برای خرید کارت گرافیک به چه نکاتی توجه کنیم ؟

انتخاب کارت گرافیک در اکثر موارد انتخابی سخت و ریسک پذیر بوده مگر اینکه شما اطلاعات کافی از GPU داشته باشید.GPU مخفف Graphics processing units هست مثل CPU که هر سال به سال و ماه به ماه مدل جدیدتری از آنها عرضه میشه و همین عرضه مدل های جدید هست که شما رو تو خرید کارت گرافیک به شک یا اشتباه میندازه.اگه شما اطلاعات کافی نداشته باشید ممکنه مبلغ هنگفتی بابت گرافیکی بدید که از نظر تکنولوژی منسوخ شده.
در این مقاله ما به شما 8 نکته برای خرید کارت گرافیک میگیم که میتونه کمک خیلی خوبی برای خرید گرافیک باشه.

1- حافظه رم همه چیز نیست!
شما برای اجرای بازی های در رزلویشن های بالا نیاز به حافظه رم بالایی دارید.کارت گرافیک خوب اغلب دارای حافظه رم بالایی هستن دلیلیش هم تکنولوژی واقع در GPU هست که نیاز به مقدار حافظه رم کافی داره.بهرحال سازندگان کارت های گرافیک میدونند که یه خریدار تازه کار ناشی فقط به مقدار حافظه رم توجه میکنه و اونو میعار اصلی برای مقایسه کارت های گرافیک میدونه! پس همین تازه کارها دلیل اصلی تولید کارت های گرافیک با حافظه رم بالا ولی قیمت بسیار نازل هستن.(نمونش همین 6200 که حتی 512MB هم داره!!!) تقریبا همه این کارتها داری performance یا کارایی بسیار پایین و بی ارزشی هستن.به این مثال توجه کنید :
داشتن حافظه رم 512 مگ برای مدل Radeon x1300 کمکی بهش نمیکنه تا از مدل 256 مگ x1600 بهتر عمل کنه.البته لازم به ذکر است که مقدار حافظه رم مشخصه مهمی برای خرید کار گرافیک است.تا کنون 4 نوع حافظه رم تولید شده DDR,DDR2,DDR3,DDR4 واضح است که هرچه مدل بالاتر باشه بهتر است در حال حاضر فقط ATI DDR4 تولید میکنه پس بجای نگاه کردن به حافظه رم بهتره به نوع حافظه دقت کنید.در مورد اهمیت این حافظه رم به نکته بعدی دقت کنید.

2- اطلاعاتی در مورد GPU
حافظه رم مهم است ولی نه به انداز GPU.مشخصه اصلی برای انتخاب یه کارت گرافیک خوب همین GPU هست.وقتی که شما بین مدل های مختلف کارتهای گرافیک جستجو میکنید مهمترین مشخصه برای قدرت و کارایی کارت گرافیک همون چیپ ست کوچک بنام GPU هست.در حال حاضر بهترین مدل های GPU توسط شرکت های Nvidia و ATI عرضه میشوند.ولی خرید یه کارت فقط با توجه به اینکه مدل GPU اون توسط شرکت Nvidia GeForce یا ATI Radeon هست کافی نیست.شما علاوه با این باید به مدل های GPU که توسط شرکت های Nvidia و ATI عرضه شده اند نیز دقت کنید.مدل های خوب GPU با قیمت حداقل 130 هزار تومان (entry-level 2400XT,8500 GT) تا 750 هزار تومان (high-end) با نام های مختلف .هر چه شماره کارت بالاتر باشه قدرت بیشتری داره ولی شما باید به نام جلویه کارت نیز دقت کنید GT, GS, GTS, GTX, XT, XTX.این نام ها اطلاعات مهم و اساسی به شما از قبیل مقدار Shader و Core Speed میدن.برای مثال گرافیک 6800 Ultra به مراتب بسیار پرقدرت از 7300 GS است.برای مقایسه بین مدل ها میتونید از Readme بازی های استفاده کنید.

3- Shaders
Shader یا سایه زن که اول نمونشو در کارت های سری Nvidia MX TI و ATI 8500 مشاهده کردیم یه مشخصه بسیار مهم برای انتخاب کارت گرافیک است.تا کنون Shader 4 آخرین مدل بوده که در سری Nvidia G8 و ATI 2000 وجود داره.هر مدل از این Shader دارای مقدار vertex و pixel هست.که بسته به نوع GPU و نوع Shader مقادیر مخلتفی دارند.ممکنه این مقادیر در یه مدل Shader 3 نسبت به مدل Shader 4 بیشتر باشه ولی اگه آینده نگر هستین توجه نکنین و حتما Shader 4 رو خریداری کنید.دلیلش هم ورود DX10 و VISTA هست که در نکته بعدی بیشتر در موردش توضیح میدیم.

4- Windows VISTA Direct3D 10
با ورورد VISTA که DX10 رو هم با خودش آورد تحولی عظیم در گرافیک بازی ها بوجود میاد.DX10 با فناوری های خود از قبیل Shader 4 به سازندگان بازی اجازه میده تا بتونن هر چه بیشتر روی گرافیک تمرکز کنن و بازی هایی با گرافیک حیرت انگیز تولید کنن نمونش همین Crysis که به زودی منتشر خواهد شد.بهتره برای فرق بین DX10 و DX9 از همین بازی استفاده کنیم.همانطور که میدونید(شایدم ندونید) در DX9 حداکثر مدل Shader 3 بود.بازی Crysis در 2 مدل DX9 و DX10 عرضه میشه که فرق زیادی بین گرافیک این 2 ورژن هست در ورژن DX9 گرافیک بازی همچنان حیرت انگیز هست چون سازندگان از آخرین قابلیت های DX9 استفاده کنن ولی هر چی تلاش کنن نمیتونن گرافیک رو به ورژن DX10 برسونن.Shader 4 قابلیت تولید جسم های حجیم رو داده مثل ابرها همچین نباید از نور پردازی بسیار پرقدرت در نسبت به Shader 3 نیز غفلت کنیم.فکر میکنن برای اینکه تفاوت این 2 سری رو بهتر درک کنید حتما یه نگاهی به عکس ها و تریلر ها بازی در 2 ورژن متفاوت بندازید.

5- زمان مناسب برای خرید کارت گرافیک
برای خرید کارت باید به اخبار ساخت گرافیک توجه داشته باشید.با توجه به اینکه شرکت های Nvidia و ATI هر 12 ماه تا 18 ماه یه فناوری جدید رو در کارت هاشون قرار میدن پس باید بنا به همین بازه زمانی نسبت به خرید کارت اقدام کنید.متاسفانه افراد زیادی بودن و هستن که به DX10 توجهی نداشتن و ندارن و همچنان سری DX9 و Shader 3 رو خریداری میکنن.ولی حتما بعد از خوندن این قسمت از مقاله سخت پشیمان خواهند شد.با ورود DX10 کم کم بازی ها به سراغ استفاد از Shader 4 میرن و دیگه کارتهای سری DX9 که Shader 3 رو ساپورت نمیکنن.همون بلایی که با ورود Shader سر MX داران و بعد سر FX دارن اومد.ولی خبر خوبی که هست اینکه سری بعدی Shader فعلا تولید نمیشه پس الان بهترین موقع برای خرید یه کارت DX10 است.

6- نیازی به خرید کارت 700 هزار تومان نیست
جدیدترین مد کارت گرافیک یعنی 8800 ULTRA قیمتی بین 650 تا 750 هزار تومانه داره.ولی این کارت مخصوص تعداد معدود هست که بدرد من و شما نمیخوره.(پولشو نداریم).شما میتونین کارتهای High End رو هم پیدا کنید که قیمت بسیار ارزونتری دارن.از قبیل 8600 GTS که قیمتی حدود 200 تومان داره البته این کارت High end نیست ولی کارت بسیار خوبی است یا 8800GTS که حدود 350 تومان هست.از مدل های Ati هم میشه به 2900 XT با قیمتی حدود 450 تومان اشاره کرد.

7- شما پاور کافی دارید؟
با ورود کارت های جدید متقابلا نیاز به توان و وات بیشتری برای تامین برق کارت لازم است.در صورتی که پاور کافی نداشته باشید 2 حالت پیش میاد یا سیستم بالا نمیاد یا اینکه از تمام قدرت کارت گرافیک بهره نمیبرید.البته ممکنه باعث خرابی کارت و سیستم هم بشه! در حال حاضر برای سیستم با گرافیک های 8500 8600 یا 2400 2600 پاور 430 وات Real یا حقیقی کافی است.برای استفاده از کارتهای High end حداقل پاور 500 تا 700 وات Real است.دقت کنید که حتما پاور Real خریداری کنید.من به شما مدل های cooler master رو پیشنهاد میکنم.

8- AGP و PCI Express
از زمانی که PCI E جایگزین AGP شد شرکت های سازندن فعالیت خود رو روی ساخت کارت بر روی این اسلات شروع کردند و کم کم ساخت کارت برای AGP کمرنگ شد.دلیلش هم پهنای باند بیشتر PCI E است که حدود 2 تا 4 برابر بیشتر از AGP است.البته شرکت ATI در حال حاضر کارت 2600 خود رو برای AGP وارد بازار کرده که میتونه یه خبر خوب برای AGP داران باشه ولی من بهشون پیشنهاد میکنم بجای این شادی کردن بیان کل سیستمو عوض کنن و از PCI E استفاده کنن البته این کار خیلی گرون تموم میشه ولی بحرحال هر کی خربزه میخوره پای لرزشم میشینه! از همون حدود 2 سال پیش که PCI E اومد هر چی میگفتی برو PCI E بگیر گوش نمیکردی اینم نتیجش.در هر حال اگه AGP دارین و خیلی با سیستمون رفیق شدین این کارتهای ATI بدردتون میخوره.

در پایان این مقاله هم مقایسه ای بین سری کارت های جدید 2 شرکت ATI و Nvidia میکنیم.
اول از شرکت Nvidia شروع میکنیم . 8400 GS که یه کارت بسیار ضعیف هست و بنظر من اصلا ساخت این کارت اشتباهه.این کارت حدود 60 تومان است. 8500 GT این مدل برای رقابت با مدل 2400 ati ساخته شده که با اینکه از اون قوی تره ولی بازم خیلی ضعیفه چون DDR 2 هست قیمتی حدود 100 تومان داره از فکر خرید این کارت بیا بیرون پسر.البته اگه سری DDR3 این کارتو بگیرید بدک نیست در حدود 7600 GT قدرت داره .میرسیم به کارتی که خیلی فروش کرده 8600 GT با رم DDR3 که با اختلاف قیمت کمی که با 8500 GT داره خریدش 100% به صرفه تر هست.البته این کارت در مدل های DDR2 نیز تولید شده مواظب باشید مغازه دار گولتون نزنه.لازم به ذکره هر 2 مدل 8500 و 8600 دارای حافظه رم 256 و 512 هستن ولی ما با توجه به اشکلاتی که در ساختار 512 بوجود اومده و قدرت کارت حتی در بعضی تست ها کمتر شده خرید همون 256 mb رو توصیه میکنیم.مدل بعدی 8600 GTS هست که میشه گفت بهترین خرید برای افراد هست که از نظر مالی نه فقرین و نه پولدار این کارت با قیمتی حدود 190 تومان تا 280 دارای کاریی خیلی بالایی هست ولی اگه بازم صبر داشته باشین و یه مقدار دیگه پول جمع کنید خرید 8800GTS بشدت توصیه میشه این کارت همونطور که گفته شد High end هست و قیمتی حدود 350 تومان داره.مدل بعدی هم 8800 GTX هست که قیمتش حدود 600 تومان هست که دیگه نیازی به تاکید بر قدرتش نیست مدل 8800 ultra هم که در موردش توضیح دادیم.

