16 ترفند برای جستجوی دقیق تر در گوگل


برای جستجو نمودن یک موضوع در گوگل کافی است که چند کلمه توصیفی و اصلی موضوع را در نوار مربوطه تایپ نمائید و سپس کلید Enter را فشار دهید و یا اینکه روی دکمة Search که در جلوی نوار جستجو تعبیه شده است کلیک نمائید، تا به لیستی از وب سایتهای مرتبط با موضوع دست یابید. از آنجائیکه گوگل وب سایتهایی را لیست می کند که «همه» کلمات مورد جستجوی شما در آن باشند لذا بایستی سعی کنید تا در نوار جستجو، کلماتی را وارد کنید که اساسی تر هستند و از وارد کردن کلمات اضافی بپرهیزید تا نتایج جستجو به آنچه که شما می خواهید نزدیکتر باشند. ● کلمات اصلی تر را بنویسید همانگونه که گفته شد برای بهتر نتیجه گرفتن از جستجو لازم است که کلمات اصلی را در نوار جستجو وارد کنید. برای اینکار هر قدر که می توانید، موضوع جستجو را ریزتر و معین تر نمائید. برای مثال بجای آنکه در نوار جستجو تایپ کنید "نقاش" بهتر است که نام نقاش مورد نظرتان را تایپ کنید، مثلاً بنویسید "پیکاسو". یا اینکه بجای "اتومبیل" بهتر است بنویسید "پژو" و یا... همچنین دقت نمائید تا کلماتی را بکار برید که احتمال وجود توضیحات دربارة آنها بیشتر باشد. مثلاً به جای نوشتن "گذراندن یک شب خوب در تهران" بهتر است تایپ کنید "هتلهای تهران". ● از آوردن حروف اضافه خودداری کنید گوگل بطور پیش فرض فقط سایتهائی را لیست می نماید که تمام کلمات مورد جستجو در آنها باشند. و نیازی نیست که شما بین کلمات جستجو از کلمة پیوند دهندة "و" استفاده نمائید. به خاطر داشته باشید که وارد نمودن چنین کلماتی و کلماتی نظیر در، به، و... بر نتیجه جستجو تاثیر خواهد گذشت. بطور مثال برای جستجو در مورد تعطیلات در شمال بجای تایپ نمودن "گذراندن تعطیلات در شمال" بهتر است تنها بنویسید: "تعطیلات شمال". خودف گوگل هم برای بالا بردن کیفیت جستجوها بطور اتوماتیک کلمات معمولی و کاراکترهائی همچون "کجا" و "چطور" را از کلمات مورد جستجو حذف می نماید. چون این گونه کلمات باعث کندی عمل جستجو می شوند و تاثیری هم در بهبود جستجو ندارند و حتی کیفیت نتایج جستجو را کاهش هم می دهند. ● حروف بزرگ و کوچک فرق نمی کنند گوگل نسبت به بزرگی و کوچکی حروف حساس نمی باشد. در حقیقت همه حروفی را که به لاتین در نوار جستجو تایپ می نمائید به حروف کوچک تبدیل خواهند شد. برای مثال نتیجة جستجوی "george washington"، "George Washington" و "gEoRgE WaShInGtOn" یکسان خواهد بود. ● جستجوهای طبقه بندی شده با همه این توضیحات اگر مایلید که نتایج جستجوهای شما دقیق تر و علمی تر باشند بهتر است سری هم به directory.google.com بزنید. در این آدرس فهرستی از سایتهای اینترنتی با توجه به موضوعات آنها موجود می باشد. مثلاً اگر دنبال سایتی در مورد سیاره زحل می گردید، می توانید با رفتن به شاخه Science و زیر شاخه Astronomy به زیر شاخه Saturn دست یابید. همچنین اگر در مورد خودروی Saturn جستجو می کنید می توانید سایتهای مرتبط با آنرا در شاخه Automotive بیابید. ● جستجوی پیشرفته در جلوی نوار جستجوی گوگل گزینه ای با عنوان «جستجوی پیشرفته» یا «Advanced Search» وجود دارد. با کلیک کردن روی این گزینه وارد صفحه ای با همین نام خواهید شد. در این صفحه شما می توانید با اعمال تنظیمات و بکار بردن عملگرهای خاصی دقت جستجویتان را افزایش دهید. همانگونه که از شکل بالا معلوم است، همه گزینه ها به فارسی می باشند و استفاده از آنها بسیار ساده است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد، اما علاوه بر این تنظیمات، گوگل از یک سری عملگرها نیز برای محدود کردن جستجوها بهره می برد. شما بدون رجوع قسمت جستجوی پیشرفته و با دانستن این عملگرها می توانید عمل جستجو را هرچه سریعتر انجام دهید، در زیر به توضیح برخی از این عملگرها می پردازیم: ▪ عملگر + همانگونه که قبلاً گفتیم گوگل از یک سری کلمات معمولی بصورت خودکار چشم پوشی می کند، ولی در صورتی که شما ضروری می دانید که اینگونه کلمات حتماً مورد جستجو قرار گیرند، می توانید با قرار دادن یک علامت "+" در جلوی آنها مطمئن شوید که در نتایج جستجو حتماً وجود خواهند داشت. (دقت کنید که قبل از کاراکتر "+" یک فاصله (space) وجود داشته باشد ولی کلمه بعدی بدون فاصله، فوراً پس از آن بیاید). راه دیگر مقید نمودن گوگل برای جستجوی کلمه ای خاص این است که کلمه مورد نظر را در کوتیشن (" ") قرار دهید. برای مثال اگر بخواهیم دنبال داستان جنگ ستارگان ۱ (Star Wars Episode I) را مورد جستجو قرار دهیم، گوگل کلمة I را مورد جستجو قرار نمی دهد مگر آنکه آنرا بصورت Star Wars Episode +I و یا "Star Wars Episode I" بنویسیم. ▪ عملگر - برخی اوقات ممکن است که شما دنبال کلمه ای بگردید که بیش از یک معنا دارد، برای مثال کلمه «bass» در ماهیگیری به معنای «ماهی خالدار» است و در موسیقی به معنای «صدای بم». برای حل اینگونه مشکلات می توانید از عملگر "-" استفاده کنید، تا گوگل به دنبال سایتهایی بگردد که کلمة بعد از این عملگر در آنها نباشند. (دقت کنید که قبل از کاراکتر "-" یک فاصله (space) وجود داشته باشد ولی کلمه بعدی بدون فاصله، فوراً پس از آن بیاید). مثلاً در مثال فوق می توانید بنویسید: bass -music. ▪ عملگر ~ گاهی ممکن است که شما فقط به دنبال کلمه ای خاص نباشید و بخواهید که به دنبال کلمات مرتبط با آن نیز بگردید. برای این کار از این عملگر استفاده می شود. برای مثال اگر در کادر جستجو تایپ کنید «کیفیت غذا» در نتیجه سایتهایی ظاهر خواهند شد که کلمه «کیفیت» و کلمه «غذا» در آنها وجود داشته باشد. و حتی ممکن است که این دو کلمه اصلاً به هم ربط هم نداشته باشند. اما اگر تایپ کنید «~کیفیت ~غذا» دنبال سایتهایی می گردد که درباره کیفیت غذاها نوشته باشند. ▪ عملگر "" همانگونه که قبلاً نیز گفته شد، برای جستجوی عبارتی خاص بصورت کامل (نه بصورت کلمات جدا از هم) بایستی آن عبارت را در داخل کوتیشن (" ") قرار داد. ▪ عملگر «یا» گوگل از یای منطقی پشتیبانی میکند. بدین معنا که اگر دنبال کلمه ای خاص «یا» بجای آن کلمه ای دیگر می گردید، می توانید در بین این دو کلمه از «یا» استفاده کنید. برای مثال اگر در کادر جستجو تایپ کنید «تعطیلات در شیراز یا اصفهان» آنگاه گوگل دنبال سایتهایی می گردد که در خصوص تعطیلات در شیراز یا در اصفهان باشند. ▪ عملگر SITE اگر می خواهید که عمل جستجو در سایت بخصوصی انجام گیرد، می توانید پس از وارد نمودن کلمه مورد نظر عملگر Site: را آورده و پس از آن آدرس سایت را بیاورید. برای مثال برای جستجوی «پذیرش» در سایت دانشگاه استانفورد می توانید بنویسید: admission site:www.stanford.edu ▪ عملگر .. برای اینکه جستجو را محدود به سایتهایی کنید که در آنها اعداد محدودة خاصی وجود داشته باشند، می توانید از این عملگر برای نشان دادن محدودة عددی مورد نظر بهره برید. مثلاً اگر به دنبال DVD Playerهای با قیمت ۲۵۰ تا ۳۵۰ دلار می گردید، بایستی اینگونه خواسته تان را بیان کنید: DVD player $۲۵۰..۳۵۰ (توجه داشته باشید که بین دو نقطة عملگر هیچ فاصله ای نباشد). ● صفحه نتایج جستجو مطابق شکل فوق صفحه نتایج جستجوی گوگل ـ چه به فارسی باشد و چه به انگلیسی ـ را می توان به ۱۶ قسمت تقسیم نمود، که در زیر به شرح مختصر هر یک از آنها می پردازیم: ۱) لینکهای بالایی گوگل نامیده می شوند. با کلیک روی هر گزینه مشخص می کنید که در چه زمینه ای می خواهید جستجو کنید. سایتها، تصاویر، خبرها، گروهها و... ۲) دکمة Search یا جستجو برای شروع عمل جستجو بکار می رود. بجای بکار بردن این دکمه می توانید کلید Enter را فشار دهید. ۳) لینک Advanced Search یا جستجوی پیشرفته شما را به صفحه تنظیمات پیشرفته جستجو می برد. ۴) کادر جستجو نامیده می شود که برای تایپ نمودن کلمات مورد جستجو بکار برده می شود. ۵) لینک Preferences یا تنظیمها شما را به صفحه تنظیمات گوگل می برد تا در آنجا مشخص کنید که می خواهید در هر صفحه نتایج جستجو چه تعداد سایت لیست شود، و یا اینکه زبان مورد استفاده چه زبانی باشد و... ۶) نوار آبی رنگی که مشاهده می نمائید، نوار آمار می باشد که آمار تعداد سایتهایی که یافته شده است و همچنین مدت زمانی که جستجو طول کشیده است را نشان می دهد. ۷) Ti)ها توضیحات کوتاهی هستند که شما را برای جستجوی بهتر راهنمائی می کنند. ۸) گوگل دارای منابع اطلاعاتی متنوع و ویژه ای است که بر اساس تجربه جستجوی کاربران مختلف جمع آوری شده اند و اغلب این منابع به جستجوی شما نزدیکتر است و در بالای نتایج جستجوها قرار می گیرند. گوگل برای گرفتن نتیجه بهتر شما را به دیدن منابع اطلاعاتی خودش دعوت می کند. برای مثال در شکل بالا که آدرس مناظر کوهها مورد جستجو قرار گرفته است گوگل کاربر را به دیدن قسمت Local Search خود دعوت می کند تا در آن قسمت به نتایج واقعی تری از آنچه که می خواهد برسد. ۹) در قسمت نتایج جستجو اولین چیزی که می بینید عنوان صفحه ای است که کلمات مورد نظر در آن یافته شده است. گاهی اوقات در این قسمت یک آدرس اینترنتی قرار می گیرد که به معنای آن است که صفحه موردنظر بدون نام می باشد. ۱۰) پس از عنوان سایت، قسمتهایی از سایت که کلمات شما در آن یافت شده اند، بصورت خلاصه آورده می شود. این متن کوتاه به شما این امکان را می دهد تا قبل از کلیک کردن روی عنوان آن و دیدن محتویات سایت ببینید که آیا این صفحه کاملاً مطابق با خواسته شما می باشد یا نه. ۱۱) آدرس سایتی که کلمات در آن یافته شده اند، می باشد. ۱۲) اندازه یا سایز متنی قسمتی از سایت را که متن موردنظر شما در آن یافته شده است را نشان میدهد. در برخی موارد این اندازه دیده نمی شود. ۱۳) به هر دلیلی اگر با کلیک کردن بر روی عنوان سایت و یا آدرس سایت، قادر نیستید که محتویات آنرا ببینید، می توانید با کلیک کردن بر روی گزینه Cached یا نسخه ذخیره شده، همان سایت را از روی سفروفر گوگل ببینید. (لازم به توضیح است که گوگل قسمتهایی از برخی سایتها را برای دسترسی و جستجوی سریعتر بر روی سفروفر خود ذخیره می نماید. شما با کلیک کردن روی این گزینه می توانید به قسمتهای ذخیره شده روی سرور گوگل دسترسی پیدا کنید). ۱۴) با کلیک روی گزینه Similar Pages یا صفحات مشابه جستجوگر گوگل شما را به سمت صفحاتی شبیه به صفحه یافته شده راهنمائی می کند. ۱۵) وقتی که گوگل کلمه مورد نظر شما را در یک سایت در چند صفحه پیدا می کند، ابتدا صفحه ای که به درخواست شما نزدیکترند را می آورد و سپس صفحه دوم را بصورت تو رفته نشان می دهد. ۱۶) اگر در یک سایت در بیش از دو صفحه کلمات مورد نظر شما یافت شوند، برای دیدن صفحات سوم به بعد بایستی روی این گزینه کلیک نمائید.

» ادامه مطلب

کارتون - صادق لاریجانی و حقوق بشر اسلامی !



» ادامه مطلب

بازی بسیجی دهن گشاد + لینک دانلود


برای دیدن این بازی باید flash player داشته باشید. اگر به هر دلیلی مرورگر شما بازی را نشان نمی دهد توسط لینک پایین بازی را دانلود کنید و در کامپیوتر خود اجرا کنید.


منبع : IranIranBest
» ادامه مطلب

عکس - آخوند بی حیا و سارق ناموس مردم .


» ادامه مطلب

احمدی نژاد و داروینیسم - کارتون




» ادامه مطلب

کاریکاتور - چطور جلوی دروغگویی های احمدی نژاد را بگیریم ؟!



