوم فیلم رو گذاشتن. دو تا کیلیپ بود؛ اونی که گفتم دهنتو جر میدم، پدرتو در میارم، درست بود، اونارو خودم گفتم. به آقای دادستان هم گفتم کتمان نمی تونم بکنم.حرفی رو که بوده زدم، اونم به خاطر اینکه قوه قضاییه با اینا برخورد نکرد، این آتشفشان در درون من غلیان کرد، یکدفعه منفجر شد. حالامنتظر بدتر از ایناشم باشن. منتها حضرت آقا [خامنه ای] گفتن فحاشی به طور کلی نفی میشه که مام روی چشم مون میذاریم و فرمایش مقام معظم رهبری رو نصب العین خودمون قرار میدیم اما اون فحش رکیکی رو که آخرش هست من به طور کلی تکذیب می کنم. من فحش ندادم. اونو کس دیگه گفته. توجه می کنین؟

بعله! حالا اصلا فیلم رو کی گذاشته؟ یک ذره مشکوک به نظر نمی رسه؟

خب مشکوک که کل داستان مشکوکه، ولی من خدمت آقای دادستان هم عرض کردم که والله قسم من کارم عمل به هنگام بود. من برخورد با اینا رو جزو زندگیم می دونم و واجب هم هست. یعنی به خودم واجب می دونم که با اینا برخورد کنم. به دادستان ام عرض کردم من پامو از اینجا بذارم بیرون حیثیت برای هاشمی نمیذارم؛ چون شما برخورد نکردین حالا خود ملت باید برخورد قهر آمیز بکنن. همون روزی که حضرت امام فرمودن اگر مسئولین به داد شما نرسیدن راسا اقدام بکنید، تکلیف رو روشن کردن. خب مام می خوایم راسا اقدام بکنیم. توجه کردین؟

بعله! ولی حاج آقا رئیس قوه قضاییه که منصوب حضرت آقاست. باید عمل بکنه. به نظر شما چرا نمی کنه؟

حاج خانم! قوه قضاییه گندشو درآورده. الان تمام اعتراض ما روی قوه قضاییه س. من خدمت آقای دادستان هم عرض کردم الان ۲۰ ماهه اغتشاشه. شما دارین می بینین که این دختر هرزه کثیف شترسوارساندویچ خورـ یعنی با همین لحن گفتم ها..ـ هر موقع شما گرفتینش میگه من دارم ساندویچ می خورم. این چه ساندویچیه که ۲۰ ماهه داره گاز می زنه تموم نمیشه! اینها از تمام خط ها عبور کردن. به خدا و پیغمبر و امام و حضرت امام و حضرت آقا توهین کردن. شما هیچکدومتون رگ تون بیرون نزد. اکثر مسئولین نظام، بخصوص خیلی از حوزوی های ما خفه خون گرفته بودن.. مقام هاشمی بالاتره یا نعوذبالله مقام آقا امام زمان؟ مقام هاشمی بالاتره یا مقام حضرت آقا؟ این کثافت ها این همه از تمام خط قرمزها عبور کردن، به تمام مقدسات ما توهین کردن، هیچکس رگ اش بیرون نزد، اون وقت من به کره هاشمی گفتم یابو به تریج قبای همه برخورده؟ رگ همه زده بیرون! این برای اینه که قوه قضاییه نتونسته درست عمل بکنه. این را هم یقین دارم که لاریجانی با این حرفی که در مورد من زده خودش از همین هاست.

خود همین ها یعنی کیا؟

اینا ادمای خود هاشمی ان. عمله اکره خود هاشمی ان. حالا نمی تونم پشت تلفن به شما بگم، دارن صدای منو می شنون ولی من توی خود اوین شم گفتم، البته این رو نگفتم ولی پاش برسه به خود لاریجانی ام میگم. من از احدالناسی جز خداترس ندارم.

چطور؟

چون جون ام رو گذاشتم کف دستم. کار و زندگی امو گذاشتم. رفیقام جلوی چشمام تیکه پاره شدن. من تیکه های تن شون رو از روی زمین جمع و جور می کردم. من که ساکت نمی شینم. من و امثال من ـ حالا اسم نمی خوام ببرم ـ ساکت نمی شینیم. شاهرگ مون بره اون گره ای رو که جلو کفار باز کردیم، نیگر میداریم. به آقای دادستان هم عرض کردم. گفتم مسئولین نظام ما یک عده شون آلزایمر گرفتن. حضرت امام گفت جنگ مرز و جغرافیا نمی شناسه. تا کفر هست ما هستیم. مبارزه ام هست...