سری ATI کارشو با 2900XT همراه DDR4 شروع کرد کارتی که خیلی سرصدا میکرد ولی وقتی عرضه شده همه رو نا امید کرد و یه شکست بود.این کارت که برای رقابت با 8800 GTX ساخته شده بود در رقابت با 8800 GTS هم در بعضی تست ها عقب افتاد البته ممکنه دلیلش ساختار متفاوت این 2 کارت باشه دیده شده در بعضی تست ها هم 2900 XTX قوی تر بوده.بعد از شکست این مدل ATI بسرعت سری 2400 و 2600 رو وارد کرد که بازم با شکست مواجه شد.مدل 2400 قیمتی حدود 90 تومان داره که در بالا در مورد توضیح داده شد.مدلXT 2600 هم تونست کمی بهتر عمل کنه البته مدل XT.این کارت برای رقابت با 8600 GTS ساخته شد که کمی بهتر از 8600 GT باشه ولی بازم از 8600 GTS کم آورد البته مدل DDR4 همین کارت میتونه تا حد 8600 GTS هم باشه ولی کمی گرونتره این کارت قیمتای مختلفی داره حدود 150 تومان برای DDR3 .این مدل دارایه 2 نوع DDR 3 و DDR 4 است. در کل خرید 8600 GTS در مقابل با 2600 XT توصیه میشه و همینطور 8600 GT در مقابل با 2400XT .به تازگی ATI شروع به ساخت کارت R650 نیز کرده تا شاید بتونه شکستشو جبران کنه.
» ادامه مطلب

عاقبت سگهای فرمانبر دیکتاتورها





وبلاگ رهایی - بولندی ( Blondi ) یکی از سگهای مورد علاقه هیتلر بوده که به صورت هدیه به او داده می شود . هیتلر بلوندی را نسبت به سگهای دیگرش بیشتر دوست داشته و بیشتر جا ها با او بوده که حتی به او اجازه می داده که بر روی تختش بخوابد . در اوائل سال ۱۹۴۵ هیتلر بولندی را با خودش به یکی از پناهگاهایش می برد . چون اواخر جنگ جهانی دوم هیتلر در حال شکست بوده به او تعدادی قرص خودکشی داده می شود که در مواقع ضروری استفاده کند . او این قرصها را به بلوندی میدهد تا تاثیر این قرصها روی او آزمایش کند و دهان بولندی را با زور باز و قرص ها را توی دهانش خورد می کنند و بعد سگ می میرد .و همچنین یاران هیتلر دیگر سگهایی که با بولندی در پناهگاه بودند را می کشند. نازی ها در تبلیغاتشان همیشه هیتلر را به عنوان شخصی که دوستدار حیوانات بود معرفی می کردند. به همین خاطر همیشه هیتلررا با عکس سگهایش نشان می دادند. این داستان واقعی برای آنهایی هست که پاچه خواری دیکتاتورها را میکنند و سر تعظیم مقابلشان فرود می آورند از جمله پاچه خوارهای کشورمان و می تواند درست عبرتی برای آنها باشد .


» ادامه مطلب

ریاضیات در جمهوری اسلامی - کاری از آریا

» ادامه مطلب

عکس - جوراب زنانه ضد گلوله !

» ادامه مطلب

عکس احمد جنتی بعد از 50 عمل جراحی پلاستیک !

» ادامه مطلب

فرار مزدوران پلیس ضد شورش در عاشورای خونین

» ادامه مطلب

تلفن همراه چگونه كار ميكند ؟

تلفن همراه چگونه كار ميكند ؟

امروزه ميليون‌ها نفر در سراسر جهان از تلفن‌هاي سلولي (همراه) استفاده مي‌كنند . در واقع تلفن‌‌هاي همراه نوع پيشرفته راديو تلفن‌هاي دهه 1880 هستند كه در آن زمان روي خودروها نصب و استفاده مي‌شد . اين سامانه داراي يك يا چند دكل آنتن مركزي براي هر شهر بود وهر دكل مي‌توانست تا 25 كانال ارتباطي را تا شعاع 40 الي 50 مايل پوشش دهد . اما به علت محدوديت كانال‌هاي ارتباطي امكان مشترك شدن براي همه وجود نداشت. تلفن همراه سامانه اي سلولي است زيرا مناطق تحت پوشش آن به سلول‌هاي تقريباً 6 گوش تقسيم بندي مي شود.

بدين ترتيب كل فضاي مورد نظر تحت پوشش سلول‌هاي مختلف قرار مي‌گيرند . در مركز هر سلول يك دكل آنتن به نام (BTS) نصب مي‌شود و بر حسب ظرفيت هر سلول تعداد مشتركان تغييرمي كند.معمولاً هر سلول آ‌نالوگ قادر است تا 56 كانال راديويي را پشتيباني كند به عبارت ديگر هر سلول مي‌تواند همزمان مكالمه‌ي 56 نفر با تلفن همراه را در محدوده‌ي تحت پوشش خود اداره نمايد . اما اين ظرفيت در روش‌هاي ارتباطي ديجيتالي امروزه افزايش يافته است . براي مثال درسامانه ي ديجيتالي TDMA مي توان تا سه برابر ظرفيت آنالوگ يعني تقريباً 168 كانال را پوشش داد.

تلفن همراه يك سامانه ي كم توان راديويي است . اكثر تلفن هاي همراه داراي دو سطح توان خروجي 0.6 وات و 0.3 وات هستند. به همين ترتيب ايستگاه‌هاي مبناي هر سلول نيز با توان كم كار مي‌كنند. عملكرد با توان كم داراي دو مزيت است:

1-تبادل سيگنال‌ در محدوده‌ي هر سلول بين ايستگاه و گوشي با آنتن همان سلول انجام مي‌پذيرد و سيگنال‌ها از حيطه‌ي سلول فراتر نرفته بنابر اين هر گوشي فقط با يك دكل آنتن ارتباط برقرار مي‌سازد و از اين جهت كانال‌هاي BTSهاي ديگر براي يك نفر اشغال نخواهد شد.

2- مصرف انرژي باتري گوشي تلفن بهينه و نسبتاً كم مي‌شود.

شبكه‌ي سلولي همچنان كه گفته شد نيازمند نصب دكل‌هاي زيادي است. يعني يك شهر بزرگ ممكن است داراي هزاران دكل جهت پوشش سرتاسري باشد و هزينه‌ي سنگيني را در بر دارد، ولي از جهتي كه امكان استفاده از اين سامانه براي تعداد زيادي از مردم را فراهم مي‌آورد هزينه‌ي لازم به مرور جبران خواهد شد.

جابجايي سلولي

هر تلفن يك كد شناسه‌ي مختص خود دارد. اين كد‌ها جهت شناسايي مالك تلفن و شركت خدمات دهنده است. هنگامي‌كه گوشي روشن مي‌شود، منتظر دريافت سيگنال‌ از يك كانال كنترل مي‌ماند. اين كانال يك كانال ارتباطي مخصوص جهت ارتباط گوشي و نزديك‌ترين ايستگاه BTS است. اگر تلفن به هر دليلي نتواند چنين سيگنالي را دريافت و شناسايي نمايد، پيغام خارج از محدوده « No Service» خواهد داد. در صورت دريافت اين سيگنال گوشي آماده‌ي برقراري ارتباط مي‌شود. كاربر چه در حال صحبت و چه در حال آماده باش حركت و جابجايي داشته باشد، ممكن است از حيطه‌ي يك سلول خارج و وارد محدوده‌ي سلول ديگر شويد. سامانه‌هاي سلولي مي توانند بدون قطع ارتباط تلفني، آن را از سلولي به سلول ديگر هدايت نمايد.

سامانه ‌هاي آنالوگ اوليه در سال 1983 با عنوان (سامانه پيشرفته تلفن متحرك) Amps مجوز ايجاد خود را از كميسيون فدرال ارتباطات آمريكا دريافت نموده و با بسامد 824 الي 894 مگاهرتز آغاز به كار كردند. اين تلفن‌ها داراي 832 كانال به صورت جفت بودند، 790 كانال براي انتقال صوت و 42 كانال جهت تبادل داده، در واقع هر جفت بسامد (يكي جهت ارسال و ديگري جهت دريافت) در اين سامانه ‌ها تشكيل يك كانال ارتباطي را مي‌دادند كه پهناي باند هر كانال نيز برابر 30 كيلوهرتز تعيين شده بود.

نسل جديد

تلفن‌‌هاي سلولي ديجيتالي مشابه نوع آنالوگ اما متفاوت از آن كار مي‌كنند و قادر به ايجاد كانال‌هاي ارتباطي بيشتر و با كيفيت مطلوب‌تري هستند. اين سامانه ‌ها اطلاعات مورد تبادل را به صورت 0 و 1 و فشرده شده ارسال و دريافت ميكنند به اين دليل حجم سيگنال اشغالي در شبكه‌ي ديجيتالي توسط هر گوشي برابر 1/3 تا 1/10 سامانه آنالوگ است.

فناوري دسترسي سلولي

سه نوع روش معمول جهت انتقال اطلاعات توسط شبكه‌هاي تلفن سلولي عبارتنداز:

- دسترسي چند‌گانه‌ي تقسيم بسامدي (FDMA): كه هر تماس را برروي يك بسامد مجزا قرار مي‌دهد.

- دسترسي چندگانه‌ي تقسيم زماني (TDMA): هر تماس را به بخشي از يك زمان روي يك بسامد واگذار مي‌كند.

- دسترسي چندگانه‌ي تقسيم كدي (CDMA): كه به هر تماس يك كد منحصر اختصاص داده و به كل طيف پخش مي‌كند. در قسمت اول هر يك از اين سه روش عبارت «دسترسي چندگانه» را مي‌بينيم، اين بدين مفهوم است كه هر سلول امكان برقراري ارتباط بيش از يك نفر را در يك زمان فراهم مي‌آورد.

1- FDMA: در اين روش كل طيف بسامد به چندين كانال تقسيم مي‌شود، اين روش اكثراً جهت سامانه‌هاي آنالوگ به كار مي رود ولي قابليت طراحي به صورت ديجيتال را نيز دارد، اما جهت سامانه ‌هاي ديجيتالي كارآيي موثر نخواهد داشت.

2- TDMA: از يك پهناي باند نازك 30khz كيلوهرتز و به طول 6.7 ميلي‌ثانيه جهت تقسيم زمان به سه بخش استفاده مي‌كند. هر مكالمه 1/3 حجم زماني معمول را در اين حالت اشغال نموده و موجب فشرده‌سازي و افزايش بهره‌وري مي‌گردد و باعث افزايش تعداد كانال‌هاي هر سلول خواهد شد. اين سامانه در باند‌هاي 900 و 1800 مگاهرتز در اروپا و آسيا و نيز 1900 مگاهرتز در آمريكا مورد استفاده قرار دارد. متأسفانه باند 1900 GSM)) كه در آمريكا كاربرد دارد با سامانه ‌هاي جهاني همساز نيست.