» ادامه مطلب

کارتون - خشم ابلیس از پاسدار رادان



» ادامه مطلب

عکس زنان بی حجاب در تظاهرات های انقلاب 57






» ادامه مطلب

موسیقی هیپ‌هاپ چیست ؟



موسیقی هیپ هاپ (که به آن رپ یا موسیقی رپ نیز گفته می‌شود یکی از سبک‌های موسیقی عامه پسند است که تقریباً اواسط دهه ۷۰ پا به عرصه گذاشت اما در اوخر دهه ۸۰ تبدیل به بخش چشمگیری از فرهنگ پاپ روزگار خود شد. موسیقی هیپ هاپ از دو بخش اصلی تشکیل شده‌است: رپ (MC) و DJ (ترکیب صدا و اسکرچ). این موارد به همراه رقص بیریک و دیوار نوشته چهار بخش هیپ هاپ، یک نهضت فرهنگی که توسط جوانان شهری به خصوص توسط سیاهان آمریکا ایجاد شد<ارجاع> را تشکیل می‌دهدالگو:ذکر وب سایت در شهر نیویورک، در اوایل دهه ۱۹۷۰. در سال ۲۰۰۶، موسیقی رپ پس از موسیقی کلاسیک دومین موسیقی محبوب در ایالات متحده آمریکا بود <ارجاع> هالادی، ران (۲۰۰۶). «انقلاب بزرگ رپ--هیپ هاپ در جامعه سفید پوستان.» دس مونز، آیووا: انتشارات مونارک. ISBN ۱-۹۶۳۵۳۳-۵۴-۳ .

موسیقی هیپ هاپ، عموماً از یک یا چند خواننده رپ که داستان‌های شبه خود زندگی نامه تعریف می‌کنند تشکیل شده‌است، این داستان‌ها اغلب مربوط به یک همتای خیالی، و به صورت اشعار بسیار ریتمیک پر از تکنیک‌هایی همچون همگونی مصوت‌ها، تجانس آوایی، و قافیه است. خواننده رپ با یک قطعه سازی که اغلب از آن تحت عنوان «بیت» یاد می‌شود همراهی می‌شود، این ساز توسط یک دی جی نواخته شده، و توسط یک تهیه کننده، یا یک یا چند نوازنده خلق شده‌است. اغلب بیت با استفاده از یک ترکیب از وقفه کوبه‌ای از یک آواز دیگر، که معمولاً یک فانک یا موسیقی سول است ساخته می‌شود. علاوه بر طبل دیگر صداها نیز اغلب به صورت ترکیبی، الکترونیکی، یا اجرایی هستند. گاهی اوقات یک بخش می‌تواند سازی، نشانه مهارت دی جی یا سازنده باشد.

هیپ هاپ در برانکس، واقع در نیویورک، یعنی زمانی که دی جی‌ها بریک ضربه‌ای را از آوازهای فانک و دیسکو جدا کردند شکل گرفت. نقش اولیه رئیس تشریفات معرفی دی جی و موسیقی و تشجیع حضار بود. روسای تشریفات با صحبت کردن در بین آوازها، به رقص شور و هیجان می‌دادند، با حضار احوالپرسی می‌کردند یا برای آنان لطیفه و حکایت تعریف می‌کردند. سرانجام این رویه شکل بندی بهتری گرفت و «رپ» نام گرفت. تا سال ۱۹۷۹ هیپ هاپ از نظر تجاری تبدیل به یک نوع موسیقی محبوب شد و شروع به وارد شدن به جریان غالب در آمریکا کرد. در دهه ۱۹۹۰، یک نوع از هیپ هاپ به نام رپ گنگستا تبدیل به بخش عمده موسیقی آمریکا شد، و جنجال بسیاری بر سر ترانه‌هایی که گفته می‌شد به تبلیغ خشونت، بی بند و باری، استفاده از مواد مخدر و زن ستیزی می‌پردازد شکل گرفت. با این وجود تا آغاز دهه ۲۰۰۰، موسیقی هیپ هاپ در صدر فهرست موسیقی‌های محبوب قرار گرفت و به سبک‌های مختلف در گوشه و کنار جهان نواخته می‌شد.

مشخصات

هیپ هاپ یک جنبش فرهنگی است که موسیقی بخشی از آن است. موسیقی خود از دو بخش تشکیل شده‌است، رپ، یعنی ارائه آوازهای سریع، بسیار آهنگین و تغزلی و دی جی، که یا از طریق ترکیبی، turntablism، ساز یا beatboxing ساخته می‌شود. یکی دیگر از جنبه‌های مهم موسیقی هیپ هاپ مدی است که در کنار موسیقی شکل گرفته‌است.

ساختار آهنگین

بیت (نه ضرورتا از طریق رپ) در هیپ هاپ تقریباً همیشه به صورت کسر ۴/۴ است. هیپ هاپ در کانون آهنگین خود می‌چرخد: به جای شمارش «مستقیم» ۴/۴ (موسیقی پاپ؛ هیپ هاپ بر اساس احساس پیش بینی شده تقریباً شبیه تاکید «چرخش» در کوبه جاز است. همانند تاکید تریوله در چرخش، آهنگ هیپ هاپ ظریف بوده، و به ندرت به صورت موجود نوشته شده‌است (مبنای ۴/۴: نوازنده طبل اجرای هیپ هاپ را بر عهده دارد) و اغلب به صورت «تاخیری» یا معوق نواخته می‌شود. این روش بیشتر در سول، دیسکو و موسیقی فانک، که در آن بیت‌ها و موسیقی آهنگین در طول قطعات تکرار می‌شد ابداع شد. در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، جیمز براون به صورت روسای تشریفات امروز صحبت می‌کرد، آواز می‌خواند و فریاد می‌کشید. این روش موسیقی پایگاه کامل را برای روسای تشریفات برای قافیه سرایی فراهم می‌آورد. به همین دلیل موسیقی هیپ هاپ عموماً به رئیس تشریفات می‌پردازد، و اهمیت اشعار و تبحر در ارائه را تشدید می‌کند. احتمالاً هیپ هاپ سازی مهم‌ترین استثنای این قاعده‌است. در این نوع از هیپ هاپ، دی جی‌ها و سازندگان می‌توانند با ایجاد قطعات سازی تجربیات جدیدی به دست آورند. در حالی که ممکن است آنان آوازهای راک را ترکیب کنند، آنان مقید به چارچوب هیپ هاپ سنتی نیستند.

آلات موسیقی و نحوه ساخت

ساز هیپ هاپ چه از نظر سیستم صوتی و چه از نظر ضبط و چه از نظر آهنگسازان و سازهای مورد استفاده آنان برگرفته از دیسکو، فانک، و R&B است. استفاده دی جی‌های دیسکو و باشگاه از میکس از نیاز به استمرار موسیقی و در نتیجه انتقال آرام در بین قطعات ناشی می‌شد. بنابر مقایسه، هیپ هاپ کول دی جی هرک، جدا کردن و بسط تنها بریک—یک تکنوازی کوبه‌ای میان پرده— از طریق ترکیب دو نسخه از یک قطعه‌است. این امر، به گفته آفریکا بامباتا، «بخش خاص قطعه‌است که همه منتظر آن هستند—آنها آماده‌اند به هیجان بیایند.» (توپ، ۱۹۹۱) جیمز براون، باب جیمز، و پارلمان—در میان بسیاری دیگر— مدت‌ها منبع محبوبی برای بریک بودند. می‌توان قطعات ساز را نیز اغلب به صورت شیپور به این قطعات افزود (همان جا). بنابراین سازهای هیپ هاپ ترکیبی یا مبتنی بر سیستم صوتی شبیه موسیقی فانک، دیسکو، یا سول است. آوازها، گیتار، کیبورد، باس، طبل و کوبه.

گرچه موسیقی هیپ هاپ اولیه صرفاً مرکب از بیت‌های بریک دی جی و دیگر قطعات قطعه وینیل بود، ظهور طبل برقی به آهنگسازان هیپ هاپ اجازه داد تا حدودی پارتیتورهای اولیه را به دست آورند. مجموعه طبل را می‌توان همراه با موسیقی قطعات وینیل یا به تنهایی نواخت. اهمیت توالی طبل‌های کیفی تبدیل به مهم‌ترین کانون توجه آهنگسازان هیپ هاپ شد چرا که این ریتم‌ها ("بیت هاً) بهترین بخش برای رقص بودند. متعاقبا، طبل‌های برقی برای تولید صدای قوی کیک تجهیز شدند. این امر به پیشی جستن تک نوازی طبل بر فانک قدیمی، آلبوم‌های سول و R&B مربوط به اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل تا اواسط دهه ۱۹۷۰ منجر شد. طبل‌های برقی مجموعه محدودی از صداهای از پیش تعیین شده، از جمله های هت، طبل کوچک، تام، و طبل کیک در اختیار داشتند.

آغاز استفاده از ترکیب کننده نحوه ساخت موسیقی هیپ هاپ را تغییر داد. یک ترکیب کننده می‌تواند کلیپ‌های صوتی کوچک را از هر گونه ابزار ورودی، همچون صفحه گردان بازسازی کند. سازندگان می‌توانستند الگوهای طبل شبیه به هم را ترکیب کنند. مهم تر اینکه، آنان می‌توانستند مجموعه‌ای از سازها را با هم ترکیب کنند تا در کنار طبل خود بنوازند. سرانجام موسیقی هیپ هاپ دسته کامل خود را گرد هم آورد. بسیاری از سازندگان و شنوندگان افتخار می‌کنند که برخی قطعات از سنت‌های هیپ هاپ است و بنابراین منبع خوبی از ترکیب‌ها و وقفه هاست. تا به امروز، تولید کنندگان از تجهیزات مرموزی برای بازسازی صدای خشن مورد استفاده در قطعات قدیمی استفاده می‌کنند. این امر به قطعات اعتبار بخشیده و خاطره پیشینه هیپ هاپ را در ذهن شنوندگان تداعی می‌کند.

پیشینه موسیقی هیپ هاپ

ناس کار سمینالسمینال اجرای اول«ایلمتیک»، دارای تأثیری چشمگیر در هیپ هاپ ایست کوست در اواسط دهه ۱۹۹۰ مهم‌ترین دوره‌های تاریخی هیپ هاپ دوره‌های هیپ هاپ مکتب قدیم دوره (۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵) است، که از آغاز دوره هیپ هاپ تا زمان ورود آن به جریان غالب، و دوره هیپ هاپ عصر طلایی (۱۹۸۵ تا ۱۹۹۳) است، که صدای ایست کوست و وست کوست را با هم ادغام کرده و با ظهور رپ گنگستا و جی فانک، که ساخته وست کوست است وارد عصر جدید شد. سالهای پس از ۱۹۹۳ شامل هیپ هاپ پورنو، بیلینگ و ژانرهای مخفی، که دوران جدید را تعریف می‌کند است.

هیپ هاپ در طول دهه ۱۹۷۰ در بلاک پارتی در شهر نیویورک شکل گرفت، یعنی زمانی که دی جی‌ها شروع به جدا کردن بریک‌های کوبه‌ای برای مقابله با آوازهای فانک، سول، R&B و دیسکو کردند. خاستگاه این نوع از آواز به اوسط دهه ۱۹۵۰ بر می‌گردد یعنی زمانی که هنرمند راک سول/فانک جیمز براون دسته ریچارد کوچولو را نخستین گروهی دانست که موسیقی فانک را در بیت راک قرار داد. این آوازها بر مبنای &ndash؛ دی جی «بریک بیت» ساخته شده‌است. با افزایش محبوبیت هیپ هاپ، نوازندگان شروع به صحبت کردن در حین نواخته شدن موسیقی کردند، و از آن پس «رئیس تشریفات» یا «امسی» نام گرفتند. در سال ۱۹۷۹، دو آلبوم هیپ هاپ نخستین بار به صورت تجاری پخش شد: «شاه تیم ۳ (جاک شخصیت)» ساختهدسته فتبک، و «شادی رپها» ساخته دسته شوگرهیل؛ شادی رپها چهلمین آهنگ برتر آمریکا در نمودار آهنگهای پاپ برتر شد. دسته راک بلوندی با آهنگ شعف، در سال ۱۹۸۰، در فهرست صد آهنگ برتر جایگاه اول را به خود اختصاص داد.

در دهه ۱۹۸۰، هیپ هاپ تنوع بیشتری یافت و تبدیل به نوع پیچیده تری از موسیقی شد. هم‌زمان، فنون پیچیده تری ایجاد شد، که از آن جمله می‌توان بهاسکرچ، و ضبط الکترونیکی اشاره کرد. در اواخر دهه ۱۹۸۰، با افزایش محبوبیت این ژانر از موسیقی شماری از سبک‌ها و زیر گونه‌های جدید هیپ هاپ پا به عرصه گذاشت. آهنگسازان هیپ هاپ شروع به همکاری با دسته‌های راک کردند و ژانرهای جدیدی همچون هیپ هاپ خودآگاه، جاز رپ و رپ گنگستا را به وجود آوردند.

در دهه ۱۹۹۰، رویارویی طولانی میان رپهای گنگستا در وست کوست و ایست کوست آغاز شد. این امر منجر به فنای هر دوی توپاک شکور و بی. آی. جی بد نام، به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ شد. در سال ۱۹۹۶، گروه رپ کلیولند بون تاگز-ان-هارمونی با آهنگ «چهار راه تا» رکورد ۳۲ ساله بیتلیها برای سریعترین رشد را پشت سر گذاشت، و در سال ۲۰۰۰، آهنگ ال پی مارشال مادر ساخته خواننده رپ آمریکایی‌های اسکاتلندی تبار سفید پوستان بیش از نه میلیون نسخه فروش داشت و جایزه گرمی را به خود اختصاص داد.