ولی ببینین حاج آقا اتهام شما اینه که بالاخره دارین در مملکت اسلامی قانون شکنی می کنین.

غلط کردن! اینا دارن کلیشه ای برخورد می کنن. من دارم با یک دختر هرزه برخورد می کنم؛ آقا صدای همه تون دراومد؟! ببینم قران رو توی مسجد سوزوندن، مشکل نیست؟ خواهرم! اینا قران آتیش زدن، مسجد آتیش زدن..

کی؟

روز عاشورا. اینا روز عاشورا ریختن بیرون. سرکرده این فتنه کیه؟ خود هاشمی و خاندانش. زنش صبح انتخابات میاد رایشو بندازه توی صندوق میگه بریزین بیرون. آقا! میگه موسوی رای آورد آورد نیاورد، ملت بریزن توی خیابون حق شونو بگیرن؟!...این یعنی چی...

حالا ببینین آقای مطهری یک چیزی گفته....

اونو که ولش کن. غلط کرده. اصلا نگو مطهری خواهرم. اون نجس العینه. من حاضر نیستم اسم شهید مطهری رو روی این کثافت بذارم. بگین علی فریمانی. همین ملعون ـ نوارش هست ـ توی مجلس میگه کوچک زاده اسمش کوچک زاده نیست آخرش اف داره! اون وقت این اعتراض می کنه؟! وقتی این اعتراض می کنه باید بهش بگه بتمرگ پفیوز؟ با همین لحن؟ این اقایی که دنبال اینه که من شلاق بخورم اگر واقعا قانون اسلام برای صغیر و کبیر، غنی و فقیر یکیه باید برای اینام برابر باشه. یعنی چی که چون این نماینده مجلس است در شانش نیست، یعنی چی؟ کسی که الان باید شلاق بخوره، علی مطهریه. من گفتم حرومزاده، درسته اما اینا یقه این صانعی، این مرتیکه بیشرف رو گرفتن؟ چرا این حرومزاده رو نگرفتن؟...

آهان! شما درد دین دارین. باشه. ولی چرا وقتی مشایی این حرفا رو می زنه، احمدی نژاد این کارها رو می کنه.. شما ساکت این؟

مشایی رو که سرتاپاشو کثافت و نجاست گرفته. شما فکر نکن من جای دیگه انتقاد ندارم. مشایی از اینا کثافت تر. اینا از مشایی کثافت تر. مشایی یک آدم مرتاضه. رمال داره در زنجان، از اون خط می گیره.....

خب احمدی نژاد تاییدش می کنه....

باشه احمدی نژادم اشتباه می کنه. بیخود می کنه تاییدش می کنه. ببین خواهر من هرکی در خط ولایت بود نوکرشم، هرکی از خط ولایت عبور کرد ما دشمن خونی اش هستیم. مقابلش می ایستیم. قران هم فرموده، پیغمبر هم فرموده. ما دیگه از قران خودمون و سیره انبیای خودمون که نمی گذریم. من به آقای دادستان هم گفتم آقا بنده گردنم در مقابل قانون مثل مو باریکه. هر حکمی که شما برای بنده ببرین روی چشم ام میذارم اما به شرطی که کلیشه ای برخورد نکنین....

ـ حالا فکر می کنین نوبتش میشه که یک روزی باشما هم برخورد بکنن؛ یعنی جدی برخورد بکنن؟

ببین من که زبونی نیستم که بخوام کوتاه بیام، برخورد بکنن. خودشونم بالاخره برخورد بچه حزب اللهی رو می دونن. می خوان بکنن بسم الله. اوندفعه هم که مارو بردن به کسی نگفتن. متوجه ای؟

بعله!

بچه ها قرار بود از اقصی نقاط کشور بریزن. یعنی آمادگی شو دارن. منم به بچه ها شماره تلفن دادم که اگر منو گرفتن سریع کاری رو که باید بکنن، بالاخره بکنن. آمادگی شو دارن الحمدالله. بچه حزب اللهی ها بی صاحب که نیستن که!

ـ بله ولی بالاخره بچه حزب اللهی ها هم به یک فرمانی میان توی خیابون...همین جوری بیان همه شون رو می گیرن. اون وقت چیکار می کنن؟ مگه چند نفرن؟

چندنفرن! حالا بگیرن ما رو، برخورد قهر آمیز بکنن ببینن بچه حزب اللهی ها چیکار می کنن.