3- CDMA: يك تفاوت كلي با سامانه TDMA دارد. در اين روش بعد از تبديل سيگنال‌ها به ديجيتال آن‌ها را بر روي كل پهناي باند موجود انتشار مي‌دهند و همچنين به هر تماس و سيگنال‌ يك كد منحصر به فرد اختصاص مي‌دهند. در اين حالت گيرنده‌ نيز جهت بازيابي اطلاعات از كد مشابه مختص هر تلفن استفاده مي‌نمايد. بازده‌ي اين سامانه 8 الي 10 برابر سامانه ‌هاي آنالوگ (AMPS) است و ظرفيت را به ميزان چشم‌گيري افزايش خواهد داد.

مختل كننده‌ي تلفن همراه

وسيله‌اي است كه با ارسال سيگنال‌هاي همسان با بسامد كار تلفن و با ايجاد تناوب‌هاي نامنظم، با تواني بيشتر از يك تلفن سلولي، مانع ارتباط بين گوشي و BTS سلول خواهد شد و ايجاد ارتباط و مكالمه را غير ممكن مي‌سازد.

اين وسيله غالباً در مواردي كه استفاده از تلفن همراه مخاطرات امنيتي در بردارد به كار مي‌رود، مثلاً در مكان‌هايي مانند مراكز نظامي ، تالارهاي همايش و جلسات مهم از نظر حفظ امنيت، اين وسايل مي‌توانند ثابت و يا قابل حمل باشند.

تقويت كننده تلفن همراه

اين دستگاه وسيله‌اي است كه قادر است سيگنال‌هاي بسامدي مربوط به تلفن همراه را كه از طرف سلول (BTS) پخش مي‌شود، حتي اگر بسيار ضعيف باشند، به‌ طوري‌كه گوشي تلفن قادر به تشخيص و دريافت آن‌ها نباشد، دريافت نموده و پس از تقويت دوباره ارسال نمايد، اين وسايل تقريباً شبيه تكرار كننده‌ها‌ي راديويي عمل مي‌كنند. تقويت كننده‌ها معمولاً در نقاطي كه سيگنال‌ها بسيار ضعيف اند (نقاط كور) مورد استفاده قرار مي‌گيرند. همچنين مي‌توان از آن‌ها جهت انتقال گستره‌ي سيگنال مثلاً انتقال سيگنال‌ تا چندين طبقه زيرزمين ساختمان كه در حالت عادي امكان پذير نيست و يا مسير‌هاي مترو زيرزمين استفاده نمود.

» ادامه مطلب

زندگی نامه ابوریحان بیرونی


ابوریحان محمد بن احمد بیرونی (زادهٔ ۱۴ شهریور ۳۵۲، کاث، خوارزم - درگذشتهٔ ۲۲ آذر ۴۲۷، غزنین)، دانشمند بزرگ و ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و تاریخ‌نگار ایرانی سده چهارم و پنجم هجری است و بعضی از پژوهندگان او را از بزرگ‌ترین فیلسوفان مشرق‌زمین می‌دانند.

خاستگاه
بیرونی در ۱۴ شهریور ۳۵۲ خورشیدی (۲۹ ذیقعده ۳۶۲ قمری برابر ۵ سپتامبر ۹۷۳ میلادی) در خوارزم که در قلمرو سامانیان بود به دنیا آمد، و زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود، «بیرون» نام داشت. مرگش در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بوده‌است و برخی درگذشت او را در ۲۲ آذر ۴۲۷ خورشیدی (۲۷ جمادی‌الثانی ۴۴۰ قمری برابر ۱۳ دسامبر ۱۰۴۸ میلادی) می‌دانند. اکثر تألیفات بیرونی به زبان عربی بوده است ( زبانی که در آن دوران اجبارا مورد استفاده مردم ایران قرار گرفته بود ) ولیکن آثاری هم مثل التفهیم دارد که به هر دو زبان فارسی و عربی نوشته است .

فلسفه
بیرونی دقّت و اصابت نظر خویش را مدیون مطالعات فلسفی بود، امّا او در فلسفه پیرو روش متعارف عهد خویش یعنی آن روش که به وسیله کندی و فارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده بود نبود ؛ بلکه به باورهای ویژه و روش جداگانه و ایرادات خود بر ارسطو ممتاز است، وی همچنین از آثار فلسفی هندوان کتبی چون «شامل» را به عربی ترجمه نمود.

ناموری و شهرت
دانشنامه علوم چاپ مسکو، ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها و تالار کتابخانه‌ها نهاده و لقب «استاد جاوید» به او داده‌اند.

نجوم
بیرونی گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقا محاسبه و تعریف کرده است. خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه‌گرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنه به زیر مطالعه برد.

دانش فیزیک
از اختراعات بیرونی میتوان به دستگاه اپیکتوگرام - چگال سنج اجسام - که برای سنجش وزن مخصوص اشیاء بکار میرود را نام برد .

زیست شناسی و تکامل
بیرونی در فصل ۴۷ کتاب تحقیق ماللهند تلاش میکند که از دید یک طبیعی دان به توضیح این که چرا نزاع های مهاباراتا "باید رخ میداد" بپردازد. او در آن کتاب به توضیح روندهای طبیعی و از جمله نظرات زیست شناختی مربوط به تکامل (فرگشت) می پردازد. برخی از اندیشمندان نظرات بیرونی را با داروینیسم و انتخاب طبیعی قابل قیاس می دانند. یکی از این نظرات مشابه با نظریه بنیادین مالتوس درباره عدم تناسب میان نسبت تولید مثل و نیازهای ابتدایی حیات است.بیرونی می گوید : " حیات جهان بستگی به دانه افشانی و زاد و ولد دارد. با گذشت زمان هر دوی این فرایند ها افزایش می یابند. این افزایش نامحدود است حال آنکه جهان محدود است. "

او سپس به این اصل موجودات زنده اشاره می کند. " هنگامی که گروهی از گیاهان یا جانوران دیگر تغییری در ساختمانشان رخ ندهد و گونه ویژه نامیرایی را بوجود آورند, اگر یکایک اعضای این گونه ها به جای آنکه تنها بدنیا بیایند و از بین بروند, به زاد وولد بپردازند و چندین بار, چندین موجود همانند خود را بوجود آورند, بزودی تمام دنیا از همان یک گونه گیاهی یا جانوری پر خواهد گشت و آنها هر قلمرویی که بیابند تسخیر خواهند کرد."

بیرونی سپس به تشریح انتخاب مصنوعی می پردازد. " کشاورز ذرت خود را بر می گزیند و تا جایی که می خواهد به کشت و ذرع آن می پردازد و آنچه را که نمی خواهد ریشه کن می کند. جنگل دار شاخه هایی که به نظرش برگزیده هستند را نگه می دارد و سایر شاخه ها را می برد.زنبور ها افرادی از گروه را که تنها می خورند ولی کاری برای کندویشان نمی کنند, می کشند. "

وی سپس نظر خود را در باره طبیعت اعلام می کند. با کمی توجه می توان دلمشغولی های داروین در باره انتخاب طبیعی را در این عبارات باز یافت. " طبیعت به شیوه ای مشابه عمل می کند, ولی در تمامی شرایط رویکردش در مورد همه یکسان است. او اجازه نابودی برگ و میوه را می دهد و بدین طریق جلوی آنها را برای تولید آنچه هدف نهاییشان است می گیرد. طبیعت آنها را نابود می کند تا جایی برای دیگران باز نماید."

حکومت‌های هم‌دوره
در زمان بیرونی، سامانیان بر شمال‌شرقی ایران شامل خراسان بزرگ‌تر و خوارزم به پایتختی بخارا، زیاریان بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف، بوئیان بر سایر مناطق ایران تا بغداد، بازماندگان صفاریان بر سیستان و غزنویان بر جنوب ایران خاوری (مناطق مرکزی و جنوبی افغانستان امروز) حکومت می‌کردند و همه آنان مشوق دانش و ادبیات فارسی بودند و سامانیان بیش از دیکران در این راه اهتمام داشتند. بیرونی که در جرجانیه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصیل علم کرده بود، مدتی نیز در گرگان زیر پشتیبانی مادی و معنوی زیاریان که مرداویج سر دودمان آنها بود به پژوهش پرداخته بود و پس از آن تا پایان عمر در ایران خاوری آن زمان به پژوهش‌های علمی خود ادامه داد. با این که محمود غزنوی میانه بسیار خوبی با بیرونی نداشت و وسایل کافی برای پژوهش، در اختیار او نبود ولی این دانشمند لحظه‌ای از تلاش برای تکمیل تحقیقات علمی خود دست نکشید.

کتاب‌ها و کارها
یک طراحی از کتاب فارسی بیرونی. در این نمایه، شماری از گام‌های ماه به تصویر کشیده شده است. بیرونی که بر زبان‌های یونانی، هندی و عربی هم چیره بود، کتب و رسالات بسیار که شمار آنها را بیش از ۱۴۶ گزارش کرده‌اند نوشت که جمع سطور آنها بالغ بر ۱۳ هزار است. مهم‌ترین آثار او التفهیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامه است و کتاب تحقیق ماللهند درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن. بیرونی کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد، ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است، نه پول.

بیرونی، هم‌دورهٔ بوعلی سینا بود که در اصفهان می زیست و با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند. بیرونی در جریان لشکرکشی‌های محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز بخشی از آن است) امکان یافت که به این سرزمین برود، زبان هندی فراگیرد و در باره اوضاع هند پژوهش کند که فراوردهٔ این پژوهش، کتاب «هندشناسی» اوست. از ديگر آثار وی می‌توان به كتاب الصیدنه فی الطب اشاره كرد كه كتابی است در باره گیاهان دارویی و با تصحیح دکتر عباس زریاب خویی منتشر شده است.

آثـــار

تحقیق ماللهند: موضوع این کتاب مذهب و عادات و رسوم هندوان و نیز گزارشی از سفر به هند است.

قانون مسعودی: کتابی است در نجوم اسلامی شامل یازده بخش. در این کتاب بخشهایی مربوط به مثلثات کروی و نیز زمین و ابعاد آن و خورشید و ماه و سیارات موجود است.

التفهیم لاوایل صناعت التنجیم: این کتاب نیز در نجوم و به فارسی نوشته شده است و برای مدت چند قرن متن کتاب درسی برای تعلیم ریاضیات و نجوم بوده است.

الجماهر فی معرفه الجواهر: بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تألیف کرد و موضوع کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف است. ابوریحان در این کتاب فلزات را بررسی کرده و نوشته است. او نظریّات و گفته‌های دانشمندانی مانند ارسطو اسحاق الکندی را درباره حدود سیصد نوع ماده معدنی ذکر کرده است. وی در این کتاب به شرح فلزها و جواهرهای قاره‌های آسیا، اروپا و آفریقا می‌پردازد و ویژگی‌های فیزیکی ماند بو، رنگ، نرمی و زبری حدود ۳۰۰ نوع کانی و مواد دیگر را شرح می‌دهد و نظریه‌ها و گفتارهای دانشمندان یونانی و اسلامی را دربارهٔ آن‌ها بیان می‌کند.

صیدنه: این کتاب دربارهٔ مواد شیمیایی و خواص و طرز تهیه آن‌ها نوشته شده است.