تأثیر موسیقایی

جدای از محبوبیت بسیار هیپ هاپ، این ژانر از موسیقی تأثیر چشمگیری بر اکثر انواع موسیقی مردمی داشت. برخی هنرمندان بیت یا رپ هیپ هاپ را با راک اند رول، هوی متال، پانک راک، مرنگو، سالسا، کومبیا، فانک، جاز، خانگی، تاراب، رگا، هایلایف، ام بالاکس و سول درهم آمیختند. خوانندگان پاپ نوجوانان و دسته پسرها همچون بک استریت بویز،*NSYNC، کریستینا آگوئیلرا، جسیکا سیمپسون، و بریتنی اسپیرز در بسیاری از تک خوانی‌های خود از بیت‌های هیپ هاپ استفاده می‌کنند. از اوایل دهه ۱۹۹۰ ارتباطی نزدیک و خاص بین موسیقی هیپ هاپ و موسیقی حزن انگیز بوده‌است.در واقع امروزه تقریباً در تمامی موسیقی‌های حزن انگیز ثبت شده عناصری از موسیقی هیپ هاپیافت می‌شود.ترکیب این دو به نام nu soul در اواخر دهه ۱۹۸۰ در گروه‌های New Jack Swing دیده شدند.با این وجود تا بیش از ظهور نوازندگانی مانند ماری جی بلیگ و ماریا کری شکل مدرن آن بوجود نیامد.در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰، تأثیرات موسیقی هیپ هاپدر خوانندگانی مانند دی انجل،لارین هیل ، جیل اسکات و آلیسیا کیز مشهودتر شد.

طی دهه ۸۰، گروه‌های مشهوری مانند Run-D.M.C. هم از هیپ هاپ و هم از هارد راک در ژانرهای جدیدی استفاده کردند که نمونه آن “Walk This Way” است با اجرای Aerosmith که موفقیتی فوق العاده بدست آورد. سایر نوازندگانی مانند آیس تی و گروهشBody Count از هیب هاب، بانک راک و متال ستفاده کردند، با این حال اینطور گفته می‌شود که اولین گروهی که متال را با تکنیک‌های آوازی رپ آمیخت گروه Anthraxبوده‌است. برداشت جدید «Bring The Noise» توسط (Anthraxو Public Enemy نمونه‌ای خوب ازاولین آهنگ‌های رپ- متال است. Biohazard، Faith No More، Rage Against The Machine از جمله سایر نمونه‌های اولیه این گونه موسیقی‌ها می‌باشند. در اواخر دهه ۱۹۹۰ با ظهور گروه‌های مانند Linkin Park ، Limp Bizkit وKorn که نیو متال نام گرفتند ، موسیقی رپ- متال محبوب تر شد و در عین حال بیشتر مورد انتفاد طرفداران هر دو ژانر موسیقی قرار گرفت.
در آمریکای لاتین، موسیقی رپ در دهه ۱۹۸۰ به صورتtoasting که قسمتی ازموسیقی جامائیکایی ragga می‌باشد شناخته شد. به عنوان مثال غزلیات رپ از قبل بخشی ازsoca music بودند. رشد موسیقی هیپ هاپ در این ناحیه باعث ظهور آمیزه‌های آشکاری مانندreggaeton و timba شد. در آفریقا نیز آوازهای رپ گونه مانند tassou) سنگالی ازقبل بخشی از موسیقی‌های محبوب بودند و موسیقی هیپ هاپ به سهولت به سبک‌های مشهوری مانند taarab و mbalax ادغام شد. در کوبا نیز با گروه‌هایی مانند Anonimo Consejo، Doble Filo، Papa Umbertico و گروه فمینیستی و همجنس بازKrudas هیپ هاپ رشدی قابل توجه یافت. این ژانر همچنین بر سبک‌های مختلف موسیقی برقی نیز تأثیر داشت. تأثیرات موسیقی هیپ هاپ در ژانرهایی مانند trip-hop ،jungle، UK garage، grime و سایر ژانر‌ها کاملاً مشهود است.

اثرات اجتماعی

موسیقی هیپ هاپ قسمتی از یک نهضت فرهنگی به نام هیپ هاپ است که شامل عناصری مانند رقص برک و هنر دیوار نویسی بهمراه فهرست مرتبطی از زبان عامیانه در موسیقی هیپ هاپزبان عامیانه، مدهای هیپ هاپ مد و دیگر عناصر است. محبوبیت موسیقی به محبوبیت فرهنگ هیپ هاپ در ایالات متحده و دیگر کشورها کمک کرد. اواخر دهه ۱۹۹۰ شاهد افزایش محبوبیت سبک زندگی «bling bling» در موسیقی بود که بر روی نمادهایی همچون ثروت و مقام مثل پول، جواهرات، اتوموبیل و لباس تکیه داشت. با اینکه نماد ثروت از زمان زایش موسیقی هیپ هاپ بوجود آمده بود، فرهنگ جدید و قوی تر«bling bling» ریشه در کارهای بسیار موفق اواسط تا اواخر دهه ۹۰( مخصوصا کارهای ویدیویی) Puff Daddy ، Bad Boy Records و همچنین کارNo Limit Records توسط مستر پی داشت. با این حال واژه آن درسال ۱۹۹۹( رجوع شود به سال ۱۹۹۹ و موسیقی توسط B.G، بازیگر Cash Money Records در کار تک نفره اش«bling bling» خلق شد. از مظاهر سبک زنگی و نگرش «bling bling»، طرفداران Cash Money بودند. با اینکه بسیاری از طرفداران رپ، مخصوصا گانگستاها، بی هیچ واهمه‌ای فرهنگ bling bling را دنبال می‌کنند، دیگران (بیشتر هنرمندانی خارج از جریان هیپ هاپ) عملا پیروان بی چون وچرای bling bling را سرزنش کرده و این فرهنگ را ماتریالسم اقتصادیماتریالیستی می‌نامند.

Image:TupacShakurAllEyezonMe.jpgleftthumb180px آلبوم All Eyez on Me محصول سال ۱۹۹۶ بخاطر ژانری که داشت، از آلبوم‌های بسیار تأثیر گذار آن زمان بود و موفق‌ترین کار ۲Pac محسوب می‌شد. موفقیت چشمگیر هیپ هاپ --- مخصوصا gangsta rap --- اثرات اجتماعی بسیاری نیز در طرز رفتار جوان مدرن داشته‌است. رفتارهای خودخواهانه‌ای که معمولاً در غزلیات و آثار ویدیویی برخی از هنرمندان هیپ هاپ نمایش داده شده‌است، به کرات اثراتی منفی بربرخی از طرفداران ایده آلیست آنها داشته‌است. این در حالی است که بطورحتم رفتارهای تعدادی از هنرمندان خاص نمی‌تواند نشاندهنده رفتارچامعه هیپ هاپ باشد، و تأثیر محتوای غزلیات هیپ هاپ بر جوانانی که بخشی از فرهنگ هیپ هاپ را تشکیل می‌دهند جای بحث دارد، چنین جوانانی اغلب نقاب شخصیتی یک" گانگستراً را دارند در حالیکه عضو هیچ گروه تبهکاری نیستند. اغلب چنین نقاب‌های شخصیتی موجب رفتارهای غیر اجتماعی مانند کناره گیری از دوستان، بی توجهی به تحصیلات، عدم پذیرش قدرت‌ها و انجام جرم‌های کوچک مانند خرابکاری می‌شود. در حالیکه اغلب شنوندگان می‌توانند نکات داستان‌های مربوط به رفتار اجتماعی را تشخیص دهند، یک گونه فرهنگ فرعی بنام pseudo-gangsta در میان جوانان آمریکای شمالی ایجاد شده‌است.

از آنجا که موسیقی هیپ هاپ تقریباً همیشه بریک مردانگی زیاد تاکید دارد، چنین گفته می‌شود که غزلیاتش نشاندهنده یک ذهنیت homophobic است. اغلب تردید‌ها و گمان‌های در مورد وجود تعداد بسیاری موزیسین‌های هیپ هاپ همجنس باز وجود دارد که از ترس از دست دادن کارشان خود را مخفی نگه داشته‌اند. چنین شایعاتی در مورد برخی هنرمندان هیپ هاپ از قبیل کوئین لطیفه، دا براتو برخی دیگر گفته می‌شود. در سال ۲۰۰۱، فستیوال سالانه به نام PeaceOUT World Homo Hop Festival در اوکلند در کالفرنیا برگزار شد که برای اولین باردر این فستیوال تمامی نوازندگان همجنس باز، دو جنسی و رپ‌هایی که تغییر جنسیت داده بودند حظور داشتند و از آن تاریخ این فستیوال هر ساله برگزار شده ست. در سال ۲۰۰۳به همجنس باز و هنرمند رپ و هیپ‌ها، کاشن عنوان Baby Phat داده شد ، با این وجود آثار او هرگز به معرض نمایش گذاشته نشدند. در سال ۲۰۰۵، Pick Up the Mic عرضه شد که در آن به نوازندگان LGBT هیپ هاپ پرداخته شده بود.

هیپ هاپ زبان عمیانه زبان عامیانه خود را دارد که شامل کلماتی مانند yo، flow و phat می‌باشد. به دلیل موفقیت تجاری قابل توجه هیپ هاپ در اواخر دهه نود و اوایل قرن ۲۱، بسیاری از این گونه کلمات در لهجه‌های مختلفی در سرتاسر آمریکا و جهان بکار رفتند و حتی کسانی که از طرفداران هیپ هاپ نبودند از کلماتی مانندdis به کرات استفاده می‌کردند. کلماتی مانند homie نیز وجود دارند که به پیش از زمان هیپ هاپ بر می‌کردند اما اغلب به هیپ هاپ نسبت داده می‌شدند و دلیل آن هم ارتباط نزدیک بین آثار هیپ هاپ و لهجه بسیاری از نوازندگان است، انگلیسی محاوره‌ای آفریقایی آمریکایی . برخی مواقع اصطلاحاتی مانند « خیلی باحالی» با یک ترانه جا افتاده ( در اینجا ، در ترانه « دستانت را جایی نگه دار که من ببینم» با بوستا رایمز و تنها به همین صورت کوتاه شده بکار می‌روند. زبان عمیانه‌ای مانند Snoop Dogg و E-۴۰ که قانونمند هستند ودر آنها با اضافه کردن «-izz» به وسط کلمه‌ها "shit" به "shizznit" تبدیل می‌شود اهمیتی خاص دارند(بعضی مواقع نیز "n" اضافه می‌گردد). این روش‌ها که اززبان بی مفهوم فرنکی اسمیت در ترانه سال ۱۹۸۰ او به نام«DoubleDutch Bu» آغاز شده است، حتی در میان کسانی که طرفدار هیپ هاپ نیستند نیز رواج یافته، در حالیکه این افراد احتمالاً از منشاء آن بی اطلاع هستند.

سانسور

احتمالاهیپ هاپ به دلیل بکارگیری الفاظ نامناسب در مقایسه با سایر موسیقی‌های سال‌های اخیر بیش ازهمه با مشکل سانسور مواجه بوده‌است. همچنین انتقاداتی در رابطه با اینکه ضد نظام است متوجه این نوع موسیقی است. بسیاری از اشعار این سبک تجسم کننده جنگ و کودتا هایی هستند که در نهایت به سرنگونی نظام می‌انجامند. برای مثال شعر «Gotta Give the Peeps What They Need» محصول گروه Public Enemy بدون کسب اجازه از سازندگان آن مورد قرار گرفت که طی آن کلماتی همچون «آزاد Mumia». ۱ استفاده گسترده از فحش و ناسزا در بسیاری از اشعار باعث شده‌است که بر سر پخش آنها بصورت آثار ویدیویی در کانال‌های تلویزیونی مثل MTV و یا در رادیو جنجال‌های بسیار برانگیخته شود. در نتیجه بسیاری از آثار هیپ هاپ بصورت سانسور شده پخش می‌شوند که طی این سانسورها کلمات مستهجن حذف شده (در حالیکه موسیقی متن حذف نمی‌شود) و یا حتی کلمات و اشعاری کاملاً متفاوت جایگزین آنها می‌شود. نتیجه، که معمولاً باعث می‌شود باقی اشعار نامفهوم شوند و یا با ضبط اصلی کار متناقض باشند، همراه با دیگر جنبه‌های موسیقی کاملاً مورد توجه قرار گرفته‌اند و در فیلم‌هایی همچون Austin Powers in Goldmember مورد مضحکه قرار گرفته‌اند، که در آن شخصیتی که در فضای مضحکه آمیزی از هیپ هاپ در حال بازی است، شعری را می‌خواند که کاملاً سانسور می‌شود.

در سال ۱۹۹۵ راجر ابرت می‌نویسد: «رپ در محافل سفید پوستان از وجهه بدی برخوردار است. بسیاری بر این باورند که موسیقی رپ در بر گیرنده الفاظ مستهجن، خشن، ضد سفید پوست و توهین آمیز نسبت به زنان است. در حقیقت برخی از این الفاظ همین گونه‌اند. اما بیشتر آنها اینگونه نیستند. این در حالیست که بسیاری از سفید پوستان اهمیتی نمی‌دهند. آنها صدای سیاه پوستان را ناخشنود و نا هماهنگ می‌دانند. با این حال رپ اکنون همان نقشی را بازی می‌کند که باب دیلن در سال ۱۹۶۰ بازی می‌کرد. رپ آرزوها و خشم‌های یک نسل را بیان می‌کند و قسمت اعظم آن در غالب نوشته‌های رسا موجود است.»

دنیای هیپ هاپ

با اینکه موسیقی هیپ هاپ برای اولین بار در ایالات متحده خلق شد، اکنون به اکثر نقاط جهان راه پیدا کرده‌است. موسیقی هیپ هاپ تا قبل از دهه ۱۹۸۰ تنها در ایالات متحده رواج داشت. در طول آن دهه بود که این موسیقی راهش را به قاره‌های دیگر جهان باز کرد و تبدیل به موسیقی متن بسیاری از کشورها شد. رواج این موسیقی با رواج فرهنگ هیپ هاپ همگام بود - همانطور که رقص برک محبوبیت کسب می‌کرد، گروه‌های طرفدار رپ و هیپ هاپ هم بیشتر و بیشتر شدند.