ـ گرفتن شون که کاری نداره که.

کاری نداره چیه خواهرم! مگه می تونن قطار بگیرن همه رو ببرن؟ یکی دو تا هستن مگه. طبق فرمان چیه؟ مگه وقتی ریختن تو اغتشاشات همه رو لت و پار کردن و قلع و قمع کردن به فرمان کسی بود؟

ـ آهان! خودشون ریختن.

بله، بچه بسیجی خودش عمل اش به هنگامه، می دونه چه زمانی باید عمل بکنه. این نیست که کسی به اینا خط بده. توجه کردی؟

ـ بله ولی بالاخره یک مرکزی باید باشه که...

نه؛ نه؛ مرکز نمی خواد. مرکز فرماندهی حزب اللهی عقل و درایتشه. شور و شعور خود بچه هاس. اینکه مثلا منو بگیرن ببرن زندان، جواب بچه ها به خاطر من نیست. اونا به خاطر تفکره که میان....

ـ ولی بالاخره بسیج فرمانده داره دیگه...

نه؛ نه؛ اصلا توی این بازی ها وارد نشین که بسیج فرمانده داره؛ مثلا عزیز جعفری بیاد بگه؟ نه؛ این جوری نیست. خود بچه ها میان به صورت خودجوش.

ـ خودجوش؟

بله به صورت میدانی میان. تو نماز جمعه می گن آقا فلانی رو گرفتن. بچه ها میگن آقا بریم اینجا، بریم فلان جا...مگه خیلی از این اتفاقات نیفتاده؟ این جور نیست که بچه ها بشینن. بر فرض مثال الان من بسیجی نیستم ولی حزب اللهی ام. منتظر بشم آقای عزیز جعفری به من فرمان بده؟ نه سپاهه، نه وزارته، نه نیروی انتظامیه، هیچ جا...این انگ ها به ما بسته نمیشه؛ نه؛هر جا که بسیجی ببینه خط امام در خطره، هرجا بسیجی احساس بکنه در مقابل خون شهدا و در مقابل ارزش های اسلامی یک سری عناصر فاسد وایسادن و می خوان یک جریان کثیف و سیاسی راه بندازن، خود بچه ها به صورت خودجوش جلوی این جریان فاسد و کثیف می ایستن.

ـ خودشون؟

بعله خودشون.

ـ حالا این خودشون و خود شما در همین تظاهرات بیست ماه اخیر به قول خودتون ریختین مردم رو قلع و قمع کردین، زن و بچه مردم رو لت و پار کردین. چه احساسی دارین؟

ببین این جوری برداشت نکن، فیلم ها رو ببین. کسی که میاد در مقابل دین می ایسته، به فرمایش امام باید جلوش وایساد.

ـ یعنی اونا مقابل دین بودن...

من اون کسی که دست دوست دخترشو گرفته اومده بیرون، بستنی لیس می زنه، می خواد با کفش نماز بخونه ، دهنشو جر میدم. اینا مردم نیستن. توجه می کنی؟

ـ بعله! همه توجه ام به شماست.

این محاربه. باید اعدام بشه. شما آیه ۳۲ سوره مائده رو بخونین. میگه کسی که در مقابل پیغمبر خدا و دین خدا می ایسته، اینو باید دست و پاشو، خلاف همدیگه قطع بکنین. حکم خداست، لاریجانی باید بگه؟!

ـ ولی وقتی حکومت اسلامیه، رئیس قوه قضاییه شم آقا انتخاب کرده، نباید قانون باشه؟

منم دارم در چارچوب حکومت اسلامی حرف می زنم نه حکومت قذافی. کسی که در مقابل حکومت اسلامی صف آرایی می کنه، می خواد ارزش ها رو زیر پا بذاره باید تیکه تیکه اش کرد.

ـ حالا خوب شد گفتین قذافی. الان ملک حسن، پادشاه اردن رو دعوت کردن ایران. این درسته؟

ببینین اون ملک فهد، اون حرومزاده که حضرت امام فرمود من اگر صدام رو ببخشم ملک فهد رو نمی بخشم. اگر فهد با آب زمزم و کوثرم خودشو شستشو بده، غیر قابل بخششه...

ـ ببخشین من گفتم ملک حسن، پادشاه اردن رو گفتم...

ملک حسن. من هم تعجب کردم گفتم ملک فهد رو که دعوت نکردن.