آثار الباقیه عن القرون الخالیه (اثرهای مانده از قرن‌های گذشته): ابوریحان در این کتاب مبدأ تاریخ‌ها و گاه‌شماری اقوام مختلف را مورد بحث و بررسی قرار داده است. از جمله این اقوام - ایرانی‌ها - یونانی‌ها - یهودی‌ها - مسیحی‌ها عرب‌های زمان جاهلیت و عرب‌های مسلمان نام برده و درباره اعیاد هر یک به تفصیل سخن گفته است. این کتاب را می‌توان نوعی تاریخ ادیان دانست.
» ادامه مطلب

درد دلهای پدر شهید داوود صدری

شرح این واقعه را در گفتگویی که جرس با پدر داوود صدری انجام داده است پی بگیرید:

آقای صدری وقتی از دستگاه قضایی پیگیر پرونده شکایت تان و شناسایی قاتل فرزندتان بوده اید، در این یک سال مشخصا چه جوابی به شما دادند؟
جواب مشخص شان این است که لباس شخصی ها بچه ما را کشته اند، بازپرس پرونده آدم خوبی است و اوایل به ما می گفت متولی و بانی این قتل هرکسی که باشد به پای میز محاکمه خواهیم کشاند ولی یک مدت که گذشت دیگر صریحا به ما می گویند: لباس شخصی ها به بچه شما شلیک کرده اند.

آیا همان لباس شخصی ها را هم شناسایی کرده اند؟
اتفاقا سوال ما هم همین است که وقتی این همه آدم را دستگیر کرده اند پس چطور تا به حال حتی یک لباس شخصی که می گویند به بچه های ما شلیک کردند، شناسایی نشده اند؟ لباس شخصی کجا بود؟ همه می دانند که بالای پشت بام پایگاه بسیج مقداد به سمت پسرم شلیک شده است.

یعنی بازپرس پرونده این را تایید می کند که از بالای پشت بام به مردم شلیک شد ولی توسط لباس شخصی ها این کار صورت گرفت؟
آنها که قاتل را معرفی نمی کنند الان دست ما از همه جا کوتاه است. ما هیچ قدرتی نداریم و هیچ کاری از دست مان بر نمی آید. کسانی که قدرت دارند هم که برای شناسایی قاتل بچه ما کاری نکرده اند، من خودم به عنوان یک پدر دوبار راه افتادم به سمت جایی که بچه ام گلوله خورد و از نزدیک در مورد وقایع روز ۲۵ خرداد پرس و جو کردم. شاهدان می گویند از بالای پشت بام پایگاه بسیج مقداد به سمت بچه ها شلیک شده است.

به جز پسر شما دیگر چه کسانی دقیقا در همان منطقه و از سوی بام پایگاه بسیج هدف گلوله قرار گرفتند؟.
بله. کسی که خودش شاهد بود چگونه یک مادر و دختر را در مهد کودک به رگبار بستند برایم هم چیز را تعریف کرد مردم و اهالی منطقه می گویند یکی از دلایلی که ناگهان مردم به کوچه و خیابان آمدند شنیدن صدای شلیک تیر هوایی بود. یعنی با صدای تیر مردم به کوچه ها ریختند بعد کشته شدند.
جریان مادر و دختری که در مهدکودک کشته شدند خیلی غم انگیز است. این مادر و دختر از ترس شان به مهدکودک پناه می آورند، در را می بندند و به در تکیه می دهند. اما از بالا آنها را به رگبار می بندند و گلوله از درها هم عبور می کند و به آنها می رسد. فردی که من نمی توانم اسمش را بیاورم در همان منطقه ساکن است می گفت؛ وقتی تیراندازی ها قطع شد یک صدای ضعیفی از داخل مهدکودک می آمد. مردم با نردبان وارد شدند و قفل در را هم شکستند اما خون ریزی مادر و دختر خیلی زیاد بود و تا بیمارستان جان دادند. مردم از ترس شان آنجا را ترک کردند شاید اگر کسی زودتر به دادشان می رسید آنها الان نجات پیدا کرده بودند.

شما خودتان رفتید از نزدیک صحنه های شلیک به درهای مهدکودک را دیده اید؟
بله، اول دیوارها را رنگ کردند تا جای گلوله ها مشخص نباشد و حالا هم که در مهدکودک را عوض کرده اند .

در مورد پسرتان و نحوه تیر خوردن او شاهدان به شما چه می گفتند؟
می گفتند از بالای پایگاه بسیج تیری به بازوی سمت چپ پسرم شلیک شد. دستش را سوزاند و از پهلو به قلبش رسید. یک نفر این حرف را نزده که بگوییم دروغ می گوید. همه کسانی که آنجه هستند آن روز دیدند که در بالای پشت بام پایگاه بسیج چه کسانی ایستاده بودند.

پسر شما در راهپیمایی شرکت کرده بود؟
پسرم دنبال کارش رفته بود، ولی حتی اگر در تظاهرات هم شرکت کرده بود، آیا جواب یک شعار «رای من کو» گلوله بود؟ یعنی نمی توانستند صبوری کنند تا این همه مردم شب به خانه هایشان برگردند و باید تظاهرات را با گلوله تمام می کردند؟ من خودم نظامی بودم زمان شاه و اگر قانون تغییر نکرده باشد تا جایی که می دانم شلیک گلوله در دو صورت ممکن است. برای حفظ جان و اسلحه. یعنی برای مراقبت از این دو. تازه باید به سمت کمر به پایین را هدف قرار داد نه قلب و سینه یک بچه را. اینکه می گویند لباس شخصی ها به بچه من شلیک کرده اند، خب چرا باید دست این لباس شخصی ها اسلحه داد؟ اگر واقعا راست می گویند آیا به نفع خود کشور نیست که همین لباس شخصی ها را شناسایی و معرفی کنند؟

شما الان به عنوان خانواده شهید محسوب می شوید و در مراسم شهدایی هم که برای بسیجیان تشکیل شده بود شرکت کرده اید، آیا همه اینها موجب نشد حداقل به شما در روند پیگری پرونده شکایت تان کمک کنند؟
ما وقتی بیناد شهید به ما گفت شما باید خیلی افتخار هم بکنید که بچه شما بسیجی باشد، گفتیم وقتی پسرم کارمند ساده یک شرکت خصوصی بود چرا دروغ بگوییم. قبل از سالگرد هم که از طرف بسیج آمدند خانه ما و گفتند می خواهند برای شهدا سالگرد بگیرند و بعد هم پسرم را جزء شهدایی اعلام کردند که کارت هم به ما دادند، من گفتم مگر این کارت برای ما بچه می شود. من روی تخت افتاده بودم، مریض بودم، این پسر عصای دستم بود، کمک حال خانواده بود، همه زندگی ما بود…(گریه آقای صدری این بخش از مصاحبه را ناتمام باقی می گذارد)

آقای صدری از مقامات مسوول چه کسانی به خانه شما آمده اند و وعده پیگیری پرونده را داده اند؟
از استانداری آمدند خانه ما که من نحوه کشته شدن پسرم را برایشان گفتم، خود آقای سردار جعفری یک بار قراربود بیاید که نتوانست و از طرف ایشان آمدند که ما گفتیم هیچ خواسته ای جز معرفی قاتل نداریم .

هیچ گاه مشکلی برای سایر اعضای خانواده پیش نیامد که به عنوان مثال تذکر یا اخطاری به شما بدهند؟
اینها ریز و درشت زندگی ما را می دانند، الان هم این تلفن کنترل می شود و همه حرف های ما را دارند می شنوند، تلفن تمام فامیل های ما کنترل است. یک بار خواهرزاده مرا که در شهرستان زندگی می کند بردند و بازجویی کردند. مگر گناهش چه بود. روزهای اول بود که داوود را از دست داده بودیم. یکی از هم کلاسی های خواهرزاده ام از انگلیس زنگ زد و طبیعی است که او هم در حال عصبانیت به آنها گفت این بسیجی های… پسردایی مرا کشتند، همین را .حرفی را زد که مردم در کوچه و خیابان هم می گویند ولی او را بردند و از او تعهد گرفتند که دیگر به انگلیس زنگ نزند. به من هم از تمام دنیا زنگ می زنند. از آلمان، از اتریش، از انگلیس. در خانه من هم به روی همه باز است مگر می شود ما به‌ آقای کروبی و موسوی بگوییم به دیدار ما نیاید، مگر می شود من به مردم بگویم به خانه ما نیایید. هیچی نگوییم و هیچ کس را هم نبینیم وقتی بچه ما را کشتند؟ اگر می خواهند همین قدر را هم نگوییم، بیایند مرا هم اعدام کنند.

مگر برای رفت و آمدهای افراد به خانه شما تذکری هم دادند؟
وزارت اطلاعات شهریار مرا خواستند، رفتم، تمام زیر و بم زندگی ما را می دانند۲۳ سال ارتش بودم و هیچ مشکلی نداشتم، دلیلی نمی شود چون آقای کروبی آمد خانه ما مرا ببرند …خودشان آمدند خانه ما مگر در خانه ما به روی آنها باز نبود الان هم در خانه ما به روی موسوی باز است، آقای خاتمی هم بیاید در خانه ما به روی ایشان هم باز است مگر وقتی از سپاه و بسیج و استانداری آمدند من در خانه ام را به روی کسی بستم؟

آیا خواسته ای از مسوولان به جز شناسایی قاتل داشته اید که رسیدگی نکرده باشند؟
پسرم زمانی که گلوله خورد کیفی همراه او بود که کلیه مدارک اعم از گواهینامه، کارت ملی ، کارت پایان خدمت، دفترچه بانک به همراه سه میلیون تومان پول نقد که همان روز از بانک گرفته بود در همان کیف بود. همه مدارک را به ما برگرداندند به جز مبلغ نقدی را. وقتی مراجعه کردیم، گفتند حتما همانجا که تیر خورد، کیفش را دزدیدند. سوال من این است اگر کیف پسرم را مردم دزدیده بودند، کلیه مدارکی که در کیف بود را پس چطور به ما برگرداندند؟ من به اطلاعاتی ها می گویم کیف دست شماست، اما آنها می گویند دزد برده است . همان شب هم که رفتم بیمارستان وقتی ما را راه نمی دادند، تا اسم بچه ام را گفتند اجازه ورود دادند، یعنی اسم بچه مرا از روی مدارکی که در کیف همراهش بود شناسایی کرده بودند ، برای من مسئله فقط این است که چرا راست نمی گویند.

اخیرا کسانی که در کهریزک آدم کشته اند را معرفی و محاکمه کردند، چه حالی دارید وقتی می گویند کسانی که در خیابان به آدم ها شلیک کرده اند را نمی توانند شناسایی کنند؟
من شنیده ام خانواده های کسانی که در کهریزک کشته شده اند، خواستار محاکمه مرتضوی هستند ولی هنوز او را محاکمه نکرده اند. من خودم بارها شاهد بی احترامی ها وتوهین هایی که در دادگاه انقلاب به ما شده است بوده ام . کارهای غیر انسانی که ایشان کرده اند، هیچ کس دیگری انجام نداده است. من نمی گویم دادسرای جنایی با من بد رفتاری کرد اما در مورد دادگاه انقلاب فقط می شود گفت بیدادگاه است. درست است که در دادسرای جنایی جوابی به ما ندادند ولی توهین هم نکردند اما چقدر ما در همین دادگاه انقلاب توهین شدیم.
» ادامه مطلب

معرفی رنگهای سیمهای پاور و ولتاژ آنها

منبع تغذيه كامپيوتر تان ( ATX) داراي چند رشته سيم هاي خروجي هست كه هر كدوم از انها با يك رنگي جداگانه مشخص مي باشد شما ميتونيد با وصل كردن سيم رنگ سبز( سويچ استارت) به يكي از رنگهاي مشگي خروجي منبع تغذ يه را در خارج از كيس روشن نمود و ولتاژ هاي درج شده را با يك در صد تغيير تست كنيد اگر ولتاژ هاي خروجي مطابقت داشت منبع تغذيه شما سالم است پايه سيگنال رنگ اول رنگ دوم

1 3.3v نارنجي بنفش

2 3.3v نارنجي بنفش

3 GND مشکي مشکي

4 5v قرمز قرمز

5 GND مشکي مشکي

6 5v قرمز قرمز

7 GND مشکي مشکي

8 PW_OK خاکستري نارنجي

9 5v_SB بنفش قهوه¬اي

10 12v زرد زرد

11 3.3v نارنجي بنفش

12 -12v آبي آبي

13 GND مشکي مشکي

14PS _ON سبز خاکستري

15 GND مشکي مشکي

16 GND مشکي مشکي

17 GND مشکي مشکي

18 -5vسفيد سفيد

19 5v قرمز قرمز

20 5v قرمز قرمز
» ادامه مطلب

سنگسار و اعدام ، دو دستاورد جمهوری اسلامی برای مردم ایران


» ادامه مطلب

ترس جمهوری اسلامی از سکولاریسم بیشتر از سکس - نیما نیستانی

» ادامه مطلب

ملت ایران در اسارت توهمات سران رژیم !