آسیا

در میان کشورهای آسیایی و جزایر اقیانوس آرام، فیلیپین اولین کشوری بود که موسیقی هیپ هاپ به آن راه پیدا کرد. }}نکته{{ زمان زایش موسیقی هیپ هاپ فیلیپینو یا همان پینوی رپ به اوایل دهه ۱۹۸۰ و آهنگ سازی دایورد ژاویر («Na Onseng Delight») و وینسنت دافالونگ ("Nunal") باز می‌گردد. این ژانر طی دهه ۱۹۸۰ با سرعت کمی رشد کرد اما به زودی با ورود اولین آلبوم ماگالونا با نام «تو!» که شامل کار بسیار موفق «هموطنان من» بود به جریان غالب آن زمان تبدیل شد. ماگالونا که رپ را به انگلیسی و تاگالوگ اجرا می‌کرد، به پیشگام این ژانر و در نتیجه چهره برتر تبدیل شد. ستارگان غالب رپ آسیا، MCلارا و لیدی دایان و پیشتاز همه آنها مایکل وی در فیلیپین و ژاپن شهرت بسیاری یافتند. در ژاپن خوانندگان رپ که بصورت مخفیانه کار می‌کردند، شنوندگان محدودی داشتند و در اواسط دهه ۱۹۹۰ گروه معروف teen idol روش جدیدی با نام J-rap را ابداع کردند که در صدر جداول قرار گرفت. در سئول، سن هیپ هاپ کره ای به نوعی از یک پدیده فرهنگی تبدیل شده بود. برخی از هواداران اظهار می‌کنند که هنرمندان هیپ هاپ کره‌ای دارای مهارت‌هایی هستند که با مهارت‌های همتایان آمریکایی خود برابری می‌کند. جو پی دی، ببر مست، پسی و حماسه برجسته جزء اجراکنندگان شهیر آن هستند. برخی بر این باورند که موسیقی هیپ هاپ کره به عنوان آنتی تز قابل احترام و آگاه از جامعه در برابر ژانر پاپ که اغلب مصنوعی و گیج کننده‌است و بر صنعت موسیقی کره حاکم است، ایستاده‌است.

موسیقی هیپ هاپ در اواسط دهه نود قرن بیستم در کره جنوبی محبوبیت یافت. اجراکنندگان اصلی و مشهور هیپ هاپ کره اغلب شبیه موسیقی آر اند بی یا موسیقی پاپ هستند که در آن هنرمندان سبکهای آواز (ورقص) حرکات رپ را از ایالات متحده تقلید می‌کنند. اجراکنندگان اولیه که بندرت آهنگ هایشان را خودشان می‌نوشتند، شامل کیم گان مو، سئو تایجی، و بویز، دئوکسو دی جی داک هستند. برخلاف دیگر آهنگ‌های هیپ هاپ کره‌ای که در آن زبان کره‌ای با زبان انگلیسی شکسته بسته‌ای آمیخته می‌شود، در این نوع موسیقی در ابتدا منحصرا زبان کره‌ای مورد استفاده قرار می‌گرفت. سئو تایجی که دارای پیشینه موسیقی هوی متال سئوال برانگیزی بود، گیتارهای هوی متال را اغلب در میکسهای خود به کار می‌برد و سایر هنرمندان نیز برخی قسمت‌های تکنو را در آثار خود تلفیق می‌کردند.

تعداد کمی از هنرمندان، از جمله سئو تایجی و ام سی اسنیپر نیز قسمت‌هایی از موسیقی سنتی کره مانند پانسوری یا نانگک (موسیقی کشاورزان) را با آثار خود آمیختند. کاملاً واضح بود که اولین حرکات تقلیدی از حرکات محبوب آمریکایی بود. به عنوان مثال، سبک آوازی یا تولیدی « به خانه برگرد» سئو تایجی شبیه سبک سیپرس هیل بود. اولین آلبوم «رپ» که تمامی مشخصات موسیقی رپ را داشت، آلبوم اول کیم جین پیو در سال ۱۹۹۷ بود. بر اساس رپر تابلو حماسه برجسته ،« فرم هیپ هاپ کره ای ، دست کم تاکنون تحت تسلط قرار گرفته است— واقعا نمی‌توان ضربها، ریتمها، اجراها، ظاهر —آن را از صحنه‌های آمریکایی تمیز داد، اما در مورد ارتباط اجتماعی باید گفت این موسیقی در این زمینه راه زیادی برای پیمودن دارد. پیغام به کندی در حال رسیدن به حد میانه‌است.»

بسیاری از هنرمندان رپ در جریان اصلی موسیقی کره موفق بوده‌اند. هنرمندان موفق شامل اجراکنندگانی از قبیل جینوسین ،۱TYM ، ام سی اسنیپر، جو پی دی و حماسه برجسته می‌شود. دیگر هنرمندان زیر زمینی که شهرت چندانی نداشتند و عمدتاً به استفاده از ضرب‌های غیر خیره کننده تمرکز می‌کردند، شامل کویت، پالو آلتو ،TBNY و غیره می‌باشد.

در اواسط دهه نود قرن بیست هیپ هاپ کره ای-آمریکایی در ایالات متحده رواج یافت که این امر عمدتاً به تلاشهای دو خواننده رپ کره ای؛ ببر جی کی و دی جی درخشش ببرمست مربوط می‌شود. ببر مست بعد از آهنگ «کره سیاه» توسط آیس کیوب خلق شد که از موسیقی به عنوان ابزاری برای تبادل فرهنگ و به چشم تلاشی برای ترویج هماهنگی نژادی استفاده می‌برد.

به دنبال موفیت ببر مست، بسیاری از گروههای جدید و شرکتهای تولیداتی با هدف هرچه بیشتر مردمی کردن سبک موسیقی پدیدار شدند. ببر جی کی و ببر مست جنبش کرو را تشکیل دادند تا بتوانند گروه نخبه‌های بهترین خواننده‌های رپ کره را معرفی کنند.

گفته می‌شود که هیپ هاپ ژاپنی (نیپ هاپ یا جی-هیپ هاپ) در سال ۱۹۸۳؛ یعنی زمانی که فیلم سبک وحشی چارلی آهیرنز در توکیو به نمایش درآمد، آغاز شد. این فیلم بر هنرمندان دیوارنوشته‌ها متمرکز بود، اما با این حال در آن برخی از ام سی‌های اولیه مدرسه قدیمی، از زنبور پرکار و مشکل دوگانه، دی جی‌هایی مانند گراند مستر فلاش و موفقیتهایی نظیر راک استدی کرو به نمایش درآمده بود.

پس از نمایش این فیلم نوازندگان خیابانی در پارک یویوگی به رقص بریک پرداختند. در فاصله بسیار کمی، کریزی ای به عنوان یک بی- بوی مطرح شد و او خود سرانجام راک استدی کرو ژاپن را تأسیس کرد و این در حالی است که دی جی برخورد که از صحنه پارک یویوگی برخاسته بود، تبدیل به یک دی جی شناخته شده جهانی شود. دی جی‌های بیشتری متعاقب آن مطرح شدند و شروع ظهور دی جی‌ها ۱۹۸۵ بود. یک سال بعد، باشگاهی برای تمامی هیپ هاپها در شیبویا افتتاح شد. در آن زمان شکی وجود داشت در این خصوص که زبان ژاپنی با توجه به نداشتن هجاهای تکیه بر و نیز به سبب آنکه پایان افعال آن بسیار متفاوت بود، برای ژانر رپ مناسب نباشد. با وجود این تعدادی از هنرمندان رپ، از جمله ایتو سیکو، چیکادو هارو، تینی پانکس و تاکاگی کان ظهور کردند.

در دهه نود، موسیقی جی رپ نوجوانان ظهور کرد و هیپ هاپ به جریان اصلی موسیقی ژاپن راه پیدا کرد. اولین کار موفق «Kon'ya wa Boogie Back» شا دارا پار بود. در سال بعد از آن، «دا.یو.نی.» و «مایکاً توسط ایست اند ایکس عرضه شدند. سرانجام هیپ هاپ در ژاپن به دو شکل تقسیم شد: هیپ هاپ ژاپنی نرمال و »سکسی« و یک شکل »ضعیف تری«، که بیشتر تحت تأثیر موسیقی آر اند بی قرار داشت و نام آن جی-اربن بود. گروهی که اغلب از آن به عنوان مبدع موسیقی جی-اربن یاد می‌شود، گروه ام-فلو (ای کی ای »مدیرایت فو) بود. آنها که در ابتدا از یک دی جی تنهای ژاپنی (دی جی تاکو) و یک ام سی (کلامی) کره ای- ژاپنی تشکیل شده بودند، یک خواننده دیگری به نام لیزا که نژاد پرویی- ژاپنی داشت، را به جمع خود اضافه کردند. آلبوم اول آنها، درخشش سیاره، در سال ۲۰۰۰ پخش شد و از آن زمان تاکنون برنامه‌های جی-اربن زیادی از جمله کریستال کی، ای وان، هارتس دیلز و نیز کارهای مشترکی با ستاره‌های پاپ ازقبیل نامی آمور، و بوآ پخش شدند. سایر برنامه‌های محبوب جی-اربن، مانند آر آی پی اسلای می نیز با ام-فلو کار شده‌است.

برای هنرمندان هیپ هاپ آسیایی دشوار است که بتوانند وارد جریان اصلی ایالات متحده بشوند، اما در سال ۲۰۰۲ یک هنرمند رپ چینی- آمریکایی به نام جین آئو- یونگ (که اغلب او را جین یا ام سی می‌شناسند) حادثه هیجان انگیزی را رقم زد. او در هفت هفته متوالی جایزه فری استایل فرایدی را در بت ۱۰۶ و پارک که برنامه‌ای مختص هیپ هاپ بود، از آن خود کرد و از مسابقات کناره گیری کرد. جین اعلام کرد که پس از پیروزی در نبرد در آخرین هفته با نشان راف رایدرز امضا می‌کرده‌است. توجه‌ها به او یبشترشد واین یک موفقیت بزرگ برای هنرمندان آسیایی-آمریکایی محسوب می‌شد. دو سال پس از آن، او آلبومی را به نام ئیرجین/راف رایدر تحت عنوان « مابقی رفتنی است » عرضه کرد. جین اولین آسیایی-آمریکایی بود که می‌توانست یک آلبوم تک نوازی را در جریان اصلی به اجرا بگذارد، هر چند که آلبوم چندان موفقیتی در بر نداشت. بسیاری از هواداران هیپ هاپ کمبود تبلیغات و به تعویق افتادن آلبوم به مدت هفت ماه را از جمله دلایل اصلی ناکامی آلبوم مزبور می‌دانند. درهای ورود آسیایی-آمریکایی‌ها به جریان اصلی اندکی باز بود، اما این اتفاق هنوزبه طور کامل رخ نداده بود.

خاورمیانه

هیپ هاپ اسرائیل در پایان دهه به تدریج شهرت و محبوبیت یافت، ستاره‌های زیادی از دو طرف فلسطینی ها () تامر نافر ‍ و( زیرزمینی ها ) یهودی پدیدار شدند؛ اگر چه برخی از آنها، از قبیل موک ای. به تبلیغ صلح و مدارا می‌پرداختند، دیگران احساسات خشونت گرایانه و ملی گرایی ملی گرا را سر می‌دادند.

اروپا

هیپ هاپ برای اولین بار در سال ۱۹۷۹ در فرانسه ظاهر شد و هم‌زمان با آن، این ژانر در ایالات متحده نیز به موفقیت‌هایی دست یافت. تا سال ۱۹۸۲، حتی ایستگاههای رادیویی هیپ هاپ نیز پا به عرصه وجود گذاشتند که از آن جمله می‌توان به رپر دپر اسنپر اشاره کرد. همچنین دی جی دی نستی، که بعدها تبدیل به ستاره‌ای در این زمینه شد، اولین حضور خود را تجربه کرد. همان سال یک کنسرت بزرگ هیپ هاپ برگزار شد؛ رپ تور نیویورک، که توسط اروپا ۱ حمایت می‌شد و در آن آفریقا بامباتا، گراند میکسر دی اس تی، فب ۵ فریدی، آقای فریز و راک استدی کرو دیده می‌شدند.

هیپ هاپ تاسال ۱۹۸۳ به یکی از بخش‌های برجسته صحنه موسیقی فرانسه تبدیل شده بود. دی نستی «پانام سیتی رپین»، که در سال ۱۰۸۴ عرضه شده بود، اولین هیپ هاپ ثبتی فرانسه محسوب می‌شد. فرانسه شماری از ستاره‌های بومی، از قبیل (گروه) آی ای ام آی ای ام و سوپریم ان تی ام را پرورش داد. البته مشهورترین هنرمند رپ فرانسوی یحتمل ام سی سولار سنگالی تباراست.