ـ نخیر هنوز دعوت نکردن. پادشاه اردن رو گفتم.

این هم پسر همون حسین اردنی ملعونه که طناب جنگ علیه ایران رو کشید، حالا اومده اینو دعوت کرده. حالا باید ببینیم اینو کی دعوت کرده... البته من الان نمی تونم نتیجه گیری بکنم ولی اینو بدون که در هر حال دعوت این کسانی که حضرت امام اونا رو منفور و ملعون معرفی کرده زیر سر امثال مشایی و هاشمیه.

ـ احمدی نژاد گفت من دعوت کردم عقب نشینی هم نمی کنم، خودم شنیدم.

آقای احمدی نژادم که وحی منزل نیست که. آقای احمدی نژاد تا زمانی برای ما آقای احمدی نژاده که در خط ولایت باشه. خارج بشه از این خط ایشونم منفور بچه بسیجی هاست. منفور ملت ایرانه. اگر تو خط ولایت بود نوکرشم هستیم. اینکه احمدی نژاد بره پیش اینا یا لاریجانی بلند میشه میره مبارک رو ماچ می کنه، نعوذبالله اینا فرستاده خدا نیستن که ما بگیم اینا هر کاری بکنن ما قبول داریم. نه؛ ما پیرو ولایت مون هستیم، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه بیش.

ـ حاج آقا! سئوال آخرم اینه که الان احتمال میدین دستگیرتون کنن؟ ببرن تون واقعا؟

دستگیرمون کنن. من که ترسی ندارم که.

ـ می دونم ولی احتمالشو می دین که این کارو بکنن؟

ببین خواهرم، من جرمی مرتکب نشدم. با دختر هاشمی برخورد کردم، با پسرش. فحش دادم. دری وری گفتم، جرم ام هم ثابت بشه در وهله اول طبق ماده ۶۰۸ قانون کیفری، ۵هزار تومن تا صدهزارتومن جریمه س، اگر ثابت بکنن ۷۴ ضربه شلاقه. نهایتش ام یک سال زندانه. این که زندانه من اگر تو خرمن آتیشم بگن میرم، اگر تو دهنه کوه آتشفشان هم بگن میرم، خود حضرت آقا بگه من میرم. این مهم نیست که منو بگیرن، مهم اینه که عملکرد قوه قضاییه در چه راستایی داره شکل می گیره. قوه قضاییه ما فشل است، قوه قضاییه ما سوراخه. قوه قضاییه ما مشکل داره...

ـ خب چرا؟ مثلا الان رحیمی معاون اول احمدی نژاد پرونده داره. خانه فساد فاطمی و از این حرفا ولی نمی تونن باهاش کاری کنن چون....

بله، بابا فساد مالی داره اون. منم می دونم. ولی قانون باید مثل آفتاب باشه. آفتاب به کافر می تابه به دیندار می تابه، به گندم و ببخشین به سگ و گربه ام می تابه. خب؟ وقتی در حکومت اسلامی قرار باشه قانون توش اعمال بشه دیگه صغیر و کبیر نباید بشناسه.

ـ خدا باباتو بیامرزه

بله؟

ـ می فرمودین...

چه اونی که قیطریه می شینه چه اونی که جنوب شهر، همه باید در برابر قانون متواضع باشن، قانون هم باید با همه اینا یکسان برخورد بکنه...

ـ خب نمی کنه که.

خب مردم باید خودشون یک حرکتی بکنن دیگه. من خدمت شما عرض بکنم الان فکر نکنین چون آقای لاریجانی نماینده حضرت آقاست در قوه قضاییه، آقا ازش رضایت کامل داره. نه. ایشون عملکردش درست نبوده. در این مدتی که ایشون اومده من شنیدم به جرم اضافه شده.. البته آمار دقیق شو نمی دونم. یکی از این دوستان ما می گفت از وقتی لاریجانی اومده تعداد زندانی های ما اضافه شده.

ـ خب زندانی های این دو سال اخیر بعد از انتخاباته دیگه.

نه؛ نه. انتخابات. باز شما یک خرده داری میری خاکی. مسائل پیرامون انتخابات بحث خودش را داره. اون اصلا سوای این حرفاست...

ـ نه دارم از نظر تعداد زندانیان میگم.

نه اونا زندانی سیاسی ان، زندانی سیاسی با زندانیانی که جرم اجتماعی مرتکب می شن فرق می کنه.