» ادامه مطلب

خوش خدمتی ، حتی بقیمت جان انسانها - کاری از مانا نیستانی

» ادامه مطلب

کاریکاتور - نبرد آخر الزمان !

» ادامه مطلب

کارتون – نصیحت دکتر مصدق به موسوی

» ادامه مطلب

عکس های حمله بسیجی ها به خوابگاه دانشگاه اصفهان












» ادامه مطلب

درد دلهای همسر شهید فاطمه سمسارپور در مصاحبه با روزآنلاین

فرشته قاضی - حسن میر اسدالهی، همسر فاطمه سمسارپور در گفتگو با "روز" اعلام کرد دادسرای نظامی از او خواسته دیه بگیرد اما او حاضر به گرفتن دیه نیست. فاطمه سمسارپور به اتفاق پسرش، کاوه میراسدالهی روز 30 خرداد سال گذشته در جریان اعتراضات مردمی، در مقابل منزلشان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. خانم سمسارپور همان روز جان باخت اما پسرش بعد از دو جراحی سنگین، زنده ماند.
پیکر خانم سمسارپور، به گفته همسرش شبانه و در شهرستان بابل دفن شده است. آقای میراسدالهی که شکایت کرده و خواهان معرفی قاتل همسر و ضارب فرزندش شده است به "روز" می گوید: آخرین جواب دادگاه این بود که ضارب شناسایی نشد و بهتر است دیه بگیرید.
در حین مصاحبه صدای پسر کوچک این خانواده که از پنجره شاهد گلوله خوردن مادر و برادرش بوده به گوش می رسد. او از پدرش گله میکند که: چرا باز این مسائل را تکرار میکنید. چرا آن صحنه ها را برای من زنده می کنید، بسه دیگه و...
کوشا میراسدالهی روز 30خرداد وقتی مادر و برادرش گلوله خوردند از پشت پنجره نظاره گر بود و به گفته پدرش به همین علت از نظر روحی ضربه خورده و تحت درمان روانپزشک است. این پسر که اکنون 13 سال دارد، در قالب شعری، شهادت مادرش را توصیف کرده است. او در این شعر مرگ مادرش را چنین توصیف کرده: گل او ریخت که ریخت، پرپر شد ولی این چشم ندید، گل او را بردند، بذر او بر دل ماست... جسم او را بردند، ریشه اش در تن ماست....


گفتگوی "روز" با حسن میراسدالهی، همسر فاطمه سمسارپور را در ذیل بخوانید.

آقای میر اسدالهی، روز 30 خرداد چه اتفاقی افتاد؟
من از صبح رفته بودم سر کار؛ آن روز کارم زیاد بود و گفته بودم دیر برمیگردم. خانه ما در کوچه سینا است پشت مجتمع قضایی و نزدیک آزادی. آن روز همه جا شلوغ بود، من به خاطر بچه ها که یکی دانشجوی دانشگاه شریف بود و دومی هم در مدرسه مفید، نزدیک خوابگاه شریف درس می خواند، در نزدیک آزادی خانه گرفته ام. فاطمه گاهی می خندید و می گفت: این همه جا؛ تو ما را آوردی اینجا! و من می گفتم به خاطر بچه ها اینجا بهتر است و...
آن روز نگران بودم، ساعت 6 غروب دل شوره داشتم زنگ زدم خانه و با فاطمه حرف زدم؛ حالشان خوب بود و منزل بودند. ساعت 7 بود که دل شوره و استرس شدید آزارم میداد، پسر کوچکم کوشا زنگ زد اصلا نمی توانست حرف بزند. به سرعت راه افتادم سمت منزل، همه مسیرها بسته بود. اما هر طور بود خودم را به منزل رساندم. دیدم پسر کوچکم هراسان و گریان در خانه است و فاطمه و کاوه نیستند. چند تن از همسایگان هم منزل ما بودند. آنها گفتند فاطمه و کاوه گلوله خورده اند.

این اتفاق چگونه رخ داده بود؟ همسر و فرزند شما چگونه تیر خورده بودند؟
حدود ساعت یک ربع به 7 بوده که فاطمه و بچه ها صدای انفجاری را در کوچه می شنوند. فاطمه و کاوه سراسیمه پایین می روند ببینند چه خبر است. همسایه های دیگر هم پایین می آیند. چند نفر را می بینند که کلت به دست ایستاده اند. تعقیب و گریز با مردم به کوچه ما کشیده بود. جنب منزل ما، یک مجتمع چند طبقه است. رئیس مجتمع رو به نظامیانی که اسلحه به دست بودند، دستانش را بالا می برد و با اشاره به لوله گاز می گوید: شلیک نکنید، اینجا منفجر می شود. اما همان لحظه با گلوله به پای مرد همسایه می زنند و بلافاصله هم فاطمه و کاوه را که کنار او ایستاده بودند. فاطمه را به قلبش و کاوه را به شکمش می زنند. و همه اینها در حالی اتفاق می افتد که کوشا از پنجره همه را می دیده است.

بعد از تیراندازی چه اتفاقی می افتد؟ همسر و پسرتان و همچنین همسایه تان را کجا می برند؟
بااینکه نزدیک خانه ما درمانگاه بود و آمبولانس هم وجود داشت اما هیچ اقدامی نمی کنند. مردم خود آنها را به درمانگاه بهگر و سپس بیمارستان شهریار می برند. نمی دانم چگونه رفتم تا درمانگاه بهگر... در مسیر شاید حدود 20 بار باتوم خوردم اما عین خیالم نبود.. اصلا نبودم انگار در این دنیا... چگونه می رفتم فقط خدا میداند... به درمانگاه رسیدم و پرسیدم؛ هیچ کس جوابگو نبود. تا پرستاری راهنمایی ام کرد. بعد وسایلی رادر گوشه ای تلنبار شده. دیدم در بین کوه وسایل ساعت مچی همسرم که سال گذشته برای تولدش خریده بودم بود. پرستارگفت برده اند شهریار... رفتم بیمارستان شهریار... همه چیز آشفته بود... رفتم بیمارستان شهریار، سراغ فاطمه و کاوه را گرفتم. پرستاری گفت خانمت فوت کرده اما پسرت زنده است. رفتم بالای سر کاوه، دیدم غرق در خون است. گفتند پزشک ندارند، مسیر ها بسته است و پزشک ها نتوانسته اند به بیمارستان برسند. فاطمه که نزدیک ساعت 7 گلوله خورده بود، مدتی طولانی بدون پزشک روی تخت افتاده و جان داده بود. دکتر که بعد آمد و دید گفت اگر به او رسیده بودند زنده می ماند. ساعت حدود ده بود که دکتر دهخدا رسید. با سختی و داوطلبانه آمده بود. مسیر بسته بود و تمام طول راه، پشت فرمان و در حالیکه دستش کارت شناسایی و بیرون از پنجره بود، تا بیمارستان آمده بود. خدا خیرش دهد آن شب جان 6 نفر را نجات داد که یکی هم کاوه بود. کاوه را جراحی کرد. دو ماه تمام به روده اش دستگاه وصل بود و بعد دوباره جراحی شد. 25 سانتی متر از محل روده شکافته شد، آپاندیست اش را هم درآوردند و...

اکنون حال کاوه چطور است؟
الان حالش بهتر است و دانشگاه میرود. کاوه مهندس برق است. ورودی سال 83، دانشگاه شریف و در مقطع فوق لیسانس هم رتبه دوم را آورده بود و رشته ام بی ای می خواند.

چرا پیکر فاطمه را در بابل به خاک سپردید؟
رفتم جنازه را بگیرم پرسیدند شکایتی داری؟ از ترس اینکه جنازه را تحویل ندهند گفتم نه. از محل، استشهاد جمع کردیم که در تظاهرات نبوده و جلوی در منزلش بوده. بعد تعهد گرفتند که از کسی شکایت نکنم و اینکه مراسم برگزار نکنیم. تعهد را دادم، استشهاد را دادم و فاطمه را آوردند بهشت زهرا و شستند و تحویل دادند. ما هم بردیم به بابل که زادگاهمان است. شبانه بردیم و در تنهایی و غربت به خاک سپردیم. ترسیدیم باز مشکلی پیش بیاید. بعد که به خاک سپردیم، رفتم به مادر فاطمه قضیه را گفتم که قبر دخترت اینجاست. نمیدانید چقدر سخت است. نمیدانید چه دردی است آدم در وطن خودش غریب باشد. فاطمه را ما در نهایت غربت و تنهایی به خاک سپردیم.

و بعد شکایت کردید؟
بله شکایت کردم، پرونده در دادسرای نظامی است. اما آخرین جوابی که به ما دادند این بود که شما در شکایتتان گفته اید "نظامی ناشناس" زده است. گفتم بله نظامی بوده اما ناشناس، چون ما اسم او را که نمی دانیم. گفتند پس ناشناس است و از بیت المال دیه بگیرید. اعتراض کردم؛ گفتم سلاح شناسایی شده، شما نوع گلوله را نیز شناسایی کرده اید، چطور نمی توانید شناسایی کنید آن روز چه کسانی در عملیات بودند، چه کسانی شلیک کرده اند و از اسلحه شان شلیک شده، اما هیچ جوابی ندادند.

به شما گفته اند گلوله از چه نوعی بوده؟
در گزارش نوشته اند. هم نوع کلت را مشخص کرده اند، هم گلوله را نوشته اند، از نوع نه میلی متری بوده است.

گواهی پزشکی قانونی چی؟ آیا در این گواهی اصابت گلوله را نوشته اند؟
بله نوشته اند فوت بر اثر اصابت گلوله.

گفتید کوشا شاهد گلوله خوردن مادر و برادرش بود. او در چه وضعیتی است؟
کوشا الان سیزده سال دارد. خدا میداند چی کشیدیم. فاطمه پر کشید. کاوه روی تخت بیمارستان بود و کوشا به شدت از نظر روانی به هم ریخته بود. شب ها مدام از خواب می پرید و فغان میکرد. هوار می کشید گریه میکرد و نمی توانستیم آرامش کنیم. او الان تحت نظر روانپزشک است. احساسش برای مادرش را با شعری بیان کرده با اینکه کم سن است اما شعری که گفته خیلی تاثیر گذار است. سنتور میزند برای مادرش و... هم برای کوشا و هم برای کاوه، نمیدانستم چگونه باید موضوع را بگویم با آن وضعیت وحشتناکی که پشت سر می گذاشتند. از روانشناس کمک گرفتم و گفتم که مادرشان نیست و... خدا سر هیچ کسی نیاورد.