هیپ هاپ در اروپا هم درحوزه مردم قبائل قرار می‌گرفت و هم درحوزه مهاجران.
به عنون مثال، آلمان Die Fantastischen Vier مشهور و چندین اجراکننده آلمانی- ترک از فبیل (گروه رپ) کارتل کارتل بحث برانگیز را به وجود آرود.
هیپ هاپ سوئد در اواسط دهه هشتاد قرن ۲۰ ظهور کرد و تااوایل دهه نود شمار زیادی از« برنامه‌های نژادی سوئدی» از قبیل لوپ تروپ، «برنامه‌های مهاجران» مانند لاتین کینگز و برنامه‌های میکس شده همچون اینفینیت مس ، هنگام ضبط به منظور استفاده در بازار داخلی،از زبان انگلیسی انگلیسی به نوع رپ در « رینکبی سوئدی» که زبان آمیخته زبان آمیخته انواع مختلفی است، تبدیل شد.
مشهورترین هنرمند رپ در ایرلند دی جی کولی است و در کنار ویCraz-e، بی- واندر و گروههایی همچون انسان در برابر ماشین قرار دارد. ایرلند همچنین مجله هیپ هاپ خاص خود به نام « رپ ایرلند » را دارد که توسط دی جی احمد اجرا می‌شود.
مشهورترین هنرمندان رپ هلندی ها آزدراپ پوزهکه تمامی کارمندان آن اهل آمستردام هستند، پستمن، از کیپ ورد و سورینام است.
ایتالیا نیزهنرمندان رپ خاص خود، از جمله جووانوتی و آرتیکولو۳۱ را یافت و ملت آن به شهرت و سرشناسی دست یافتند؛ در حالی که صحنه لهستان با روی کار آمدن پی ام کول لی در ابتدای دهه شاهد هنرمندان بود.
در رومانی، بی. یو.جی. مافیا از پنتلیمون بخارست ظهور کرد و نشان آنها؛ یعنی رپ گنگ استا، مشابهت‌های زندگی در بلوک‌های آپارتمانی رومانی دوران کمونیستی را با پروژه‌های مسکن سازی در محله‌های آمریکایی نشان می‌دهد. گروه نشان خاص خود را برای تولید به نام کاسا دارد و به امضا و پخش آلبومهای هنرمندان به نام رپ از جمله؛ «مهست»، «گراسو اکس اکس ال»، «ام اند جی» و « ویلی»


» ادامه مطلب

اسناد تازه منتشر شده از جنایت بازداشتگاه کهریزک - جرس



ویژه جرس: متن کامل کیفرخواست دادستان نظامی تهران علیه ۱٢ عامل متهم فاجعه کهریزک

جـــــــرس: متن کامل کیفرخواست متهمان کهریزک با امضای معاون دادستان نظامی تهران عباس پارساپور به شماره ۴٧٠٣/٨٨ مورخ ٢۵ آذر ۱٣٨٨در ٢٧ صفحه اخیرا در اختیار جرس قرار گرفته است. در این کیفرخواست نام ۱٢ نفر به عنوان متهم به چشم می خورد؛۱۱ نظامی و یک غیرنظامی از اراذل و اوباش همکار نیروی انتظامی! بالاترین متهم پرونده فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ است و اگر چه نام چند نفر از مقامات عالی رتبه قضائی در کیفرخواست ذکر شده، اما ظاهرا این آمرین به عنوان متهم به رسمیت شناخته نشده اند. این کیفرخواست تنها عاملین و مجریان را دربرمی گیرد و به لحاظ سازمانی مجاز به پرداختن به آمرین نبوده است. نکته مهم دیگر اینکه این کیفرخواست تنها بر اساس شکایت شکنجه شدگان شکل گرفته است و از شکایت دادستان کل کشور و مدعی العموم در آن خبری نیست. معنای غیبت معنی دار مدعی العموم در این کیفرخواست این است که نظام از این متهمین شکایتی ندارد، چرا که عاملین انجام وظیفه کرده اند نه خودسری و تجری. در این زمینه اسناد دیگری نیز در اختیار جرس قرار گرفته است که بتدریج منتشر خواهد شد. جرس از کلیه حقوقدانان و وکلا دعوت به تحلیل حقوق اسناد کهریزک می کند. کهریزک آینه قضاوت و عدالت جمهوری اسلامی است.

"در هنگام پذیرش در بازداشتگاه کهریزک، تمام متهمان باید در انظار سایرین عریان شده و بعضا به صورت طولانی به همان صورت نگاه داشته می شدند...لباسهای زیر آنان اخذ و دور ریخته می شد و لباس های رویشان را به صورت وارونه به تن آنان می پوشاندند... اوباش و اراذل مستقر در بازداشتگاه نیز، به صورت نیمه عریان و عریان، در میان بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات تردد می کردند و به آزار آنان می پرداختند... با دستور مقامات مافوق، یکی از بازداشت شدگان توسط ماموران به مدت ده ساعت بدون آب و غذا در گودالی تا کمر مدفون گردیده و مورد آزار قرار گرفته بود... با وجود فصل تابستان و گرمای طاقت فرسا، بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات را به ۴ دسته تقسیم کرده و در قفس های مخصوصِ نگهداری اوباش و اراذل می انداختند... طبق اسناد موجود، فضای کافی حتی برای نشستن وجود نداشت و بیشتر این بازداشت شدگان، به طور ایستاده شب را به روز می رساندند... برای تمام افراد، تنها دو دستشویی موجود بود که یکی از آنها خراب و دیگری فاقد درب بود و بازداشتی ها به صورت پابرهنه در تمام محیط از جمله دستشویی تردد می کردند... تمامی بازداشتی ها دچار بیماریهای عفونی چشم شدند... ضرب و شتم مداوم با باتوم ، مشت و لگد، لوله، و برخوردهای فیزیکی خشن در گرمای شدید تابستان، سبب آن شده بود که بسیاری از بازداشتی های حوادث اخیر، دچار ضعف و غش و از هوش رفتگی شوند..."

با گذشت بیش از ۱۶ ماه از تعطیلی بازداشتگاه «کهـــریزک» و سپری شدن چندین ماه از ارائه گزارش کمیتۀ ویژۀ مجلس پیرامون حوادث و رخدادهای آن بازداشتگاه - که منجر به جانباختن تعدادی از بازداشت شدگان اعتراضات بعد از انتخابات شده بود- اینک دادنامه و کیفرخواست متهمان رده های مختلفِ این پروندۀ ملی، توسط منابع خبری در اختیار رسانه ها قرار گرفت.

چندی پیش معاون حقوقی و قضایی سازمان قضایی نیروهای مسلح، درباره آخرین وضعیت پرونده حادثه بازداشتگاه كهریزک گفته بود: از دیدگاه ما رسیدگی به پرونده كهریزک به اتمام رسیده و این پرونده طبق روال سایر پرونده‌ها، در حال ارسال به دیوان عالی كشور برای تجدیدنظر است.

گفتنی است در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، تعداد زیادی از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۸ تیر ماه، به دستور مقامات امنیتی و قضایی وقت- چون قاضی سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران- به بازداشتگاه مخوف کهریزک (واقع در جنوب تهران) منتقل شدند که در آنجا مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار گرفته و گروهی از آنان بر اثر شدت شکنجه ها جان باختند. مقامات ذیربط، بویژه دادستان وقت تهران، "مننژیت و بیماری" را عامل فوت آنان اعلام کردند، که این نظر قویا توسط پزشکی قانونی کشور رد شد.

سازمان قضایی نیروهای مسلح نیز، ۹ تیر (۳۰ ژوئن) امسال، دو تن از ماموران نیروی انتظامی را مسئول قتل سه بازداشتی (امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی) شناخت و آنها را علاوه بر "قصاص نفس"، به تحمل حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت دیه هم محکوم نمود. همزمان ۹ مامور انتظامی و متهم دیگر پرونده نیز، به تحمل مجازات هایی چون تحمل حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق محکوم شدند. اما بلافاصله بعد از اعلام این خبر، عضو کمیته ویژه مجلس در پیگیری حوادث بعد از انتخابات اعلام اسامی متهمان و محکومان پرونده کهریزک را در مقطع فعلی خلاف قانون دانست.

در همین راستا، روز یکشنبه ٢٨ آذرماه ٨٩، پس از ماهها فراز و نشیب، منابع خبریِ توانستند دادنامه و کیفرخواست ٢٧ صفحه ای برخی از متهمان این پروندۀ ملی را در اختیار رسانه ها قرار دهند.

به گزارش جرس، طی دادنامه و کیفرخواستی تنظیمی در سازمان قضایی نیروهای مسلح که تاریخ آن ٢۵ آذرماه ٨٨ ذکر شده، ضمن شرح سابقه و وضعیت غیر انسانی و اسفناک بازداشتگاه کهریزک، به گوشه هایی از عملکرد و اقدامات ۱٢ متهم پرونده - که ۱۱ تن از آنان مامور نیروی انتظامی می باشند- بر اساس اعترافات متهمین اشاره شده و خاطرنشان گردیده که خشونت، ایراد ضرب و جرح و آزار متهمان، "رویه ای جاری" در آن بازداشتگاه بوده است.

در این کیفرخواست که متهمین "بر اساس اقاریر و اعترافات"، به "قتل" و "مشارکت در قتل" از طریق ایراد ضرب و جرح، شکنجه و آزار بازداشت شدگان، محروم نمودن زندانیان از حقوق اولیه، ارائه گزارش خلاف واقع و تهدید شاکیان پرونده متهم شده اند، موقعیت سازمانی و اتهاماتِ سرتیپ عزیزالله رجب زاده، سرهنگ فرج کمیجانی، استوار محمد خمیس آبادی، استوار ابراهیم محمدیان، سرهنگ روانبخش فلاح، سرهنگ محمد عامریان، ستوان سوم سید کاظم گنج بخش، استوار اکبر رهسپار، استوار دوم حمید زندی، استوار دوم مجید وروایی و گروهبان دوم مهدی حسینی فر شرح داده شده است.

علاوه بر این افراد، لباس شخصی محمدرضا کرمی، که از اوباش و اراذل باسابقه بوده و توسط مسئولین بازداشتگاه بعنوان «مسئولِ بند» منصوب شده و در آزار و قتل بازداشتی ها نقش جدی داشته نیز، مورد اشاره قرار گرفته است.

در بند چهارم کیفرخواست، در شرح جزئیات فوتِ جانباختگان، ضمن تایید کامل ضرب و جرح های وارده، به نقل از کارشناسان پزشکی قانونی آورده است "مرحوم محسن روح الامینی ٢۵ ساله، به دنبال استرس های فیزیکی و روحی شامل ضربات متعدد جسمانی و شرایط بد نگهداری، دچار یک واکنش التهابی سیستماتیک و نارسایی در ارگان های حیاتی شده و فوت می نماید... مرحوم امیرجوادی فر ٢۵ ساله، طبق نظر گروه کارشناسان پزشکی قانونی، بر اثر ضربات ناشی از اصابت جسم سخت و مجموع صدمات وارده در راه انتقال از کهریزک به اوین فوت می کند... مرحوم محمد کامرانی ۱٨ ساله، بر اثر شدت ضربات ناشی از جسم سخت، دچار آسیب در نسوج و همچنین نارسایی کلیوی شده و بعد از انتقال به بیمارستان، فوت می کند..."

در بخش دیگری از این کیفرخواست همچنین به رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک که بعد از چندی به صورت مشکوک فوت می کند، نیز اشاره شده، که براساس اعترافات متهمین، وی و پزشک مافوقش، از امضای گزارش خلاف و اعلام مرگ متهمین به دلیل بیماری مننژیت امتناع می کنند تا درنهایت گزارش خلاف با امضایِ خودِ متهمین امضا شده و به مقامات قضایی ارسال گردید.

نکته حائز اهمیت دیگر در این قسمت از کیفرخواست، آمریت و نقش سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران می باشد که آمده است "بعد از امتناع دکتر پوراندرجانی و مافوقش (دکتر فرهمندپور) از امضای گزارش خلاف در مورد علت مرگِ بازداشتی ها، نامه ای توسط سعید مرتضوی تنظیم، دیکته و به ماموران داده می شود، که مرتضوی گفته بود بدلیل مصلحت، باید چنین گزارشی را به مراجع قضایی ارائه دهند و فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ نیز، دستور همکاری در این زمینه صادر می کند..."

ماموران ذیربط در گزارش خلاف واقع خود آورده بودند "بر اساس اعلام بیمارستان مهر، شهدای تجریش و لقمان، هر سه متهم بر اثر بیماری مننژیت فوت نموده و هیچگونه ضرب و شتمی در خصوص آنها در بازداشتگاه صورت نگرفته است..."

همچنین موضوع آمریت و نقش «حداد»، معاون امنیت دادستانی تهران، در دستور به اعزام بازداشت شدگانِ روز ۱٨ تیر به کهریزک، مورد اشاره قرار گرفته است.

از نکات قابل توجه دیگر اینکه، برخلاف آنچه قبلا اعلام شده بود که دهها تن از بازداشت شدگانِ اعتراضاتِ ۱٨ تیر ٨٨ به کهریزک اعزام شده اند، مشخص گردید، گروه زیادی از معترضینِ حوادث بعد از انتخابات (قبل از ۱٨ تیر) به آن محل اعزام و بر اساس موارد مندرج، در بند اوباش و اراذل مورد آزار و اذیت و شکنجه های خاص قرار می گرفتند، که آزار جراحت و صدمات وارده به بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات که در کهریزک نگهداری می شدند، تا ماهها پس از آزادی و تشکیلِ این پرونده، بر روی بدن آنها باقی مانده بود.

در این کیفرخواست گوشه ای از موارد قابل تامل در مورد نحوۀ شکنجه ها و نقش متهمان و آمران نیز مورد اشاره قرار گرفته است.

جرس توجه خوانندگان را به متن کامل این کیفرخواست که برای نخستین بار منتشر می شود جلب می کند::




























گفتنی است چندی پیش در جریان رسیدگی به این پرونده، شواهد و مستنداتی، نقش بارز و آمریتِ سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، و چند مقام ارشد قضایی دیگر، در فجایع کهریزک را مشخص کرده و سبب تعلیق مرتضوی، حداد، معاونت امنیت داستانی تهران و حیدری فر، دادیار داسرای ویژۀ امنیت شده بود، که بدلیل حمایت برخی نهادهای فراقانونی و همچنین رئیس دولت، دستگاه قضایی "تا کنون" توان برخورد جدی با دانه درشت های پرونده کهریزک را نداشته است.

ماه گذشته دبیر کمیسیون اصل نود مجلس، بابیان اینکه "سعید مرتضوی به دادگاه رفته و پرونده اش در دادسرای کارکنان دولت مفتوح است و از تمام مسئولیت های قضایی نیز معلق می باشد"، خاطرنشان کرده بود "سال ٨۵ آیت الله هاشمی شاهرودی (رئیس وقت دستگاه قضایی) دستور تعطیلی کهریزک را صادر کرده بود، اما مرتضوی اجازه این کار را نمی داد."

مرتضوی هم اکنون از سوی محمود احمدی نژاد، به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا منصوب شده و در حاشیه امنیت قرار دارد.

تنظیم: حمیدرضا تکاپو




» ادامه مطلب

احمدی نژاد چگونه دست مافیا را قطع میکند ؟!


» ادامه مطلب

آزادی بیان در جمهوری اسلامی - کارتونی از نیک آهنگ کوثر




» ادامه مطلب

کارتون - از هر انگشت خامنه ای یک هنری میریزد !



» ادامه مطلب

کارتون - آزاد کردن زندانیان !