ـ آهان یعنی شما می گین زندانی عادی زیاد شده.

آره. مثلا همین مواد مخدر. یا مثلا اعلام کردن با چاقو کش ها برخورد قاطع می کنیم، حتی اعدام می کنیم. اون وقت شما ببینین رسما در تهرون اینهمه چاقو فروشی هست. انواع و اقسام چاقو و قمه رو دارن می فروشن. کجا با اینا برخورد کردن؟...

ـ خوب شد این چاقو رو گفتین. چند تا عکس روی سایت ها هست از لباس شخصی ها و بسیجی ها که در تظاهرات چاقو دست شونه؛ با اسم و رسم. دیدین اونا رو؟

دیدم. اولا اینو خدمت شما عرض بکنم که امام گفتن هر وقت دیدین رادیوهای بیگانه، ماهواره های بیگانه دارن علیه شما سمپاشی می کنن بدونین کارتون درست بوده. اما اگر ازتون تعریف کردن بدونین بابا مشکل دارین...

ـ ببینین این عکسا چاپ شده، اینها در حال زدن مردم هستن و چاقو دست شونه...

خب از کجا معلوم بسیجیه؟ روش نوشته بسیجی؟ هر کی ریش میذاره، یقه شم تا این بالا می بنده بسیجیه؟ خواهرمن! الان که دیگه هزارتا کلک توی اینترنت و توی کامپیوتر میشه زد. دیشب یک فیلم نشون داد، فیلم فداکار، زنه لخت لخت بود با کامپیوتر لباس تنش کرده بودن. اصلا مشخص بود لخت بود.

ـ خب بله دیگه مشخص میشه

نه؛ ولی لباس تنش کرده بودن.

ـ خب سیستم امنیتی جمهوری اسلامی که قوی است. عکس اینام که هست، می تونستن بگیرنشون. نه؟

مگه ثابت شده؟ مگه گفتن؟ مگه گرفتن؟

ـ همینو میگم دیگه. عکسا نشون میده لباس شخصی و بسیجی ان. حالا اگر طرف رو بگیرن و دادگاه علنی بذارن با سند و مدرک بگن بسیجی نیست روشن میشه دیگه..

ببین من اصلا چرا غیر مستند صحبت کنم. ما خودمون ده نفرو گرفتیم، لباس شخصی تن شون بود، پدرشونم درآوردیم اما دیدیم آدمای عوضی ان. دستاشونم خالکوبی بود. خب تلویزیون خودمون که داره نشون میده. هفته ای چند بار پلیس قلابی می گیرن. با لباس میان از مردم اخاذی می کنن. ما باید بگیم اینا نیروی انتظامی ان؟

ـ آخه اینا در تظاهرات بودن. داشتن مردم رو لت و پار می کردن. قلع و قمع می کردن. شما میگی قلابی بودن؟

خواهرم تلویزیون خودمون هرروز اینا رو نشون میده. به صورت کامپیوتری این چیزارو درست می کنن.

ـ آهان. یعنی اینایی که در تظاهرات لت و پار می کردن چاقو نداشتن. چی داشتن اون وقت؟

شما مگه در خیابون آزادی بودی...

ـ نه بابا نرفتم، ترسیدم. همه رو می گرفتن لت و پار می کردن.

ما تو آزادی یک مشت اراذل و اوباش رو دیدیم، حدود سه چهار هزار نفر بودن. می دونی ما چند نفر بودیم؟

ـ چندنفر؟

خدا گواهه که صدنفر.

ـ همون موتورسوارها بودین؟

ریختن سرمون با شمشیر و قمه می خواستن مارو تیکه پاره کنن. ولی بچه ها ریختن ما رو نجات دادن.

ـ بعد شما اونارو لت و پار کردین.

بله؛ توجه کردین؟ ما نزدیک هشت نه تا شهید دادیم در راس اش هم شهید حسین غلام کبیری در شهر ری.

ـ مثلا صانع ژاله؟ اونم بسیجی بوده؟

[سکوت] والا من نمی دونم می گن کارت بسیجی داشته. بوده یا نبوده رو من نمی دونم. من نمی شناسم ایشون رو.



» ادامه مطلب

ساعت شنی عمر احمدی نژاد به پایان نزدیک میشود .




» ادامه مطلب

کارتون - ضرغامی : مجریان خانم نباید آرایش داشته باشند !