آقای میر اسدالهی، این روزها شما چه میکنید؟ گویا بازنشسته شده اید؛ جایی خواندم که اجباری شما را بازنشسته کرده اند صحت دارد؟
اجباری نبود. من ایران خودرو کا رمیکردم و مهر ماه از مدیران ایران خودرو درخواست کردم به دلیل مشکلاتی که دارم و نمی توانم کار کنم با بازنشستگی ام موافقت کنند. خوشبختانه موافقت کردند هرچند که علیرغم وعده هایشان با حداقل حقوق انجام شد و بیمه تکمیلی هم چند ماهیست که قطع شده اما مهم نیست. الان نشسته ام خانه و خانه داری میکنم به دو پسرم می رسم که از درس عقب نیفتند و...

آقای اسدالهی گویا صدای فریاد پسرتان است.
بله حرفهای مرا شنیده و به هم ریخته؛ فریاد می زند که تمامش کنم. می گوید بس است اینقدر آن صحنه ها را زنده نکنید برای من و... این بچه همه صحنه را به چشم خود دیده. من چگونه می توانم عمق درد و فاجعه را بیان کنم... به خاطر بچه ها نه فریاد زدم نه گریه کردم تا آنها آرام باشند. اما مگر می شود؟
شب ها با عکس فاطمه سخن میگویم؛ در خلوت خودم گریه می کنم و زار میزنم. زندگی مرا از هم پاشیدند و بعد از چند ماه بعد آقایانی آمدندکه بله این بار این جوری شده و عذر می خواهیم... بعد یک کارت به من دادند به عنوان شهید... همسر من که 26 سال عاشقانه زیستیم با یک کارت عوض شد... همین شد که دیگر کسی را به خانه ام راه نمیدهم؛ هر کسی زنگ زد که میخواهد بیاید گفتم همه زندگی مرا ویران کردید کجا بیایید؟ چرا بیایید؟

متاسفم که ناچار شدید این دردها را بازگویی کنید؛ اگر در پایان سخن خاصی دارید بفرمایید.
کلمه درد هم کم است در مقابل این چیزی که ما کشیدیم و می کشیم. صبح برای یک لقمه نان حلال بیرون میروی زنت را می کشند، پسرت را غرق در خون می کنند و پسر دیگرت همه را از پنجره می بیند. آخر این چه رسمی است؟ از استانداری آمده بودند خانه ما. به آنها گفتم شما در روضه هایتان از مظلومیت فاطمه می گویید و بعد فاطمه مرا کشتید... منی که زمان انقلاب عکس و بیانیه های آقای خمینی را پخش می کردم و مبارزه می کردم و حالا این پاداش من است؟ همسر و بچه من که اصلا خیابان هم نبودند گاهی می گویم کاش در تظاهرات بودند و سنگی هم زده بودند، آخر یک لحظه امده اند جلوی در خانه و این... تمام همسایه ها شاهد بودند همه دیده اند چه اتفاقی افتاده و...
» ادامه مطلب

سید حسن میر کاظمی ، بسیجی جنایتکار کیست ؟

سید حسن میر کاظمی ، فرمانده بسیج مسجد الهادی در تپه شمس آباد تهران و مدیر عامل کارخانه دنیای فلز واقع در اتوبان کرج است .
سید حسن میر کاظمی در کارنامه درخشان خود دخالت در سرکوب هیجده تیر و البته ماموریت به استان خرم آباد برای ضرب و شتم مصطفی تاج زاده در فرودگاه خرم آباد هنگامی که برای نشست دفتر تحکیم وحدت مراجعه نموده بودند را نیز دارد .میرکاظمی از اعضای برجسته و شناخته شده انصار حزب الله نیز می باشد .در زیر عکس کارخانه ایشان را که چندی پیش وزیر محترم دولت محمود احمدی نژاد مورد بازدید قرار داده اند را نیز می بینید و سند دیگری که برایتان مسلم می سازد چگونه شهروندان خدوم و جنایتکار جمهوری ولایت فقیه از رانتهای مختلف استفاده می کنند ! بله این جناب سید حسن میر کاظمی که جوانان را به گلوله می بندد. 175 میلیارد تومان از بانک کشاورزی پول گرفته و پس نداده است. به عنوان بزرگترین بدهکار بانک است .







» ادامه مطلب

کاریکاتور - موسوی بسمت آشتی ملی و جذب حداکثری !

» ادامه مطلب

دانلود کتاب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ( PDF ) , موبایل


هر چند بسیاری از ما ایرانیان ، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را قبول نداریم ولی برای اینکه بتوانیم آگاهانه تر با این نظام فاشیستی مقابله کنیم باید با قانون اساسی اش آشنایی کافی داشته باشیم تا بتوانیم از مغایرات و تناقضات آن بر علیه خودشان استفاده کنیم و در مسیر مبارزات مدنی هم کمترین هزینه را متحمل شویم و سریع تر به مقصود مان که همان آزادی ، عدالت ، جدایی دین از حکومت است برسیم . برای همین به شما دوستان پیشنهاد میکنم این کتاب را دانلود کرده و با دقت مطالعه کنید و آنگاه متوجه خواهید شد که این نظام فاشیستی حتی به قانون اساسی خودش هم پایبند نیست چه برسد به اصول اسلامی و اخلاقی و عرفی و بین المللی و ... و این خبری خوش برای مبارزان راه آزادیست چون حکومت های آنارشیست خودشان باعث نابودی خودشان میشوند و خواهند شد .

قانون اساسی عالی‌ترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. قانون اساسی تعریف کنندهٔ اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه، و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور، و تعیین و تضمین کنندهٔ حقوق شهروندان کشور است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد. به عبارت دیگر، قانون اساسی قانون تعیین کننده نظام حاکم است، قانونی که مشخص می‌کند قدرت در کجا متمرکز است، روابط این قدرت حاکم با آزادی ها و حقوق افراد ملت چگونه است و این قوای حاکمه اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه چه اقتدارات و مسئولیت هایی در برابر ملت دارند.

دانلود کتاب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
نام کتاب : کتاب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (نسخه موبایل و کامپیوتر)
تعداد صفحات : ۴۷
فرمت کتاب الکترونیک : pdf.* – *.jar


مجموعه قانون همراه شامل کلیه قوانین حقوقی و کیفری
مخصوص موبایل با فرمت برنامه ی موبایل JAR و با امکان جستجوی پیشرفته

بسته حقوقی:
نسخه قانون اساسی
نسخه نهایی قوانین مدنی ( شامل سه جلد : جلد اول اموال ، جلد دوم :
اشخاص ، جلد سوم : ادله اثبات دعوی ، آئین دادرسی و اجرای احکام مدنی ، امور حسبی و
خانواده ، وکالت ، اجاره ، تجارت ، کار و تامین اجتماعی ، بیمه ، اوقاف و قوه
قضائیه) بطور کامل

بسته کیفری :
الف – آئین دادرسی کیفری شامل: قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب ، قانون تشکیل
دادگاه ها
ب – قانون مجازات اسلامی ، اجرای محکومیت های مالی ، تشدید
مجازات ها ، دیوان کیفر ، انتقال مال غیر ، مواد مخدر ، استرداد مجرمین ، تعزیرات
حکومتی ، کنوانسیون توکیو ، آئین نامه اجرایی زندان ها ، قاچاق


دانلود کتاب الکترونیک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران – نسخه فشرده شده (زیپ) – 445 کیلوبایت

دانلود قانون همراه - قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران – نسخه مخصوص موبایل (زیپ) – 780 کیلوبایت

» ادامه مطلب

بیوگرافی محمد زکریای رازی


محمّد زَکَریای رازی (۲۵۱ ه.ق. – ۳۱۳ ه.ق.) پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی که آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته است و به‌عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) مشهور است.
به گفته جرج سارتن، پدر تاریخ علم، رازی «بزرگ‌ترین پزشک ایرانی در قرون وسطی بود.» این دانشمند ایرانی از آن‌جا که کتاب‌های خود را به زبان عربی می‌نوشت، نزد غربیان به جالینوس عرب نیز مشهور بوده‌است.

زندگی
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانی‌اش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده‌ است. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن‌که در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده‌است که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموخته‌است، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بوده‌است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند. رازی در تاریخی بین ۵ شعبان ۳۱۳ ه.ق. الی ۳۱۳ ه.ق. در ری وفات یافته‌است. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است.

در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی
مهم‌ترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی» نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غرهٔ شعبان ۲۵۱ (قمری) ه.ق و درگذشت او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق. ثبت شده‌است. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز به‌طور دقیق آورده‌است.» اما در منابع مختلف تاریخ‌های متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمده‌است.

تولد
حدود ۲۳۹ (قمری) ه.ق.
۲۵۱ (قمری) ه.ق.
۲۵۰ (قمری) ه.ق.
۲۴۹ (قمری) ه.ق.، فرهنگ تاریخ و جغرافیا تالیف بویه و در لاروس بزرگ تاریخ تولد رازی ۸۵۰ میلادی آورده شده‌است .

مرگ
در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد در فرهنگ معین پس از ذکر ۳۱۳ ه.ق نوشته شده‌است:«و به قولی ۳۲۳ ه.ق.» و در لغت‌نامهٔ دهخدا نیز پس از ذکر همان ۳۱۳ ه.ق در مورد درگذشت رازی آمده‌است:«زرکلی از ابن‌الندیم و مولف نکت الهمیان و وفیات مرگ او را در ۳۱۱ ه.ق. نوشته‌است.»
«در این باب نیز بین مورخان اختلاف نظر است، مثلاً قفطی و ابن‌صاعد اندلسی و ابوالفرج ملطی در مختصر الدول و جرجی زیدان در کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه وفات رازی را سال ۳۲۰ هجری ذکر کرده‌اند. ابن ابی اصیبه از قول ابوالخیر حسن بن سوار بن بابا (که تقریباً هم‌زمان با رازی بوده‌است) وفات رازی را سال ۲۹۰ و اندی و یا ۳۰۰ و کسری و به اعتبار دیگر ۳۲۰ آورده‌است.»

استادان و شاگردان
درباره استادان و پیش‌کسوت‌های رازی میان کارشناسان و تاریخ‌نویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را شاگرد علی‌بن ربن طبری و ابوزید بلخی می‌دانند اما عده‌ای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد می‌کنند. ناصرخسرو در زادالمسافرین صفحهٔ ۹۸ از شخصی به‌نام ایرانشهری به‌عنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام می‌برد اما هیچ نشانی از این شخص به‌دست نیامده‌است. از این نام‌ها به عنوان شاگردان رازی یاد شده‌است: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس و ابوالحسن طبری.

اخلاق و صفات رازی
رازی مردی خوش‌خو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آن‌ها برنمی‌داشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امراء و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشته‌است. ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود می‌گوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقراء و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان می‌رفت و مقرری‌های کلانی برای آن‌ها گذاشته بود.» رازی در کتابی به نام صفات بیمارستان این عقیده را ابراز می‌دارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصه‌های ویژه‌ای باشد. رازی درباره جاهل عالم‌نما افشاگری‌های متعددی صورت داده‌است و با افراد کم‌سواد که خود را طبیب می‌نامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت می‌کردند به شدت مخالفت می‌کرد و به همین سبب مخالفانی داشت.

پزشکی
رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالی‌قدر بود و در زمان خود شهرت به‌سزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز به‌کار می‌رود، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و محققین از کتاب‌ها و رسالات رازی در سده‌های متمادی بهره برده‌اند. ابن‌سینا رازی را در طب بسیار عالی‌مقام می‌داند و می‌توان گفت برای تالیف قانون از حاوی رازی استفاده فراوان کرده‌است.