» ادامه مطلب

همه چیز درباره سایت های ویکی - wiki


اغلب کاربران اینترنتی دنیای ویکی‌ها را با ویکی‌پدیا می‌شناسند. اما ویکی‌پدیا تنها یکی از وب‌سایت‌هایی است که محتوایش بر اساس ساختار ویکی‌ تولید و مدیریت می‌شود. ویکی‌ها به صورت عام به وب‌سایت‌های اینترنتی گفته می‌شود که مطالب آن به وسیله کاربران تولید و ویرایش شود. ویکی‌های زیادی با موضوعات مختلف در اینترنت فعال هستند که برای آشنایی با حوزه گسترده‌ فعالیت آنها، به تعدادی از معروف‌ترین‌هایشان اشاره می‌کنم.

WikiPedia : ویکی‌ برای همه

ویکی‌پدیا، بزرگ‌ترین دانش‌نامه آنلاین و بزرگ‌ترین وب‌سایت مبتنی بر ساختار ویکی است. بیش از ۱۶ میلیون مقاله در ۲۷۲ زبان به وسیله کاربران اینترنتی در این وب‌سایت ایجاد شده است. نه تنها دسترسی به اطلاعات ویکی‌پدیا برای همه‌ رایگان است، بلکه کاربران اینترنتی می‌توانند حتی بدون ثبت‌نام اغلب مطالب ویکی‌پدیا را ویرایش و کامل کنند. ۱۶ میلیون مقاله ویکی‌پدیا بیش از ۹۰۰ میلیون بار توسط کاربران ویرایش شده‌اند تا به نسخه فعلی رسیده‌اند. ویکی‌پدیا ۲۴ میلیون کاربر ثبت‌نام کرده دارد که از میان آنها حدود پنج هزار نفر به عنوان مدیران بخش‌ها و زبان‌های مختلف فعالیت می‌کنند و زمان بیشتری برای محافظت و به‌روزرسانی ویکی‌پدیا صرف می‌کنند.

AboutUs: ویکی برای وب‌مسترها

ابوت.آس، یک دایرکتوری برای دامنه‌های اینترنتی است که ساختار آن بر مدل ویکی‌ استوار است. مانند سایر دایرکتوری‌های مربوط به دامنه‌ها، در این وب‌سایت نیز به ازای هر دامنه اینترنتی یک صفحه اطلاعات مربوط به آن وجود دارد با این تفاوت که در اینجا اجازه ویرایش این اطلاعات به کاربران داده می‌شود. بیش از ده میلیون صفحه شامل اطلاعات دامنه‌های اینترنتی در این وب‌سایت وجود دارد. در این وب‌سایت برای هر دامنه اینترنتی به طور اتوماتیک صفحه اولیه ایجاد می‌شود که از اطلاعات صفحه «درباره ما» دامنه‌ها استخراج می‌شود؛ این اطلاعات اولیه با مشارکت کاربران اینترنتی کامل می‌شود.

WikiTravel: ویکی برای سفر

ویکی‌تراول، راهنمای آنلاینی برای سفر است. در ویکی‌تراول کاربران اینترنتی اطلاعات مربوط به سفر به شهرهای نقاط مختلف دنیا را تولید و ویرایش می‌کنند. آنچه ویکی‌تراول را از سایر وب‌سایت‌های راهنمای سفر متمایز می‌کند ساختار ویکی‌گونه آن است که علاوه بر اطلاعات رسمی، امکان به اشتراک‌گذاری تجربیات غیر رسمی کاربران را نیز فراهم آورده است. ویکی‌تراول موفق شد در سال ۲۰۰۷ جایزه بهترین وب‌سایت سفر در وبی‌آوارد (Webby Award) را از آن خود کند.

Foodista: ویکی برای آشپزی

فودیستا، دانش‌نامه قابل ویرایش در حوزه غذا و آشپزخانه است. اطلاعات فودیستا هم به وسیله کاربران ثبت‌نامه شده در وب‌سایت و هم توسط کاربران ناشناس تولید و ویرایش می‌شود. ساختار فودیستا از ترکیب مدل ویکی‌پیدا و آم.ام.دی.بي (IMDb) طراحی شده و در آن صفحاتی برای مواد غذایی و غذاهای مختلف وجود دارد. کاربران همچنین می‌توانند بخش دستور پخت غذاهای مختلف و تصاویر مربوط به آنها را در وب‌سایت ایجاد کنند.

IntelliPedia: ویکی برای جاسوس‌ها

اینتلی‌پدیا سیستم آنلاینی برای گردآوری و به اشتراک‌گذاری اطلاعات دستگاه‌ اطلاعاتی ایالات متحده امریکاست. طبیعی است که دسترسی به این وب‌سایت فقط برای عوامل اطلاعاتی ایالات متحده از طریق نام‌کاربری و کلمه عبور میسر است و از این‌رو دقیقاً نمی‌توان گفت در داخل آن چه می‏گذرد. آنچنان که گفته می‌شود این وب‌سایت مبتنی بر ساختار ویکی‌هاست و عملکردی مشابه ویکی‌پدیا دارد که عوامل بلندپایه جاسوسی و نظامی از آن برای تبادل و گردش اطلاعات محرمانه استفاده می‌کنند.

MyWikiBiz: ویکی برای محذوفان

در ویکی‌پدیا تنها برای موضوعاتی مدخل ایجاد می‌شود که از شهرت و اهمیت کافی برخوردار باشند. کافی بودن این شهرت و اهمیت از طریق توافق کاربران ویکی‌پدیا مشخص می‌شود که به خصوص برای محصولات و شرکت‌های تجاری، موضوع چالش‌برانگیزی است. وب‌سایت مای.ویکی.بیز بر مبنای همین چالش بنا شده است. در این وب‌سایت هر کاربر می‌تواند برای موضوعات و محصولات مربوط به خودش صفحه ایجاد کند. در این ویکی همه موضوعات دارای اهمیت و قابل توجه دانسته می‌شوند و هیچ موضوعی بی‌ارزش نیست.

WikiMapia: ویکی برای مسیریابی

ویکی‌مپیا، ترکیبی از سرویس گوگل‌.مپ و ویکی است. چند سالی می‌شود که سرویس گوگل.مپ نقشه تمام نقاط کره خاکی را با کیفیتی مناسب در اختیار کاربران اینترنتی قرار داده است. در گوگل.مپ تنها مکان‌ها و مسیر‌های رسمی و مهم روی نقشه مشخص شده است. ویکی‌مپیا، امکان ویرایش اطلاعات نقشه را برای کاربران فراهم کرده است. در ویکی‌مپیا کاربران می‌توانند نقاط مختلف نقشه، اعم از خیابان‌ها و مسیرهای فرعی، مکان‌های کمتر شناخته شده و غیر رسمی را روی نقشه اضافه کنند.

LostPedia: ویکی برای هواداران

لاست‌پدیا، ویکی درباره سریال تلویزیونی لاست است. این ویکی را هواداران این سریال راه‌اندازی کرده‌اند و اطلاعات گسترده‌ای درباره جنبه‌های مختلف این سریال در این ویکی قابل دسترس است. لاست‌پدیا یکی از ویکی‌هایی است که در سرویس ویکیا راه‌اندازی شده‌اند. ویکیا وب‌سایت میزبانی ویکی‌هاست که به کاربران اینترنتی امکان می‌دهد در مورد موضوعات مورد علاقه‌شان ویکی ایجاد کنند. در این وب‌سایت هزاران ویکی در موضوعات مختلف موسیقی، سینما، سرگرمی، ورزش و غیره ایجاد شده که لاست‌پدیا تنها یکی از آنها است.

LyricWiki: ویکی برای موسیقی‌بازها

لیریک‌ویکی، وب‌سایتی برای موسیقی‌بازهاست. در این وب‌سایت اطلاعات مربوط به ترانه‌ها، آلبوم‌ها و خوانندگان و گروه‌های موسیقی را کاربران اینترنتی تولید، دسته‌بندی و ویرایش می‌کنند. در این وب‌سایت علاوه بر اینکه متن ترانه‌های گروه‌ها و خوانندگان توسط کاربران وارد می‌شود، لینک به فایل‌های صوتی و تصویری مربوط به ترانه‌ها در وب‌سایت‌هایی مانند یوتیوب نیز اضافه می‌شود تا اطلاعات کامل‌تری گردآوری شده باشد. لیریک‌ویکی نیز در سرویس ویکیا میزبانی می‌شود.

WikiVersity: ویکی برای دانش‌پژوهشان

ویکی‌ورسیتی، مجموعه آنلاینی برای همه دانش‌آموزان و دانش‌پژوهشان در همه سطوح از دبستان تا دانشگاه است. منابع آموزشی و پژوهشی توسط خود کاربران اینترنتی در این وب‌سایت مشارکتی گردآوری می‌شود. ویکی‌ورسیتی منبعی برای آموزش غیر رسمی در حوزه‌ها و موضوعات مختلف است که محتوای آن به صورت دسته‌بندی شده و به رایگان در قالب دوره‌ها عرضه می‌شود. فرآیند آماده‌سازی و دسته‌بندی این ویکی نیز از جانب خود کاربران سطوح مختلف سایت انجام می‌شود.

UncycloPedia: ویکی برای هجوکردن

آنسی‌کلوپدیا که به نادانشنامه هم ترجمه شده، نسخه تقلیدی و هجوآمیز (پارودی) دانش‌نامه ویکی‌پدیاست. آنسی‌کلوپدیا، بسیار به ویکی‌پدیا شبیه است، هم در شکل ظاهر صفحات و هم در ایجاد کردن موضوعات مشابه با ویکی‌پدیا و حتی در طراحی لوگوی وب‌سایت؛ تفاوت در محتوایی است که برای هر مدخل نوشته شده است. کاربران آنسی‌کلوپدیا در این دانش‌نامه به تمسخر و هجو کردن همه چیز مشغول هستند و در این راه به هیچ چیز رحم نمی‌کنند! وب‌سایت در بیش از ۵۰ زبان از جمله فارسی دارای ده‌ها هزار مدخل است.

WikiLeaks: ویکی برای افشاگری

ویکی‌لیکس، وب‌سایت بین‌المللی است که دفتر آن در سوئد واقع شده است. در این ویکی اطلاعات حساس نشت پیدا کرده از دولت‌ها و سازمان‌ها با در نظر گرفتن حفظ هویت و امنیت منابع‌ منتشر می‌شود. ویکی‌لیکس به عنوان ابزاری روزنامه‌نگارانه در جهت گردش آزاد اطلاعات فعالیت می‌کند و مطالب آن برای برخی دولت‌ها و سازمان‌ها حساسیت‌زا بوده است. ویکی‌لیکس تنها چند کارمند ثابت و تمام وقت برای پشتیبانی دارد و همچون اغلب ویکی‌ها گردش آن از طریق فعالیت‌های داوطلبانه است.

WikiHow: ویکی‌ برای دستورالعمل

ویکی‌هاو متشکل از مجموعه راهنماها و دستورالعمل‌هایی است که نحوه انجام دادن کارهای مختلف را نشان می‌دهند. بالغ بر چندصدهزار راهنمای علمی برای انجام دادن کارهای مختلف توسط کاربران در این وب‌سایت نوشته و گردآوری شده است. این راهنماها هر موضوعی که تصور کنید را در برمی‌گیرند. مثلاً از راهنمای سوار شدن اسب تا خریدن دوربین عکاسی با مدل و مشخصات خاص تا راهنمای در امان ماندن از صدای بوق‌های ووزیلا در این وب‌سایت وجود دارد.

» ادامه مطلب

علت وضعیت این روزهای سایت بالاترین - کارتونی از ازل



» ادامه مطلب

سیر تطور وزارت اطلاعات از آغاز تا کنون

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، حجاريان در اين گفت‌وگو با اشاره به روند شكل‌گيري وزارتخانه اطلاعات اظهار مي‌كند: از اواخر بهمن 57 و روزهاي بعد از پيروزي انقلاب عمدتا قدرت به دست كميته‌ها افتاد در هر محله‌اي توسط نيروهاي مردمي در محل، كلانتري‌ها، مساجد و مراكز پيش‌آهنگي و كانون‌هاي جوانان كميته‌هاي مردمي تشكيل شدند. هر كميته هم در حد خودش ضمن كارهاي امنيتي جاري به جمع‌آوري اطلاعات مي‌پرداخت و عمدتا در زمينه اطلاعات داخلي واحدي در هر كميته به نام واحد اطلاعات شكل گرفته بود. به دليل عدم فرماندهي واحد، نوعي ملوك‌الطوايفي در كار كميته و كار اطلاعاتي آنها به وجود آمده بود تا اين‌كه امام به آقاي مهدوي كني حكم دادند كه كميته مركزي را شكل دهند و كميته‌ها را هماهنگ كنند. در استانها نيز اين كار را نمايندگان امام برعهده گرفتند. آقاي مهدوي هم در كميته مركز در ميدان بهارستان كار ساماندهي كميته را شروع كردند. اين در حالي بود كه شهرباني سابق عملا از بين رفته بود و كارهاي مربوط به آن توسط كميته‌ها صورت مي‌گرفت.
وي در ادامه درباره ديگر مراكزي كه كار اطلاعاتي مي‌كردند مي‌افزايد: چون تمركز و سرويس‌دهي هماهنگي وجود نداشت، نهادهاي مختلف براي خود كار اطلاعاتي مي‌كردند. با فاصله كمي از انقلاب سپاه پاسداران تشكيل شد و آنجا هم كارهاي اطلاعاتي صورت مي‌گرفت. قضات هم در زمينه پرونده‌هايي كه در اختيارشان بود كار اطلاعاتي مي‌كردند؛ خصوصا قضاتي كه در زمينه ضدخرابكاري و ضدجاسوسي و ضدامنيتي كار مي‌كردند. مثلا خاطرم هست كه آقاي خلخالي يك تيم اطلاعاتي داشت كه در زمينه پرونده‌هاي در اختيار ايشان به جمع‌آوري اطلاعات مي‌پرداختند.
حجاريان درباره اين‌كه آيا در دولت موقت هم كار اطلاعاتي صورت مي‌گرفت، مي‌گويد: دولت موقت و شوراي انقلاب در آن موقع سعي مي‌كردند كه بخش‌هايي از بقاياي ساواك مخصوصا اداره هشتم ساواك را كه اداره ضد جاسوسي بود، احيا كنند. اداره هشتم ساواك عمدتا مراقب سفارتخانه‌ها بودند و به دنبال جاسوس.
وي در پاسخ به اين پرسش كه سرنوشت ساواك و اسناد آن به طور كلي چه شد، ادامه مي‌دهد: بعد از پيروزي انقلاب چند جاي مهم بود كه گروه‌هاي مختلف سعي كردند كه به آن دست پيدا كنند. يكي راديو تلويزيون وقت بود كه عده‌اي رفتند و آنجا را گرفتند. عده‌اي هم كه به دنبال پول و پله بودند رفتند سراغ كاخ‌ها،‌يك عدم هم رفتند سراغ پادگانها و اسلحه خانه‌ها.
توده‌اي‌ها و برخي گروه‌هاي چپ هم تحت عنوان مردم انقلابي رفتند ساواك و اداره دوم كه مربوط به امنيت داخلي بود را در اختيار خود گرفتند. آنها بيشتر به دنبال اسامي اعضاي ساواك و اسناد داخلي آنان بودند. بعدا هم اسامي 8000 ساواكي كه چاپ شد كار يكي از همين گروه‌هاي چپ بود. اگر اشتباه نكنم گروهي به نام اتحاديه كمونيست‌ها اين اسامي را منتشر كرد.