» ادامه مطلب

پیغام سری جمهوری اسلامی به بشار اسد – کاری از مانا نیستانی



» ادامه مطلب

دستگیری عوامل زلزله ساز در تهران - کاریکاتور




» ادامه مطلب

عمل جراحی جدا سازی سوریه از جمهوری اسلامی - کارتون






» ادامه مطلب

بخدا نیروگاه اتمی بوشهر اورگاسم شد ، دست از سرش بردارید !


بابا ! این نیروگاه هسته ای بوشهر چه هیزم تری به شما فروخته که هی این میله های سوخت هسته ای رو میزارید توش هی درمی آرید ، هی میزارید توش باز درمی آرید ؟ به اون خدایی که نمی پرستید راکتور نیروگاه بوشهر اورگاسم شد ! حتما باید جیغ بزنه سرتون تا دست از سرش بردارید ؟ آخه شما ها چرا اینقدر بی جنبه اید ، حالا اون مادر مرده اومد یه حالی به شما بده تا از توی کف دربیایید شماها باید سو استفاده بکنید ؟ آخه این رسمشه ؟ همین کارا رو میکنید که هیچ نیروگاه هسته ای بهتون پا نمیده دیگه !

خلاصه از ما گفتن بود ، اگه فردا راکتورش خراب شد و کار به کلانتری و پزشک قانونی و سازمان انرژی اتمی کشید خودتونو به موش مردگی نزنیدا که کار ما نبود ! خودش پا داد ! میگفت فتیشه ! عاشقه فاکینگ سکسه ! ... و از این حرفا . دادسرا و دادگاه این چیزا حالیش نیستا ، مجبورتون میکنن تا قرون آخر دیه رو بهش بدید . چیز فهم شدید یا باز میخواید با میله های سوخت هسته ای تلمبه بزنید !


منبع وبلاگ خاکستر سوزان


» ادامه مطلب

کاریکاتور - کردانیسم به خاندان رفسنجانی ها هم رسید !





» ادامه مطلب

مسعود دهنمکی از دیروز تا امروز - کاریکاتور




» ادامه مطلب

حمله ماموران نیروی انتظامی به دو زن بی پناه - عاشورای خونین 88




» ادامه مطلب

مامور نیرو انتظامی خطاب به مردم : خشتکتان را جر میدهم !




» ادامه مطلب

کارتون - صفرهای بی خاصیت پول جمهوری اسلامی !

» ادامه مطلب

سیزده بدر ، سال درگر ، خامنه ای و احمدی نژاد و جمهوری اسلامی به در !




» ادامه مطلب

تخریب اموال مردم توسط ماموران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی


عکس ها و فیلم های جنایات و وحشی گری های مزدوران رژیم را باید بارها و بارها پست کرد و در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشت تا انگیزه مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی کمرنگ نشود و رژیم هم نتوانند با سو استفاده از ضعف حافظه تاریخی ملت ایران جنایاتش را ماست مالی کند و همه چیز را به وضعیت قبل برگرداند و سرمایه اجتماعی هدر رفته اش را بازیابی نماید .

اخیرا پاسدار احمدی مقدم ( فرمانده ناجا ) با کمال وقاحت گفته است که مردم اتفاقات سال 88 ( جنایات نیروی انتظامی ) را فراموش کرده اند و اعتمادشان به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بیشتر از گذشته شده است و این بهبود سرمایه اجتماعی باعث شده تا انگیزه و عملکرد پرسنل ناجا در برخورد با فتنه های آتی بیشتر و مقتدرانه تر شود !

بنده و دوستانمان هم به این پاسدار احمدی مقدم و تمامی پرسنل تحت فرمانش میگوییم بزودی یک اتفاقاتی خواهد افتاد و خبرها و عکس ها و فیلم هایی در اینترنت منتشر خواهد شد که آن ته مانده سرمایه اجتماعی ناجا هم بر باد خواهد رفت و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بی آبروتر از گذشته خواهد شد .


دانلود فیلم تخریب اموال مردم توسط ماموران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی


حجم فیلم 1.8 میگابایت و با فرمت FLV ( فرمت سایت یوتیوب ) میباشد که میتوانید آنرا با FLV player تماشا و یا با نرم افزارهای Video Converter به فرمت های دیگه تبدیل کنید .


شعار ما : به مزدوران رژیم فرصت استراحت کردن را ندهیم تا آنها نتوانند فرصت نفس کشیدن را از ما بگیرند .


» ادامه مطلب

صلح طلبی در اسلام !





» ادامه مطلب