آبله و سرخک
رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان داشته‌است. وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمر از راه خون دانسته‌است و ضمن معرفی آبله و سرخک به‌عنوان بیماری‌های حاد، نشانه‌هایی از بی‌خطر یا کشنده بودن آن‌ها را بیان می‌دارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماری‌ها روش‌هایی را توصیه می‌کند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبله‌ای از آن بهره می‌برده و در مراقبت از چشم‌ها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کرده‌است. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندام‌های بدن تدابیری آورده شده‌است.

تشریح
در دوران رازی تشریح جسد انسان رواج نداشت و این کار را ناپسند و خلاف آموزه‌های دینی می‌دانستند و عموماً به تشریح میمون می‌پرداختند. رازی در کتاب‌های خود از جمله کتاب الکناش المنصوری از تشریح استخوان‌های و عضلات ، مغز، چشم، گوش، ریه، قلب، معده و کیسه صفرا و… سخن گفته‌است و طرز قرار گرفتن ستون فقرات و سوراخ‌ها و زائده‌های آن و نخاع شوکی را به خوبی شرح داده‌است. رازی نخستین پزشکی است که برخی از شعبه‌های اعصاب را در سر و گردن شناخته و پیرامون آن‌ها توضیحاتی داده‌است.

درمان بیماری‌های داخلی
رازی اسراف در دارو را بسیار مضر می‌داند، وی معتقد بوده‌است تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر این‌صورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی می‌گوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماری‌ها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیده‌است.»
وی بسیاری از داروها را روی حیوانات امتحان کرده و اثرات آن‌ها را ثبت و تشریح کرده‌است و سپس برای بیماران تجویز می‌کرده‌است.

جراحی
گرچه رازی به عنوان پزشک مشهور است اما بعضی از مورخان او را به نام «جراح» می‌شناسند. از مطالعهٔ آثار وی چنین برمی‌آید که در جراحی صاحب‌نظر بوده‌است. وی درباره «سنگ کلیه‌ها و مثانه» کتابی نگاشته و درآن تاکید کرده‌است در صورتی که درمان سنگ مثانه با راه‌های طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت و در این کتاب از اسبابی که با آن عمل سنگ مثانه را انجام می‌داده، نام می‌برد. رازی اولین طبیبی است که در عالم طب از سل مفصلی انگشتان صحبت کرده‌است. در شکسته‌بندی و دررفتگی‌ها قدم‌هایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشته‌است.

تغذیه
رازی از اولین افرادی است که بر نقش تغذیه در سلامتی و درمان تاکید بسیار دارد. رازی کتابی درباره تغذیه دارد به نام «منافع‌الاغذیه و مضارها» که یک دوره کامل بهداشت غذایی است و در آن از خواص گندم و سایر حبوبات و خواص و ضررهای انواع آب‌ها و شراب‌ها و مشروبات غیرالکلی و گوشت‌های تازه و خشک و ماهی‌ها و… سخن گفته‌است و فصلی در باب علل و جهات اشتها و هضم غذا و ورزش و غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی و مسمومیت‌ها دارد.

شیمی و داروسازی
رازی تحصیل شیمی را پیش از پزشکی شروع کرده‌است و در آن آثاری چشم‌گیر از خود برجا گذاشته‌است. عمدهٔ تأثیر رازی در شیمی طبقه‌بندی او از مواد است. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد. وی پایه‌گذار شیمی نوین است؛ با وجود آن‌که کیمیاگری را باور دارد. «هر چند که بعضی از کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزات را به طلا «تبدل رازی» می‌نامند. ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیان‌گذاران علم شیمی بدانیم.» در کتاب «سرّ الاسرار» او می‌خوانیم که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز (به گفته او جسد و روح) تقسیم می‌کند و اگر در این زمینه اشتباهاتی می‌کند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه جیوه را شبه‌فلز می‌خواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است.

کشف‌های بسیار به رازی نسبت داده می‌شود از جمله:
رازی کاشف الکل است.
از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود
از تأثیر آب‌آهک بر نوشادور (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آن‌ها را زخم را شستشو می‌دادند
از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد
برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آن‌ها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.

فلسفه
رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفه ارسطویی‌- افلاطونی بود، پیروی نمی‌کرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه هم‌عصر و پس از خود قرار گرفت. هم‌چنین عقایدی که درباره ادیان ابراز داشت سبب شد موجب تکفیر اهل مذهب واقع شود و از این‌رو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفته‌است. رازی را می‌توان برجسته‌ترین چهره خردگرایی و تجربه‌گرایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفه وی به چشم می‌خورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمی‌شد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار می‌داد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان می‌دارد و این را حق خود می‌داند که نظرات دیگران را تغییر دهد و یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشته‌های مخالفان آمده‌است. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفه‌است و روان‌ها از تیرگی این عالم پاک نمی‌شود و نفس‌ها از این رنج رها نمی‌شوند مگر از طریق فلسفه... در فلسفه اخلاق رازی مساله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی به‌وسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت می‌کند. رازی فلسفه را چنین تعریف می‌کند که چون «فلسفه تشبه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی» و چون آفریدگار بزرگ در نهایت علم و عدل و رحمت است پس نزدیکترین کسان به خالق، داناترین و عادل‌ترین و رحیم‌ترین ایشان است.

رازی با وجود آن‌که به خدا و ماوراءالطبیعه اعتقاد داشت، نبوت و وحی را نفی می‌کرد و ضرورت آن را نمی‌پذیرفت و در دو کتاب «فی‌النبوات‌» و «فی حیل المتنبین» به نفی نبوت پرداخته‌است. «از تعلیمات او این بود که همه آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح درباره مطالب عملی و نظری به‌دست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند، در حقیقت دین زیان‌آورد است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همه مقامات همه سرزمین‌ها شک داشت.» این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی بر علیه او شد و او را ملحد خواندند و آثار او را رد کردند. ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفه اش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفه ایرانی و بابلی و هندی پایه گذاری کرده بود. مهم ترین سؤال فلسفی او این بود: «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان جهان را خلق نکرد؟»
در ماوراءالطبیعه رازی پنج اصل وجود دارند که قدیم هستند و همین موجب شد که مسلمانان او را «دهری» بدانند: خالق، نفس کلی، هیولی اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق، و زمان مطلق یا دهر.

آثار رازی
در مورد آثار رازی در لغت‌نامهٔ دهخدا آمده‌است: «ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک‌صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» یک‌صد و هشتاد و چهار دانسته‌اند. «کتاب‌های رازی برحسب فهرست بیرونی بدین ترتیب تقسیم موضوعی می‌شود: ۵۶ کتاب در طب، ۳۳ کتاب در طبیعیات، ۷ کتاب در منطق، ۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعا بالغ بر یک‌صد و هشتاد و چهار مجلد می‌شود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمی‌شمارد . محمود نجم‌آبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان: مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی نوشته است. که در سال ۱۳۳۹ به‌وسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است در این کتاب فهرست‌های ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و قفطی و ابن اصیبعه با یک‌دیگر تطبیق داده شده‌است و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شده‌است. الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدال و سایر

یادبود
به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت زکریای رازی شیمی‌دان بزرگ ایرانی و روز داروسازی نام‌گذاری شده است.

منبع : ویکی پدیا
» ادامه مطلب

عکس تیر اندازی بسیجی های جنایتکار به مردم





» ادامه مطلب

عکس - قبر حاج محمد کله کیری


» ادامه مطلب

روش un do کردن ایمیل های فرستاده شده جی میلی



جی‌میل قابلیت جالبی به نام واگرد (Undo) دارد که با استفاده از آن می‌توان ایمیل‌های ارسال شده را پس گرفت.

شاید برخی اوقات شده که شما مدتی پس از ارسال یک ایمیل، متوجه شده‌اید که آدرس گیرنده را اشتباه تایپ کرده‌اید و این ایمیل از inbox یک کاربر دیگر سر در می‌آورد. در این مواقع شاید فکر کنید با بستن مرورگر یا حتی در موارد مهم‌تر با از برق کشیدن رایانه می‌توان جلوی ایمیل ارسال شده را گرفت! ولی جی‌میل را نمی‌شود از برق کشید.

در چنین مواردی دکمه Undo Send که می‌تواند ایمیل ارسال شده را پس بگیرد، بسیار کارساز است.
گوگل این قابلیت را در مارس 2009 به جی‌میل افزود. در آن زمان کاربران فقط 5 ثانیه برای پس گرفتن ایمیل‌های ارسالی خود زمان داشتند. گوگل مرتباً این مدت زمان را افزایش داده و آن را به 10 ثانیه، 20 ثانیه و اکنون به 30 ثانیه رسانده است.

بر این اساس کاربران 30 ثانیه فرصت دارند تا ایمیلی را که اشتباهی ارسال کرده‌اند یا مایلند در متن آن تغییراتی ایجاد نمایند، با استفاده از Undo Send پس بگیرند. برای فعال کردن این ویژگی فوق‌العاده مفید، به صفحه settings رفته و در بخش Labs گزینه Undo Send را فعال کنید. سپس بر Save changes در پایین صفحه کلیک کنید.
» ادامه مطلب

سعید مرتضوی در انتظار واجبی زاسیون !

» ادامه مطلب

کارتون – سعید مرتضوی هم به زباله دان فرستاده شد

» ادامه مطلب

عکس – خمینی در حال بازی کردن با گیم کامپیوتری !

» ادامه مطلب

پوستر روز قدس 89

» ادامه مطلب

عکس دجال آخر الزمان - طنز

تصویری از دجال بر طبق مشخصات تعریف شده در روایات و احادیث

مشخصات:

ناگهان مردی درشت اندام، قرمز رنگ با موی فر، یک چشم که چشم کورش بیرون آمده بودرا دیدم. گفتند:این دجال است. (۱)

دجال چشم راستش کور و مانند دانه انگور برجسته و از حدقه جدا شده است (۲)

مردی کوتاه، مصیبت زده، دارای موی فر و یک چشم است و چشم کورش بارز و برجسته است (۱)

او یک چشم است و پیشانی باز دارد و گودی زیر گلویش عریض و دارای انحنا است (۲)

فرمودند دجال چشم چپش کور است و موی زیاد دارد (۳)

فرمودند همانا بین دو چشمش کلمه کافر نوشته شده است و در روایتی دیگر می گوید کلمه کافر به صورت مقطع (ک ف ر) نوشته شده است (۴)

به سرعت رفتیم تا به دیری رسیدیم. در آن دیر بزرگترین و محکم ترین انسان را دیدم. (منظور دجال است) (۴)

ما بین خلق آدم تا برپایی قیامت مخلوقی بزرگتر از دجال (از نظر فتنه و قدرت) آفریده نشده است (۵)

و اما در مورد عقیم بودن دجال، در حدیث ابوسعید خدری -رضی الله عنه- در داستانش با ابن صیاد چنین آمده است. او به ابوسعید گفت: «آیا از پیامبر خدا -صلى الله علیه وسلم- نشنیده ای فرمودند: او (دجال) بچه دار نمی شود ابوسعید گفت، گفتم: بلی (۱)

به نحوی که در حدیث ابن عمر نقل شده است و چشم چپ او نیز که تکه گوشتی اضافه دارد (۳و۴)