حجاريان در ادامه در پاسخ به اين پرسش كه براي شما كجا اهميت داشت، اظهار مي‌كند:
ما آن موقع بيش از هر چيز نگران كودتاي نظامي عليه انقلاب بوديم. به همين خاطر فكر مي‌كرديم كه اگر بخواهد چنين طرحي عملي شود، بايد از ستاد مشترك ارتش پايه‌ريزي شود. به همين خاطر من با مرحوم حسن منتظرقائم و شهيد داوود كريمي و تعدادي از بچه‌هاي كميته نازي‌آباد و يك سري از دوستان سازمان مجاهدين انقلاب به ستاد مشترك رفتيم. آن موقع گروه Armish MAAG كه مستشاران نظامي آمريكا در ارتش ايران بودند در آنجا استقرار داشتند. پس از پيروزي انقلاب آنها فرار كرده بودند و در زير زمين ستاد مشترك پنهان شده بودند. زير زمين ستاد مشترك هفت هشت طبقه زير زمين بود و دربهاي بزرگي گاوصندوقي داشت و اساسا براي اختفاي سران حكومتي در زمان جنگ و بمباران‌هاي احتمالي ضد بمب طراحي شده بود. ما پس از استقرار در ستاد مشترك در اداره دوم ارتش كميته زديم.
وي درباره اداره هشتم ساواك نيز اظهار مي‌دارد: از طرف دولت موقت دكتر يزدي كه آن زمان، وزير امور انقلاب بود به اداره هشتم ساواك رفت.
پيش از انقلاب اداره هشتم ماموريتش را روي كشورهاي بلوك شرق به ويژه شوروي و نيز كشورهاي عربي تعريف كرده بود. دكتر يزدي با استفاده از همان نيروها و با تغيير و گسترده كردن حوزه ماموريتي اين اداره مجددا آن را برپا كرد.
بعدا كه سنجابي از دولت استعفا داد و يزدي شد وزير خارجه و دكتر چمران شد وزير امور انقلاب، اينها رفتند زير نظر چمران. بعدا ماجراي سعادتي را هم همين اداره هشتمي‌ها كشف كردند.
در پيگيري پرونده آناتولي فنسنكف كه افسر اطلاعاتي سفارت شوروي بود به ارتباط سعادتي رسيدند و او بازداشت شد.
عضو جبهه مشاركت در ادامه درباره چگونگي كشف كودتاي نوژه اظهار مي‌كند: ماجراي نوژه را بچه‌هاي كميته ستاد مشترك سرنخ‌هايي داشتند. چند گروه مظنون را هم در ميان افسران كشف كرده بودند. اما چون از مركزيت طراحي كودتا فاصله داشتند و از شاخه‌هاي دور بودند با آنها نمي‌شد به مركزيت دست يافت. آن موقع (آيت‌الله) آقاي خامنه‌اي به عنوان معاون دكتر چمران كه در آن زمان وزير دفاع بود و هم به عنوان نماينده امام در وزارت دفاع در ستاد مشترك مستقر شده بود. (آيت‌الله) آقاي خامنه‌اي يك روز مرا صدا كرد و گفت: ما در دادرسي ارتش نيرو نداريم. آقاي ري‌شهري را ايشان به ما معرفي كرد و گفت كه طلبه فاضلي است و از اين به بعد مسوول دادگاه ارتش است. ما هم به ايشان نيرو و امكانات داديم و دادگاه ارتش را راه انداختيم. سه روز مانده به عمليات كودتا چند تن از افسران مراجعه كردند و كودتا را لو دادند. ما در ستاد مشترك ستاد خنثي‌سازي تشكيل داديم و تركيبي از سپاه و كميته ستاد مشترك و كميته بهارستان در اين ستاد حضور داشتند و عمليات دستگيري‌ها را هم سپاه عهده‌دار شد. شب كودتا به آقاي ري‌شهري گفتم كه مي‌خواهد كودتا شود و ما آن را كشف كرده‌ايم. كم كم متهمين را معرفي مي‌كنيم به شما. (آيت‌الله) آقاي خامنه‌اي، دكتر چمران و امام را نيز در جريان گذاشتيم و {گفتيم} با توجه به اين كه يكي از اهداف كودتا مكان اقامت امام بود، بهتر است تغيير مكان دهند كه البته ايشان نپذيرفتند.
به آقاي بازرگان هم اطلاع داديم. من قبل از اين از آقاي بازرگان حكم گرفته بودم و به عنوان نماينده دولت در نيروي دريايي حكم داشتم.
وي با تاكيد بر منشا خارجي اين كودتا مي‌گويد: به طور مشخص صدام معتقد بود كه اين كودتا احدي‌الحسنيين است؛ چرا كه اگر ببرد خوب به نفع او بود انقلاب شكست خورده بود و اگر مي‌باخت باز هم به اين دليل كه منجر به تضعيف و فروپاشي ارتش مي‌شد باز هم به نفع او بود. صدام از مدتها قبل به دنبال حمله نظامي به ايران بود و فكر مي‌كرد تضعيف ارتش به هر ترتيب راه را براي حمله او باز مي‌كند.
خاطرم هست كه بعد از كشف كودتا و در زمان تسخير سفارت آمريكا يكي ازدوستان از من پرسيد كه توطئه بعدي به نظر تو چيست و من همان موقع گفتم كه حمله عراق به ايران. درست چند ماه بعد اين حدس به واقعيت پيوست و صدام در اواخر شهريور 59 به ايران حمله كرد.
حجاريان در پاسخ به اين پرسش كه آيا در ميان اسنادي كه از لانه جاسوسي به دست آمد ردي هم از نقش آمريكا بود، اظهار مي‌كند: در ميان آن اسناد ارتباطي پيدا نشد. جالب اين است كه اداره هشتمي‌ها هم هيچ اطلاعاتي از اين كودتا نداشتند.
وي مجددا در باره نقش آمريكا مي‌گويد: من دراين زمينه خيلي كار كردم. شخصا معتقدم كه CIA از ماجرا اطلاع داشته است. اين در بازجويي‌هاي برخي از افسران دستگير شده در ماجراي كودتا وجود داشت. بلندپايه‌ترين درجه‌داري كه جذب ستاد كودتا شده بود اقرار كرده بود كه پيوستن او به جريان كودتا به دليل اطمينان يافتن از پشتيباني آمريكا از اين ماجرا بوده است. در اين رابطه من بحث‌هاي مفصلي با مارك گايوارفسكي مورخ و جامعه‌شناس آمريكايي كه روي كودتاي 28 مرداد خوب كار كرد است و كلا در زمينه نقش و حضور آمريكا در ايران مطالعات جامع و خوبي انجام داده است داشته‌ام. او با افسران CIA در اين زمينه مصاحبه كرده است و مدعي است كه آنها نقش آمريكا را در كودتاي نوژه انكار مي‌كنند. اما او هم نمي‌تواند انكار كند كه حداقل CIA از اين ماجرا اطلاع داشته است و احتمالا سكوت او در برابر آن و اينكه مي‌توانسته است همان طوركه جنگ عراق عليه ايران را قبلا به ما اطلاع داده بود آن ماجرا را هم اطلاع دهد، اين نشانه رضايت CIA از انجام آن كودتاست.
به گزارش ايسنا وي در ادامه درباره تشكيل دفتر اطلاعات نخست‌وزيري مي‌گويد: با گذشت بيش از يكسال از انقلاب عملا امور اطلاعاتي و امنيتي گسترده و گسترده‌تر مي‌شد. پراكندگي‌ها و تداخل‌هايي كه به طور طبيعي از اين پراكندگي‌ها نشات مي‌گرفت در كارها اخلال ايجاد مي‌كرد. دفتر اطلاعات نخست‌وزيري با ابتكار خود شهيد رجايي شكل گرفت. اولين كاري كه در آنجا صورت گرفت تقسيم كار ميان سپاه و ارتش و كميته و شهرباني بود. حفاظت اطلاعات و اطلاعات عمليات مربوط به هر يك از اين نيروها به خود آنان واگذار شد. كميته‌ها در جمع‌اوري اطلاعات آشكار به عنوان ضابط قوه قضائيه تعريف شدند و البته بعدا دستگاه قضايي پليس قضايي را تشكيل داد كه بعد از چند سال آن را به هم زد و اخيرا مجددا به دنبال احياي آن افتاده‌اند. كارهايي كه براي خود دفتر باقي ماند يكي حراست‌هاي دستگاه‌هاي مختلف بود. يكي ضد جاسوسي (همان اداره هشتم سابق ساواك با تغيير ماموريت‌ها و كادرها) و سازمان جمع‌آوري پنهان. برخي كارهاي ويژه هم زير نظراين دفتر صورت مي‌گرفت. مثلا برخي خريدهاي ويژه اطلاعاتي، دستگاه‌هاي خاص كه خريد و ورود آن به كشور نياز به تشريفات ويژه داشت از اين طريق صورت مي‌گرفت. يك ستاد امنيت كشور هم درست شد كه بيشتر نقش دبيرخانه‌اي داشت و درجهت هماهنگي عمل مي‌كرد.
وي درباره ورود «كشميري» به دفتر اطلاعات نخست‌وزيري مي‌گويد: در ابتداي انقلاب بچه‌هاي سازمان مجاهدين خلق درهمه ارگانهاي حساس حضور داشتند. در دادستاني بودند. در دستگاه قضايي تا حد دستيار قاضي بودند. در حزب جمهوري هم حضور داشتند. مركزيت سازمان از مقطعي به بعد به نيروهايش اعلام كرد كه غيرعلني كار كنند و هويت سازماني خود را پنهان كنند. كلاهي، كشميري ، جواد قديري، عباس زري‌باف و تعداد ديگري از افراد نظير قاتل شهيد قدوسي از نيروهاي آنان بودند كه بعدا مشخص شد در حزب، دادستاني ، اطلاعات نخست وزيري و جاهاي مختلف نفوذ كردند. كشميري را آقاي علي تهراني (با شيخ علي تهراني اشتباه نشود) به ما معرفي كرده بود. البته ايشان هم شناختي از همكاري او با سازمان نداشت. اول انقلاب هركسي دوستانش را با خود مي‌آورد. كشميري خيلي منظم بود و درتنظيم گزارش‌ها و صورتجلسات دقت فوق‌العاده‌اي داشت. اين بود كه وقتي براي دبيرخانه شوراي امنيت ملي كسي را خواستند اطلاعات نخست وزيري هم كشميري را معرفي كرد. بعد از انفجار دفتر نخست وزيري بود كه در پيگيري‌ها پس از آنكه مادر و خواهر كشميري بازداشت شدند به ارتباطات خانوادگي او با سازمان دست پيدا كرديم. برادرهاي همسر كشميري در قصر شيرين عضو سازمان بودند و طبيعي بود كه با امكانات كمي كه ما در گزينش افراد درابتداي انقلاب داشتيم به اين ارتباطات دست پيدا نكنيم.
وي درباره اين‌كه آيا بعد از انفجار دفتر و افشاي نقش «كلاهي» اقدامي در دستگاهها براي شناسايي عوامل نفوذي صورت نگرفت تصريح مي‌كند: در فاصله كمي كه ميان اين دو انفجار بود عملا امكان گزينش مجدد همه نيروها نبود. اساسا تكيه روي پرونده انفجار نخست وزيري اقدامي مساله‌دار و از نظرمن تسويه‌حساب جناحي بوده است. راست‌ها مي‌خواهند از اين ماجرا سوء استفاده كنند. وگرنه چرا براي انفجار حزب پرونده‌اي درست نشد. چرا ماجراي كلاهي كه به لحاظ ابعاد بسيار بزرگتر از دفتر نخست‌وزيري بود و چرا براي ترور شهيد قدوسي پرونده تشكيل نشد. بچه‌هاي دفتراطلاعات نخست‌وزيري را گرفتند و سخت‌ترين فشارها را بر آن وارد كردند. ركورد تاريخي زندان انفرادي براي يكي از همين دوستان دفتر اطلاعات نخست‌وزيري دراين ماجرا به مدت سه سال كه نه قبل و نه بعد از انقلاب سابقه نداشت رقم خورد. ماجرا اينقدر بالا گرفت كه خود امام وارد شد و فرمان داد كه پرونده بايد مختومه شود. حالا هم هنوز بعد از بيست و چهار سال از آن ماجرا در نماز جمعه مي‌گويند كه ما نفهميديم كه پرونده چطور مختومه شد. جا دارد كه ما هم بگوييم كه ما نفهميديم كه چرا پرونده انفجار حزب اصلا مفتوح نشد.
حجاريان درباره اين‌كه چرا شخص او را بازداشت نكردند مي‌گويد: علت داشت. من در همان روز هشت شهريور در نازي‌آباد توسط تيم ترور مجاهدين خلق مورد سوء قصد قرار گرفتم. با موتور بودم به همراه همسر و دخترم. از آينه موتور ديدم كه موتور سوار از پشت اسلحه كشيد. من بلافاصله خود را روي زمين پرت كردم و خوابيدم و گلوله آنها از كنار گوشم گذشت. من نيز مسلح بودم. چند تير هوايي شليك كردم. يك تير هم به موتورشان زدم كه موتورشان از كار افتاد اما چون در نزديكي صف نانوايي بود مجبور شدم كه با پاي پياده تعقيبشان كنم. آنها هم پياده فرار كردند و در شلوغي و ازدحام جمعيت در بازار دوم نازي‌آباد گمشان كردم. بعدا همين تيم «آيت» را زدند و چند نفر ديگر را كشتند و پس از دستگيري اعتراف كردند كه كار ترور من هم از مركزيت سازمان به تيم مركزي ترور كه آنها بودند محول شده بوده است.