چشمش كور است، ناخن و استخوان پیشانى اش شكستگى دارد، افعى ها ازاو بیرون مى آید، پشتش قوز دارد، هر سلاحى را در دست خود كج مى كند حتى نیزه و كمانرا، تا سینه در دریا فرو مى رود، كوتاه قد و كهنسال است و در میان دو چشمش نوشتهشده : كافر » ((۱۴۳) صحیح مسلم ج ۸ ص ۱۹۳ و الزام الناصب ص ۲۰۲ و ۲۲۸ )

دجّال با یك چشمش مىبیند ولى با چشم دیگرش نمى بیند، قامتى دراز و چشمانى زاغ دارد كه از آنها آب مى ریزد، صورتش آبله رو است و دهانش بوى بد مى دهد، دندانهایش درشت است و ناخنهایشخمیده، پوست بدنش آبله دار و بى مو، در سرش نشانه شكستگى دارد، گردنش دراز، اخلاقشزشت و انگشتانش بسیار بلند است كه از وسطهاى كف دستش منشعب مى شود، صدایش طنین دار،شانه هایش بلند و پیشانى اش فراخ است، یكى از دیده هایش معیوب است، ریشش به سینه اشفروهشته، مردى زشت خوى و ترش رویست، بر مركبى سوارست كه خودش سرخ و پاهایش سبز استو میان دو گوشش ۲۰ میل است!!، سرش چون كوهى بلند و پشتش متناسب با آنست. گامهایش ۲۰ میل است!! (الحاوى للفتاوى ج ۲ ص ۱۷۱، صحیح بخارى ج ۹ ص ۶۰، صحیح مسلم ج ۸ ص ۱۹۵، الزامالناصب ص ۷۴ و بشارة الاسلام ص ۲۷۴ )

«همراه او آتش و نورى هست، آتش او آب خنك است و آب او آتش است. هر كس از شما شیعیانآن زمان را درك كند خود را به آنچه كه آتش به نظر مى رسد بیفكند كه آنچه آتش تصوّرشود آب گوارائى است!!» (بشارة الاسلام ص۲۷۴، صحیح مسلم ج ۸ ص ۱۹۵ و الحاوى للفتاوى ج ۲ ص ۱۷۱)

او بر فراز مركبى مى آید كهبین دو گوشش یك میل است. او خروج مى كند درحالیكه بهشت و جهنّم را با خود یدك مىكشد و كوهى از نان و رودخانه اى از آب را همراه خود حمل مى كند. (صحیح بخارى ج ۹ ص ۶۱، صحیح مسلم ج۴ ص۱۲۰، ینابیع المودّه ج ۳ ص ۱۶۵، بحار الانوار ج ۵۲ ص ۱۹۴، منتخب الاثر ص۴۶۰، البیان ص ۱۰۴، كشف الغمّه ج ۳ ص ۲۶۰ والزام الناصب ص ۷۴)

چشم راستش معیوب و چشم دیگرش چون ستارهصبح بر پیشانى اش مى درخشد. در چشم چپش چون زالوئى آمیخته با خون است...... و بر مركبىسرخ به طول هفتاد زراع سوار مى شود. گامهایش یك میل است، زمین رد زیر پاهایشدرنوردیده مىشود. بر آبى عبور نمى كند جز اینكه براى همیشه در زمین فرو مى رود (خشك مىشود )، با صداى بلند بانگ مى زند ( الصّواعق المحرقه ص۱۶۵، بحار الانوار ج۵۲ ص۱۹۲، الزامالناصب ص۱۸۰، بشارة الاسلام ص ۴۴ و الملاحم و الفتن ص۷۷ )

منابع
(1) «صحیح بخاری» کتاب الفتن باب ذکر الدجال (13/90- با شرح فتح الباری) و «صحیح مسلم» کتاب الإیمان باب ذکر المسیح بن مریم -علیهما السلام- و المسیح الدجال (2/237 - با شرح نووی).
(2) «صحیح بخاری» کتاب الفتن باب ذکر الدجال (13/90 - با شرح فتح الباری) و «صحیح مسلم» کتاب الفتن و أشراط الساعة باب ذکر الدجال (18/59 - با شرح نووی).
(3) «صحیح مسلم» کتاب الفتن و أشراط الساعة، باب ذکر الدجال (18/65 - با شرح نووی).
(1) «سنن ابوداود» (11/443 - با شرح عون المعبود).
حدیث صحیح است «صحیح جامع الصغیر» (2/317 - 318) (حدیث 2455).
(2) «مسند احمد» (15/28 - 30) شرح احمد شاکر او می گوید اسنادش صحیح است و ابن کثیر آن را حسن دانسته است «النهایة / الفتن و الملاحم» (1/130) د. طه زینی.
(3) «صحیح مسلم» کتاب الفتن و أشراط الساعة باب ذکر الدجال (18/60 - 61 - با شرح نووی).
(4) «صحیح بخاری» کتاب الفتن با ذکر الدجال (13/91 - با شرح فتح الباری) و «صحیح مسلم» کتاب الفتن و أشراط الساعة باب ذکر الدجال (18/59 - با شرح نووی).
(5) «صحیح مسلم» کتاب الفتن باب ذکر الدجال (18/59 - با شرح نووی).
(1) «صحیح مسلم» (18/61 - با شرح نووی).
(2) «فتح الباری» (13/100).
(3) «شرح نووی بر مسلم» (18/60).
(4) «صحیح مسلم» کتاب الفتن و أشراط الساعة باب قصة الجساسة (18/81 - با شرح نووی).
(5) «صحیح مسلم کتاب الفتن باب فی بقیة من أحادیث الدجال (18/ 86 - 87 - با شرح نووی).
(1) «صحیح مسلم» کتاب الفتن باب ذکر ابن صیاد (18/50 - با شرح نووی).
(2) «فتح الباری» (13/97).
(3) «شرح نووی بر مسلم» (2/235).
(4) «التذكرة» (ص 663).

» ادامه مطلب

احمدی نژاد – اگر بما حمله کنید دنیا را نابود میکنیم !

» ادامه مطلب

عکس نی نی کوچولوهای ملوس !




» ادامه مطلب

کاریکاتور – خامنه ای به موسوی : بیاجلو جذبت کنم !

» ادامه مطلب

گزارش تصویری از مراسم افطار اصلاح طلبان در خانه عبدالله نوری



تحول سبز: عبدالله نوری شامگاه دوشنبه گذشته میزبان تعداد کثیری از چهره‌های اصلاح‌طلب و روشنفکران بود.


بنا به گزارش رسیده به تحول سبز، عبدالله نوری شامگاه دوشنبه گذشته میزبان تعداد کثیری از رهبران و فعالان سیاسی جنبش سبز، اصلاح طلبان، فعالان سیاسی و روشنفکران صاحب نام کشوربود مراسمی بدون سخنرانی، با حضور طیف های مختلف فکری و آن گونه که یکی از میهمانان گفت نشانگر “یک همصدایی و اتحاد”.

عبدالله نوری، دوشنبه میزبان خیلی ها بود؛ از مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز، تا نوادگان آیت الله خمینی؛ فرزندان مرحوم آیت الله منتظری، در کنار جمع کثیری از اعضای سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم)، دفتر تحکیم وحدت، مجمع روحانیون مبارز، جبهه مشارکت، کارگزاران سازندگی، حزب اعتماد ملی، نهضت آزادی ایران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع محققین ومدرسین حوزه علمیه، فعالان ملی مذهبی، روشنفکران دینی، فعالان مطبوعاتی ودانشگاهی جنبش.

یکی از حاضران در این مراسم گفت: “برنامه بسیار خوبی بود. البته هیچ سخنرانی در کار نبود، اما تعداد زیادی از چهره‌های سیاسی پس از مدت‌ها دور هم جمع شده بودند و با یکدیگر بحث و تبادل نظر می کردند. واقعا تکثر چهره ها در این مراسم، بی سابقه بود. بسیاری از حاضرین نیز از برگزاری چنین مراسمی اظهار رضایت می کردند.”

وی همچنین اضافه کرد: “بسیاری از میهمانان بر این عقیده بودند که با توجه به تبلیغات رسانه‌های اقتدارگرا درباره وجود اختلاف میان رهبران جنبش سبز و همچنین احزاب مختلف با یکدیگر، برگزاری چنین نشستی کمک زیادی به خنثی کردن چنین تفرقه افکنی هایی کرد.”

وی درباره شایعاتی که در سایت‌های اصول‌گرا در ارتباط با حواشی این میهمانی و همچنین ترک جلسه از سوی سیدحسن خمینی منتشر شده است، گفت: “دروغ می گویند. این رسانه ها گویا اگر روزی چند دروغ منتشر نکنند، کارشان ناتمام می ماند. سیدحسن خمینی به دلیل قراری که از قبل داشت، جلسه را زودتر ترک کرد، و با خوش رویی از همه هم خداحافظی کرد.”

وی همچنین درباره شایعه اختلاف میان خاتمی و کروبی گفت: “اتفاقا خاتمی و کروبی تقریبا در تمام مدت برنامه در کنار هم نشسته بودند و حتی عکس های یادگاری هم با هم گرفتند که حتما به زودی منتشر می شود. به هیچ وجه بحث دلخوری یا بی محلی در کار نبود.”

او درباره دلایل عدم حضور میرحسین موسوی در این جلسه هم چنین گفت: “موسوی، از قبل اعلام کرده بود به دلیل حضور در یک میهمانی خصوصی، نمی تواند در چنین روزی، به این میهمانی بیاید و از همه میهمانان عذرخواهی کرده بود.”

وی در ادامه اظهار داشت: “اتفاقاهمه افراد به صفت سیاسی شان دعوت شده بودند و مراسم فقط یک افطاری دوستانه نبود. این میهمانی از نظر بسیاری از میهمانان، دستاورد بزرگی برای همه بود و همچنین حکایت از اعتبار عبدالله نوری در میان فعالان سیاسی داشت.”

وی همچنین از حضور محمد نوری‍‌زاد، روزنامه نگار و کارگردان، که اخیرا ششمین نامه‌اش به رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده است، خبر داد که موردتوجه خاص جمع بود.

گفتنی است در این میهمانی چهره هایی چون مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی، سید حسن، سید یاسر و سیدعلی خمینی، احمد منتظری، سعید حجاریان، محمد نوری زاد، محمد موسوی خوئینی ها، حسن اسدی زیدآبادی، صفدرحسینی، محسن آرمین، علیرضا رجائی، علی حکمت، موسوی لاری، محمود حجتی، فیض الله عرب سرخی، محمد عطریانفر، احمد خرم، هاشم آقاجری، محمدرضا خاتمی، عباس عبدی، فریبرزرئیس دانا، سازگارنژاد، احمد قابل، رضا تهرانی، بیژن زنگنه، سید سراج الدین موسوی، جواد اطاعت، بهزاد نبوی، حبیب الله پیمان، حمیدرضاجلائی پور، غلامحسین کرباسچی، احمد صدرحاج سید جوادی، هاشم صباغیان، محمد مجتهد شبستری، محمدجواد مظفر، سید محمد موسوی بجنوردی، عبدالله رمضان زاده، ابوالقاسم سرحدی زاده، علی خاتمی، قدرت الله علیخانی، محمدعلی ابطحی، محمد نعیمی پور، مرتضی کاظمیان، علی شکوری راد، علیرضا علوی تبار، هادی قابل، اسحاق جهانگیری، مصطفی ملکیان، غلامعباس توسلی، مجیدانصاری، محمد ملکی، حسین انصاری راد، هرمیداس باوند حضور داشتند.











» ادامه مطلب