اين فعال سياسي درباره نحوه تمركز امور امنيتي و اطلاعاتي در وزارت اطلاعات مي‌گويد: با توجه به تجربياتي كه كسب كرده بوديم و وضعيت عمومي امنيت در كشور با كمك بچه‌هاي كميته ستاد مشترك و دفتر اطلاعات نخست وزيري طرحي را تدوين كرديم و توسط آقاي الويري در مجلس اول 16 امضا برايش جمع كرديم و به هيات رئيسه ارائه شد. اين طرح ابتدا مخالفت‌هاي جدي را برانگيخت. دركميسيون داخله ابتدا به مسووليت آقاي موحدي كرماني و بعد با مسووليت مرحوم موحدي ساوجي و بعدها هم كه كميسيون ويژه‌اي با مسووليت آقاي روحاني براي اين موضوع تشكيل شد، طرح مورد بررسي قرار گرفت. درهمه اين مدت چه زمان پيشنهاد و چه زمان بررسي و دفاع از طرح من به عنوان نماينده دولت حضور داشتم.
به طور جدي مي‌توان گفت كه اين طرحي بود كه در ابتدا همه با آن مخالف بودند. من خيلي تلاش كردم براي اينكه اين طرح جا بيفتد. روساي سه قوه مخالف اين طرح بودند. سپاه مخالف اين طرح بود. هر يك به نوعي استدلال مي‌كرد كه تمركز كار اطلاعاتي در وزارتخانه مخالف مصلحت كشور و يا تقسيم كار حكومتي است.
عمده كار اين طرح هم در مجلس دوم انجام شد كه مجلس نسبتا راستي بود و به طورطبيعي با من كه از نظر آنها سابقه جالبي نداشتم. مرا به عنوان عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي مي‌شناختند كه در دفترنخست‌وزيري با سابقه‌اي كه از كشميري به جامانده بود فعال بودم و… سر سازگاري چنداني نبود. با اين حال تلاش فوق‌العاده‌اي صورت گرفت كه اين طرح راي لازم را بياورد. آقاي موسوي اردبيلي با اين طرح مخالف بود و استدلال مي‌كرد كه اطلاعات ذيل و ضابط قضائي است و از بازجويي ، تعقيب مراقبت و دستگيري گرفته تا محصول كار آنها به كار قوه قضائيه مربوط مي‌شود و در واقع يك پليس قضائي باقدرت است. از اين جهت با تشكيل وزارتخانه زيرنظر دولت مخالف بود. (آيت‌الله) آقاي خامنه‌اي كه رئيس جمهور وقت بودند استدلالشان اين بود كه براي رئيس‌جمهور ابزاري باقي نمانده است و بايد دو نهاد به عنوان بازوي رئيس‌جمهور زير نظراو باشد؛ يكي سازمان برنامه و يكي هم اطلاعات. از طرف ايشان آقاي جواد مادرشاهي مي‌امد كه از قدرت استدلال و نطق بالايي برخوردار بود. انصافا هم كار كرده بود و تمام سرويس‌هاي كشورهاي مختلف را مورد مطالعه قرار داده بود. نمودار مي‌آورد. چارت تشكيلاتي سرويس‌ها را روي تخته مي‌كشيد و خلاصه براي طرح استدلال‌هاي خودش معركه مي‌گرفت و من هم مجبور بودم با او مخالفت كنم. آقاي هاشمي هم كه رئيس مجلس بود و چون عملا فرماندهي نيروهاي مسلح و رياست شوراي عالي دفاع را هم داشت با سپاهي‌ها نزديك بود. سپاهي‌ها آن موقع جدي‌ترين مخالفت‌ها را مي‌كردند. يادم مي‌آيد محسن رضايي و رضا سيف‌اللهي به من مي‌گفتند تو از كشميري بدتري. چرا كه امام دو بازو دارد يكي بازوي نظامي و ديگري بازوي امنيتي. تو مي‌خواهي با تمركز اطلاعات در دولت عملا يك بازوي امام را قطع كني و آن را بوروكراتيزه كني. توقع آنها اين بود كه اين دو بازو هر دو در سپاه جمع شوند. هاشمي هم طرفدار استدلال آنها بود. شهيد محلاتي هم كه نماينده امام در سپاه بود از اين استدلال دفاع مي‌كرد. همين‌ها رفتند سراغ امام كه كجاي دنيا اطلاعات وزارتخانه ‌است كه اين‌ها مي خواهند اطلاعات را وزارتخانه كنند. به امام گفتند كه اگر اطلاعات وزارتخانه شود همه اطلاعات آن رو مي‌شود و اين با فلسفه كار اطلاعاتي مغايرت دارد. يكروز احمد آقا به من زنگ زد و گفت امام راجع به اين طرح نظر مخالف دارند و مي‌پرسند كجاي دنيا اطلاعات وزارتخانه است كه شما مي‌خواهيد وزارتخانه درست كنيد. من دو استدلال آوردم. آن موقع آقاي صافي گلپايگاني دبير شوراي نگهبان بود. ايشان البته جزو روحانيت سنتي به حساب مي‌آمدند و گرايشات راست هم داشتند. من با ايشان بحث كرده بودم. ايشان معتقد بود كه چون وظايف و اختيارات رهبري در قانون اساسي احصاء شده است و اين به معني حصر اين اختيارات است عملا تشكيل سازمان اطلاعات توسط رهبري مخالف قانون اساسي است و اگر امام بخواهد كه اين تشكيلات را سامان بدهد بايد از موضع بنيانگذار نظام حكم حكومتي بدهد و خارج از قانون اساسي اقدام كند. من اين استدلال آقاي صافي را به اطلاع امام رساندم. موضوع ديگري را هم كه مطرح كردم اين بود كه بالاخره ممكن است در جريان كارهاي اطلاعاتي و امنيتي اقداماتي خلاف قانون صورت بگيرد. شكنجه‌اي شود. مشكلي براي بي‌گناهي به وجود آيد. اينها اگر كارشان مستقيم زير نظر امام باشد اين مسائل هم به پاي ايشان گذاشته مي‌شود. امام هر دوي اين استدلال‌ها را پذيرفت و نظرشان تغيير كرد.
به گزارش ايسنا وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا نظر امام بيشتر متوجه استدلال اول بود يا دوم، چون مساله اول به نوعي از مباحث رايج امروز ما نيز در تفسير قانون اساسي است، اظهار مي‌كند: من معتقدم كه امام روي استدلال اول بيشتر نظر داشتند و پذيرفتند. البته ما موضوع دوم را تا مدتها جايي مطرح نكرد بوديم، چرا كه ايجاد اين تلقي كه امام كار وزارت اطلاعات را به گردن نمي‌گيرد باعث مي‌شد كه نوعي نگاه منفي به اطلاعات در بين نيروهاي خود وزارت شكل بگيرد و نيروهاي مريد امام كم كم از وزارت بيرون بيايند. به همين خاطر ما در بحث‌هايمان بيشتر روي استدلال اول تكيه مي‌كرديم، امام هم بيشتر به موضوع قانون اساسي توجه داشت.
حجاريان در ادامه درباره تمركز وزارتخانه تحت نظارت دولت و مجلس و بحث اجتهاد وزير مي‌گويد: البته بايد بگويم كه موضوع اجتهاد وزير در طرح ما نبود. قبل از آن به اين موضوع بايد اشاره كنم كه مجلس دوم عليرغم اينكه مجلس راستي بود اما داراي هويت بود و از قدرت خود حراست و حفاظت مي‌كرد. اين زمينه خوبي بود كه بتوانيم با مجلس كار را به پيش ببريم. حتي مرحوم موحدي ساوجي كه با من مخالف بود اما چون اين موضوع را براي هويت مجلس و اختيارات آن داراي اهميت مي‌دانست در تمام طول بحث با من همراه بود و از استدلال‌هاي من به طور كامل پشتيباني مي‌كرد. البته من الان كه به اين موضوع نگاه مي‌كنم مي‌بينم كه شايد تلاش بيهوده‌اي كرده‌ايم. من آن موقع فكر مي‌كردم بالاخره وزير بايد از مجلس راي اعتماد بگيرد. مي‌شود از او سوال كرد. مي‌شود كميسيون براي نظارت تشكيل داد. مي‌شود تحقيق و تفحص كرد. مي‌شود وزير را استيضاح كرد و انداخت. همه اينها كمك مي‌كند كه وزارتخانه در خدمت مردم و دموكراسي باشد و خيلي كار دموكراتيك مي‌شد. اما حالا نگاه مي‌كنم مي‌بينم كه اگر فقط بخواهد يك جزء از ساختار سياسي دموكراتيك شود فايده چنداني ندارد. اگر از اول يك عده غربال شوند و عده‌اي ديگر به كمك شانتاژ روي كار بيايند، حال تشكيلات اطلاعات مي‌خواهد وزارت باشد، مي‌خواهد سازمان باشد، زير نظرنخست وزير به عنوان معاون نخست‌وزيرمثل ساواك يا مي‌خواهد زير نظر قوه قضائيه باشد، خيلي فرقي نمي‌كند.
{در هر صورت} مساله اجتهاد وزير اطلاعات بعدا به طرح اضافه شد. بحث‌هاي مربوط به اصل طرح كه در شرف پايان بود، طرحي با دو فوريت با امضاي 35 نفر از نمايندگان با محوريت آقاي موحدي كرماني و تعدادي از نماينده روحاني ديگر مجلس به هيات رئيسه آمد. آقاي هاشمي طرح را مطرح كرد و قرار شد روز بعد در دستور قرار بگيرد.
من در اين فاصله از مهندس موسوي پرسيدم كه به عنوان نماينده دولت چه موضعي داشته باشيم. بحث كرديم و ايشان نهايتا گفت كه شما سكوت كنيد و دولت در اين باره موضع نداشته باشد. بعد پيش آقاي (…) .رفتيم ايشان مخالفت كردند و گفتند اين طرح خيلي عوامانه است. در تعيين مصداق در مي‌مانند كدام مجتهد است كه توان و اراده و انگيزه كار اطلاعاتي داشته باشد و در عين حال از استعداد اين كار هم برخوردار باشد. ايشان گفتند برويد ببينيد اگر آقاي مومن مي‌پذيرد ايشان براي اين كار مناسب است اگر نه اين طرح خيلي جاي مطرح كردن ندارد و ما هم با آقاي مومن مطرح كرديم. ايشان بلافاصله گفتند ابدا، ابدا. در حين بحث‌ها هم ما سكوت كرديم و حتي آقاي موحدي ساوجي اعتراض كرد كه چرا دولت موضع ندارد. مگر مي‌شود دولت در اين موضوع سكوت كند. اما من هيچ موضعي در مورد اين طرح نگرفتم و اعلام كردم موضوع دولت سكوت است. به هر حال اين موضوع در مجلس راي آورد و به طرح اضافه شد.
حجاريان در پايان درباره طرح اخيري كه در مجلس مبني بر جدايي حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات از وزارتخانه مطرح شده نيز گفت: اين ايده كه حفاظت اطلاعات از درون سازمان‌ها بيرون برود سابقه طولاني دارد. اين ايده ابتدا از نيروهاي مسلح شروع شد و سپس نيروهاي انتظامي را در برگرفت و حال به وزارت اطلاعات كشيده شده و عن قريب به حراست‌ها هم كشيده خواهد شد. چون آنها نيز وظايف حفاظت پرسنلي دستگاه‌هاي مختلف را به عهده دارند. البته اگر كار به همين جا متوقف بماند شايد ضرري به كسي نرساند اما اين دستگاه‌ها هر كدام بالقوه مي‌توانند با وظايف جديدي كه به آنها محول مي‌شود نقش نهادهاي اطلاعاتي موازي را پيدا كنند و مثلا فلان نيروي بازنشسته فلان دستگاه را كه با يك شهروند عادي خرده حساب شخصي دارند در معرض كنترل قرار دهند و با اين بهانه به سراغ آن شهروند بروند. عملا تداخل عجيبي بين وظايف وزارت اطلاعات و اين دسته حفاظت‌ها كه مديريت آنها مستقل شده است به وجود خواهد آمد. اگر وزارت اطلاعات كه ادعا داريم مجتهدي با فضايلي كه قانون تعيين كرد است در راس آن قرار دارد و معتمد نظام هست و از مجلس راي اعتماد گرفته است نتواند مسووليت حفاظت اطلاعات پرسنل خود را به عهده بگيرد چه كسي شايسته‌تر از او وجود خواهد داشت كه اين مهم را عهده‌دار شود. اين طرح شايد مقدمه‌اي باشد براي آنكه با بردن بخشي از وزارت اطلاعات بعدا بتوانند تمام آن را به صورت سازمان به خارج از دولت و خارج از نظارت مجلس منتقل كنند. به قول ضرب‌المثل عرب: «اي سعد اين‌چنين شتر را وارد خانه مي‌كنند».
» ادامه مطلب

کاریکاتور - یارانه امام زمان و چاه جمکران !




» ادامه مطلب

احمدی نژاد : سلام حضرت امام !



» ادامه مطلب